علل رشد پوپولیسم در اروپا و امریکای شمالی
وینسنت ناوارو
استاد سیاست عمومی دانشگاه جانز هاپکینز
در
آمریکا
و
استاد علوم سیاسیِ
در
اسپانیا
ترجمهی احمد سیف
تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
رسانههای گروهی و دستگاه سیاسی
که
در واقع مسبب این جهانیکردن هستند
این
ملیگرایی
را
سرزش میکند
و
به
عنوان «واپسرفتن»، «منطقهای»،
«حمایتگرایی» «ضدمدرن»، «عهد عتیقی»، «غیرعقلایی»، «غیرقابلدفاع»،
«شووینیستی» و غیره
نامیده میشود.
در این جفنگجمله استاد دانشکاه،
عوامفریبی
به
اوج می رسد:
۱
رسانههای گروهی و دستگاه سیاسی
که
در واقع مسبب این جهانیکردن هستند
مفاهیم من درآوردی و مبهم و موهوم
در
این جفنگجمله استاد دانشکاه،
عبارتند
از
رسانه های گروهی
دستگاه سیاسی
گلوبالیزاسیون
۲
رسانه های گروهی
منظور از رسانه های گروهی
چیست؟
ما
پس از سقوط اردوگاه سوسیالیستی
با
رسانه امپریالیستی واحدی
تحت اسامی و عناوین مختلف
سر و کار داریم.
اگر
کسی اخبار این رسانه های به اصطلاح «گروهی» متنوع و مختلف
را
ببیند و بشنود،
فوری
متوجه می شود
که
همه
بدون استثناء
زباله واحدی
را
به
عنوان خبر
به
خورد خلایق می دهند:
زلزله ای فلانجا
انتخاباتی بهمانجا
تعویض رؤسا و مدیران کنسرن ها
تعداد کشته ها در اثر انفجار بمبی، بمباران منطقه ای و غیره
تحلیل هایی
هم
که
در
نیمه های شب
منتشر می کنند،
بدون استثناء
زباله اند.
فونکسیون رسانه ها و نهادهای آموزشی و پرورشی و نظرسازی
تحمیق همگانی
است.
خرپروری
است.
کسب و کار ژورنالیست ها و رسانه ها
باید
مستقلا
بررسی شود.
یکی از عوامل سقوط فکری طبقه کارگر و توده های مردم
همین رسانه های همگانی امپریالیستی
اند.
۲
دستگاه سیاسی
از
تار و پود این مفهوم من درآوردی
عوامفریبی
می تراود.
استاد دانشکاه
چنان وانمود می کند
که
انگار
دستگاه سیاسی ماورای طبقاتی
وجود دارد.
ما
در
هر جامعه
با
دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
سر و کار داریم.
به
عبارت دیگر
با
دیالک تیک طبقه حاکمه و هیئت حاکمه
سر و کار داریم.
در
دیالک تیک طبقه حاکمه و هیئت حاکمه
نقش تعیین کننده
از
آن طبقه حاکمه است.
هیئت حاکمه
نماینده و مأمور طبقه حاکمه
است.
دستگاه سیاسی ماورای اجتماعی و ماورای طبقاتی
وجود ندارد.
اختراع چنین مفاهیم خر رنگ کن
فقط
به
نیت عوامفریبی و طفره رفتن از تبیین حقیقت
صورت می گیرد.
۳
گلوبالیزاسیون
گلوبالیزاسیون
روندی عینی
است
که
از
بدو تشکیل جامعه بشری
شروع شده است.
گلوبالیزاسیون
روند عینی قانونمندی
است
و
ربطی به رسانه های گروهی و دستگاه سیاسی کذایی
ندارد.
۴
رسانههای گروهی و دستگاه سیاسی
که
در واقع مسبب این جهانیکردن هستند
این
ملیگرایی
را
سرزش میکند
و
به
عنوان «واپسرفتن»، «منطقهای»،
«حمایتگرایی» «ضدمدرن»، «عهد عتیقی»، «غیرعقلایی»، «غیرقابلدفاع»،
«شووینیستی» و غیره
نامیده میشود.
متد «تحلیلی» استاد عوامفریب دانشکاه،
متد روایتی ـ تحریفی
است:
او
در
این بند از لاطائلاتش
به
عوض تحلیل رئالیستی و راسیونالیستی نئوفاشیسم،
به
رسانه های گروهی و دستگاه سیاسی کذایی
گیر می دهد
و
ادعا می کند
که
نئوفاشیسم
جریانی ناسیونالیستی
است.
این
صفت
اتفاقا
توسط همان رسانه های امپریالیستی و همان «دستگاه سیاسی» کذایی (استبلیشمنت)
عوامفریبانه و محافظه کارانه
به
نئوفاشیسم
داده می شود.
بسط «تضاد» استبلیشمنت با نئوفاشیسم
به
صورت تضاد گلوبالیزاسیون گرایی و ملی گرایی
از
اختراعات تئوریسین های امپریالیستی متعلق به هر دو جناح استبلیشمنت و نئوفاشیسم است.
آنجلا مرکل
هم
همین تئوری بندتنبانی استاد دانشکاه
را
به
کرات
بر
زبان رانده است.
نئوفاشیسم
از سر تا پا
ضد ملی
است.
پرچم ناسیونالیسم و رئالیسم و راسیونالیسم و هومانیسم و غیره
را
دیری
است
که
پرولتاریا
بر
دوش می کشد
و
نه
بورژوازی
چه استبلیشمنتی و چه نئوفاشیستی.
اختلاف جناح استبلیشمنت طبقه حاکمه امپریالیستی با جناح نئوفاشیستی آن
اما
چیست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر