پروفسور دکتر ورنر هوفمن
(۱۹۲۲ ـ ۱۹۶۹)
برگردان
میم حجری
پیشکشی به رنج برندگان و اندیشندگان
بخش دوم
رابطه استالینیسم با تئوری مارکسیستی
۶
۷
· دومین شاخص «جانبداریت» استالینیستی عبارت است از گرایش مبتنی بر موعظه اخلاقی.
۸
· مقولات عینی مارکسیسم کلاسیک بنا بر ارزشگذاری خاصی «عوام فهم» می شوند.
۹
· تبلیغ و ترویج به سبب استفاده از عوامل عاطفی ـ احساسی، تا حد «سوبژکتیویسم مبتنی بر مواعظ اخلاقی» (لفوبر) تنزل می یابد.
· سوبژکتیویسمی که مناسبات عینی را در ابعاد شخصی حل و فصل می کند.
(یعنی از عمل سیستماتیک دور اندیشیده و سنجیده خبری نیست.
مسئله برای لحظه معین حل می شود، نه برای روندی طولانی.
مترجم)
۱۰
· بدین طریق عواطف و احساسات نقل هر مجلس می شوند.
۱۱
· در تکرار یکنواخت مفاهیم همانند ـ از «سرمایه داری انحصاری» تا «جهانوطنی» ـ فراخوانی شکل می گیرد، که همراه با این مفاهیم، بافت ارزشی را نیز در بردارد.
۱۲
· این به معنی چهار دست و پا چسبیدن به فرم های فتیشیسم واژه ای جهان شیئیت یافته است.
(فتیشیسم یعنی ایمان به نیروی اعجازگر بت.
مترجم)
۱۳
· ما در آموزه جانبداریت علوم ـ که بد فهمیده شده است ـ دوباره با زیر پا نهادن دیالک تیک روبرو می شویم.
۱۴
· «طبیعت دوگانه یکپارچه ی» چیزها (بقول گوته) در ضدیتی خشک و سخت و مستثنی ساز، به طرز دوئالیستی دو شقه می شود.
۱۵
· در نظر گرفتن جانبدارانه جهان از جهان، جولانگاه روشن دوست و دشمن می سازد.
(این به معنی برخورد سوبژکتیویستی به جهان و بی اعتنائی به عینیت آن است.
این به معنی تبدیل دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت به دیالک تیک هیچ و همه چیز است.
می توان گفت:
تنها رابطه ای که در تفکر استالینیستی میان چیزها، پدیده ها و سیستم های جهان به رسمیت شناخته می شود، رابطه دوست ـ دشمن است.
مترجم)
استالینیسم و روند و روال فکری در غرب
۱
· در غرب هم تفکر کلیشه ای نامتمایز، فرم انتقاد از نظام سوسیالیستی را تشکیل می دهد:
· اندیشیدن به اضداد، به مثابه مواضع اتمام یافته که یکدیگر را مستثنی می سازند.
۲
· در غرب هم در به لولای دیگری نمی گردد.
۳
· در غرب هم شابلون سازی از دو اردوگاه اجتماعی به رابطه خشک و منجمد دوست و دشمن ختم شده است:
الف
· در کشمکش های فکری و معنوی، هر وسیله ای مباح و مشروع شمرده می شود.
ب
· جانبداری عملی از دشمن دشمن بی اعتنا به پیآمدهای وخیم آن در دستور روز است و حتی در زبان ساده روزمره برای مبادله اطلاعات رسوخ کرده است.
پ
· غرب و استالینیسم ـ به لحاظ طرز تفکر ـ در انتقاد از یکدیگر و در سوء تفاهم یکدیگر به هم نزدیکتر شده اند و نوشداروی خود را از یکدیگر می مکند.
· فقط باید میزان این نوشدارو را مورد بررسی قرار داد.
ت
· هم نظام سرمایه داری در غرب و هم نظام استالینیستی، خوخان خاص خود را از یکدیگر ساخته اند و نشان مردم سامان خود می دهند و وحشت و هراس ایجاد می کنند.
(خوخان یک واژه آذری است.
خوخان عروسک و یا مترسک واره هراس انگیزی است که از آن می توان به دلخواه همه جا استفاده کرد.
با آن کودکان را به هراس انداخت و به سکوت واداشت.
مترجم)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر