۱۴۰۱ خرداد ۲۶, پنجشنبه

درنگی در اندیشه ای (۱۵۱)

Ist möglicherweise ein Bild von 1 Person und Text „Sparsamkeit armen Leuten zu empfehlen, das scheint mir ebenso lächerlich wie beleidigend. Es ist, als ob man einem Verhungernden riete, weniger zu essen. Oscar Wilde (1920)“ 
 

  میم حجری

 اسکار وایلد
دعوت فقرا به قناعت
دیالک تیکی از کمیک و موهن است.
این بدان میم اند که به گرسنه ای بگویی:
کمتر بخور.


آره.
ولی به نکات زیر نباید بی توجه بود:

 
اولا
ناصحان عضو هیئت حاکمه
حقوقی در حد حقوق فوتبالیست های عضو تیم ملی می گیرند.
یعنی
پول پارو می کنند و اصلا نمی دانند که فقر چیست.

ثانیا
کسب و کار بخش اعظم طبقات اجتماعی غیر پرولتری
از دیر باز

حیف و میل نعمات مادی و فکری و از هر نوع است.
یعنی 

مثلا

میلیون ها تن مواد غذایی به زباله دانی ریخته می شود.

بی دلیل نیست

که

فقرا

قوت لایموت خود را در زباله دانی ها می جویند.

ثالثا
دعوت فقرا به قناعت
فرمی از مبارزه ایده ئولوژیکی همه طبقات حاکمه انگل 

در تمامت طول تاریخ بوده است.

مثلا

سعدی

در دو اثر مهمش

بابی را به قناعت اختصاص داده است.

 
وقتی
کسی قادر و مایل به تقسیم نعمات جامعتی به تساوی میان اعضای جامعه نباشد،
چاره ای جز صدور اندرزهای مضحک و متهوع و موهن نخواهد داشت.

رابعا
این اندرز
نشانه بی شرمی اعضای طبقه حاکمه و هیئت حاکمه است
و

بی شرمی 

نشانه مرتجع بودن است.

(کارل مارکس)

 

خامسا

انتشار نقل قول از اسکار به عوض خود اندیشی هم 

ناشی از بی شعور و نشانه بی شعوری

است 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر