۱۴۰۰ آبان ۱۱, سه‌شنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۶۷۰)

 

Bild  

  

میم حجری


۹۵۵۳ 

سنگ سخنگو

باورم نمیشود پنج سال است برادر عزیزم پرویز را از دست داده ام.
 زخمهای درون هر چند پینه بسته اند و
 به نظر می رسد که کهنه شده اند
اما جای این زخمها در درون
هم چنان زق زق میکند.

حریفه

سگ سخن جو

 

مرگ هم حادثه ای است
مثل افتادن برگ
تا بدانیم پس از فصل زمستان سیاه
موسم سبز بهارانی هست

طرفه این است
که
یادها
نامیرا هستند.
این رو دست بزرگ طبیعت مادر به ملک الموت است.

۹۵۵۴ 

سنگ سخنگو

حمید تقوائی

آزادی بی قید و شرط عقیده همانقدر برای ما مهم است که مبارزه با مذهب بعنوان یک عقیده.

سگ سخن جو

 

مگر عقاید مذهبی

عقیده نیستند

ای حواسپرت بیسواد؟


۹۵۵۵ 

سنگ سخنگو

آهای ملت بپذیرید خودتان هم شریک جرم نقص و کاستی‌های امروز ایران هستید!

حریف

سگ سخن جو

 

 

اولا


در ج. ا. هنوز ملت تشکیل نشده است.


راستی چرا؟


معمار ملت کدام طبقه اجتماعی است؟


ایران


زندان اقوام مختلف است


و


ستم ملی بر اقوام ترک و کرد و بلوچ و غیره


در دستور روز است.


یکی از دلایل عقب ماندگی سطح توسعه نیزوهای مولده هم همین است.


ثانیا


سیاست طبقه حاکمه


چه ربطی به توده دارد؟


اینکه توده در هر جامعه طبقاتی مجبور به تمکین و انتخاب فرمالیستی مهره های طبقه حاکمه می شود


دلیل بر شریک جرم بودن توده نمی شود.


ضمنا

توده 
توسط طبقه حاکمه


به طرز سیستماتیک و مستمر


مانی پولیزه می شود.


گیر دادن به توده


نشانه نادانی است


اگر ناشی از توده ستیزی نباشد.

 

۹۵۵۶ 

سنگ سخنگو


روش حکومت اجامر جمکران 

مثل روش حکومت امام زمان است.
ترور هر نفسکش


۹۵۵۷ 

سنگ سخنگو

فریدون فرخزاد در نامه ای که در سال ۱۳۴۸ به مجله ی فردوسی فرستاد می نویسد: 

چه کسی واقعا فهمید فروغ که بود؟ چه کسی به جز چهار نفر اطرافیان همیشگی اَش صدای گریه هایش راشنید؟ چه کسی فهمید که فروغ هفته ها به سختی مریض بود و و پول دکتر و دَوا نداشت، یا در سرمای زمستان بخاری اش به خاطر نداشتن پول نفت خاموش بود... فروغ پولی را که در می آورد برای خرج تحصیل من به آلمان می فرستاد و یا خرج کودکی می کرد که از جُذامخانه آورده و به فرزندی قبولش کرده بود... اگر هم پولی برایش می ماند به مردمی می داد که بیشتر محتاج آن بودند، و یا به کودکان گرسنه کمک می کرد...فروغ ساعت ها در خانه و در یک اتاق در بسته می نشست، شعر می نوشت و در اشعارش زندگی اش را تشریح می کرد. خواهرم فروغ خیلی تنها بود. همیشه در نامه هایش برایم می نوشت : دلم خیلی گرفته است. شماها همگی رفته اید. مادر همیشه غصه دار است و به پدر هم فقط می شود سلام گفت. شما رفته اید و من اینجا تک و تنها مانده ام و دارم از تنهایی می میرم...

من از نهایت شب حرف می زَنم
من از نهایتِ تاریکی
و از نهایتِ شب حرف می زنم
اگر به خانه ی من آمدی، برای من ای مهربان چراغ بیاوَر
و یک دریچه که از آن
به اِزدِحامِ کوچه ی خوشبخت بنگَرم


سگ سخن جو

 

پیش شرط شناخت هنرمندی و یا هر کس و هر چیز دیگر
چیست؟
وقوف به اینک کسی سیر و یا گرسنه بوده
و
شرایط زندگی اش چنین و یا چنان بوده
چه ربطی به خود او دارد؟
تنها طرز و طریق و ترفند شناخت شاعری
تحلیل دیالک تیکی اشعار او ست.
ما برای اجنه
بخش اعظم اشعار فروغ را تحلیل و منتشر کرده ایم.
فروغ فقط شاعر نبوده است.
فروغ فیلسوفشاعر بوده است.
تفاوت فروغ با بقیه شعرا همینجا ست.
فروغ
از همان ایام نوجوانی
شخصیتی متفکر بوده است.
مراجعه کنید

به
سیری
 در
 شعری
 از
فروغ فرخزاد
تحت عنوان «ای مرز پرگهر» 

۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/2123

۹۵۵۸ 

سنگ سخنگو 
ﺳﺮ ﻭ ﻫﻤﺴﺮ ﻧﮕﺮﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﮔﺮﻭ ﺑﻮﺩ ﺳﺮﻡ
ﺗﻮ ﺷﺪﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﻣﻦ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﭘﯿﺮﯼ، ﭘﺴﺮﻡ
ﺗﻮ ﺟﮕﺮﮔﻮﺷﻪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﯾﺪﯼ ﻭ ﻫﻨﻮﺯ
ﻣﻦ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺧﻮﻧﯿﻦ ﺟﮕﺮﻡ
ﻣﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﻧﺮﺍﻧﺪﻡ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻫﻮﺳﯽ
ﻫﻮﺱ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﭘﯿﺮﺍﻧﻪ ﺳﺮﻡ
ﭘﺪﺭﺕ ﮔﻮﻫﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺭ ﻭ ﺳﯿﻢ ﻓﺮﻭﺧﺖ
ﭘﺪﺭ ﻋﺸﻖ ﺑﺴﻮﺯﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﺭﻡ
ﻋﺸﻖ ﻭ ﺁﺯﺍﺩﮔﯽ ﻭ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻭ ﻫﻨﺮ
ﻋﺠﺒﺎ ﻫﯿﭻ ﻧﯿﺮﺯﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺳﯿﻢ ﻭ ﺯﺭﻡ
ﺳﯿﺰﺩﻩ ﺭﺍ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ
ﻣﻦ ﺧﻮﺩ ﺁﻥ ﺳﯿﺰﺩﻫﻢ ﮐﺰ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﻡ
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻭ ﺩﺭﺵ ﺗﺎﺯﻩ ﮐﻨﻢ ﻋﻬﺪ ﻗﺪﯾﻢ
ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪﯼ ﻣﻌﺸﻮﻗﻪﯼ ﺧﻮﺩ ﻣﯽﮔﺬﺭﻡ.

سگ سخن جو

 

 
شهریار
شاعر خوبی 
ولی عقب مانده ای بوده است.
شاعر اشرافیت فئودال و روحانی و بورژوازی کثافت بازاری بوده است.
خودش هم فئودال زاده بوده است.
شاهکارش
 حیدربابایه سلام 

است.
اشعارش بند تنبانی اند.
خالی از اندیشه به درد بخور

اند.
بهترین شعرش را به استقبال غزلی از سعدی سورده است:
 جلوه کن جلوه که خورشید به خلوت ننشیند ...

۹۵۵۹ 

سنگ سخنگو

بنا به مدارك جديدی كه اخيراً (۱۷ اكتبر ۲۰۱۷) توسط امنيت ملی آمريكا در دانشگاه جورج واشنگتن از حالت طبقه‌بندی خارج و در اختيار عموم قرار گرفته، جزييات وسيعی از عمليات ارتش اندونزی در سال ۱۹۶۵ در قتل عام حزب كمونيست اندونزی افشا شده است. مدارك جديد نشان می‌دهد كه دولت آمريكا اطلاعات دقيقی داشت كه چگونه بخش اعظم رهبری حزب كمونيست اندونزی و نهادها و سازمان‌های كارگری اين كشور در عملياتی وحشيانه كشتار شده‌اند. اين اسناد دقيقا عمليات پنهان آمريكا را براي نابودي حزب كمونيست اندونزی نشان می‌دهد. در جريان اين پاكسازی از اكتبر ۱۹۶۵ تا مارس ۱۹۶۶ يعنی فقط ۵ ماه بيش از ۵۰۰ هزار كمونيست سر بريده شدند، تيرباران شدند، در رودخانه ها غرق شدند، مزارع و خانه‌هايشان به آتش كشيده شد و بيش از يك ميليون نفر زندانی شدند. ۳۹ سند از مجموعه‌ای نزديك به ۳۰ هزار صفحه انتشار يافته است و در دسترس عموم قرار گرفته است.
در يكی از اين اسناد افسر آمريكايی سفارت گزارش می‌دهد فقط در يك منطقه ۱۵ هزار كمونيست توسط ارتش و جوانان مسلمان طرفدار آن قتل‌عام شده‌اند. او می‌گويد: «كشتار در جاوه شرقی رنگ و بوی جنگی مقدس به خود گرفته است. كشتار كافران به مثابه بليط ورود به بهشت تلقی و هنگامی تضمين می‌شود كه خون مقتولان به صورت‌ها پاشيده شود.»

 

۹۵۶۰ 

سنگ سخنگو

اصولا فرق ماهوی میان معلم و روحانی وجود ندارد.
هر دو روشنفکر طبقه حاکمه اند.
 اگر تفاوتی باشد در تعلقات آندو به طبقات حاکمه مختلف است.
 مثلا در زمان هوگو
روحانیت 

روشنفکر اشراف فئودال بود
و 

 بخشی از معلمین و نویسندگان و شعرا
 روشنفکر بورژوازی

 بودند.



۹۵۶۱ 

سنگ سخنگو

این قهرمانان نیستند که تاریخ را میسازند، این تاریخ است که قهرمانها را می سازد 
استالین


سگ سخن جو

 

استالین 
اصلا نمی داند که تاریخ چیست.
تاریخ یعنی سیر پلکانی ـ نردبامی جامعه بشری
قهرمان و یا شخصیت در دیالک تیک توده و شخصیت تشکیل می یابد.
قهرمان از دل توده بیرون می زند.
این سخن استالین
نه از او بلکه از پله خانف است که مؤلف کتاب شخصیت و تاریخ است.
تاریخ را توده می سازد
توده برای ساختن تاریخ شخصیت می سازد و به دنباله روی از شخصیت تاریخ می سازد.
در پله کاپیتایلستی جامعه
شخصیت دیگر کافی نیست.
توده برای تاریخ سازی
حزب توده می سازد و تحت رهبری حزب توده
تاریخ می سازد.



۹۵۶۲ 

سنگ سخنگو

هیچ کسی دلتنگ تو نیست .
هیچ کس سراغ ترا نمی گیرد .
کسی ترا نمی شناسد ،
تو نیستی و نیمکت این را احساس نمی کند ، هیچ کس ،‌حتی باران گرمای تن ترا به یاد نمی آورد
 

سگ سخن جو

 

نه.
این خیال باطلی است.
نیمکت
خر نیست.
خر
حتی
خر نیست.
ما از جهان اشاء و نباتات و جانوران خبر نداریم
ما زبان اشیاء و نباتات و جانوران را نمی دانیم
این ضعف بزرگ ما ست.
اکنون در اروپا
در این زمینه ها کار پژوهشی بزرگی صورت می گیرد.



۹۵۶۳ 

سنگ سخنگو

نه.
شما یا مطالب ما را نمی خوانید و یا سرسری می خوانید.
برای ما افراد تعیین کننده نیستند.
افکار تعیین کننده اند.
لنین مهم نیست.
لنینیسم مهم است.


۹۵۶۴ 

سنگ سخنگو

اتحاد شوروی می توانست
 اگر استالین نبود و رهبری مثل لنین بود
 با قربانیان به مراتب کمتری بر فاشیسم پیروز شود.
 فاتحه اتحاد شوروی را استالین خوانده است.
 آبروی کمونیسم را برده است.


۹۵۶۵ 

سنگ سخنگو

جنبش مبارزه مسلحانه رفیق بیژن جزنی که با اسم فدائی می شناسیم با مشی چریکی مخالف بود

حریف


سگ سخن جو

 

تروریسم بوده است.
امروزه داعش و حزب الله هم همین کار را می کنند.



۹۵۶۶ 

سنگ سخنگو

مسکن مهر، روستاها را خالی کرد و جمعیت را به حاشیه شهرها کشاند 

حریف حزب اللهی

 سگ سخن جو

 

مسکن مهر و آبان و آذر مقصر نیست.
سیستم سرمایه داری است
با مکانیسم انباشت وحشیانه سرمایه
که
جامعه را پرولتریزه می کند.
به قول حضرت علی:
به انباشت ثروت در دست اقلیتی
و
به
انباشت ذلت
در بین اکثریتی
منجر می شود.
همه جا همین بوده و است و خواهد بود.
دست از تعارفات و تخیلات و عوام فریبی ها باید برداشت.
یا فراگیری مشقت بار مارکسیسم
و
یا گرفتاری در منجلاب جهل و جنون و جنایت.
 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر