۱۴۰۱ خرداد ۱۸, چهارشنبه

فرهنگ مفاهیم سیاسی (د) دیالک تیک (۱)

 
Hegel.

  
هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان 

شین میم شین

 

۱

·    دیالک تیک به علم قوانین حرکتی و قوانین توسعه (تکاملی )طبیعت، جامعه و تفکر اطلاق می شود.

 

۲

·    دیالک تیک در فلسفه یونان باستان به «روش هماندیشی برای کشف حقیقت اطلاق می شد.

 

۳

·    دیالک تیک بعدها به ویژه در فلسفه کلاسیک بوررژوایی آلمان به عنوان طرز تفکر و متد شناخت توسعه داده شد.

 

۴

·    مهمترین خدمت به دیالک تیک را هگل کرده که برای اولین بار تبیین همه جانبه ای راجع به دیالک تیک و قوانین عام آن عرضه کرده است.

·    البته بر پایه ای ایدئالیستی.

 

۵

·    مارکس و انگلس دیالک تیک ایدئالیستی هگل و هسته راسیونال (عقلی، عقلایی، عقلانی) آن را به چالش انتقادی کشیدند و دیالک تیک ماتریالیستی را پی افکندند که توسط لنین توسعه بیشتری کسب کرد.

 

·    مراجعه کنید به ماتریالیسم دیالک تیکی و ماتریالیسم تاریخی

 

 

ماتریالیسم دیالک تیکی و  ماتریالیسم تاریخی 

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8001

 

پایان

 

۶

·    این، انقلابی در فلسفه بود.

·    برای اینکه بر عکس دیالک تیک ایدئالیستی که قوانین حرکتی و قوانین توسعه (تکاملی) را به مثابه حقایق امور روحی (شعورین) در نظر می گرفت، دیالک تیک ماتریالیستی، به کشف قوانین حرکتی و قوانین توسعه را در روندهای مادی و در انعکاس آنها در روند شناخت نایل می آید.

 

۷

·    فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی میان دو نوع دیالک تیک فرق می گذارد:

 

الف

·    دیالک تیک اوبژکتیو (عینی)

 

  (مثلا دیالک تیک پروتون و الکترون در هر اتم مشخص، دیالک تیکی عینی است.

 مترجم)

 

ب

·    دیالک تیک سوبژکتیو (ذهنی)

 

  (مثلا انعکاس همین دیالک تیک عینی در آیینه ضمیر و تشکیل مثلا دیالک تیک پروتون و الکترون در عالم تفکر دیالک تیکی ذهنی است.

  می توان گفت که ما با دیالک تیک دیالک تیک عینی و دیالک ذهنی سر و کار داریم.

  مترجم)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر