جمعبندی
از
مسعود بهبودی
هفت تیرها و تیرها
نه.
۲
نجفی که قاتل نیست.
۳
نجفی
به قول حریف متدینی
خود زنی
کرده است.
۴
هفت تیر
احتمالا اشکال فنی داشته است.
۵
یعنی
درست برنامه ریزی نشده بوده است.
۶
در نتیجه
تفسیر دیگری از واژه خود زنی
کرده است.
۷
خود زنی را به معنی خودت بزن
تفسیر کرده است
و
به
عوض زدن به نجفی
به زن نوجوان نجفی زده است.
۸
زن
هر چه باشد و هر که باشد
اولا
نصف نر است.
۹
هفت تیر هم می داند.
۱۰
ثانیا
اگر حکمتی نبوده
برای چی
به ضعیفه
نام زن
داده اند؟
۱۱
زن
یعنی
بزن
۱۲
اگر حکمتی نبوده
نام نزن
می دادند.
۱۳
نجفی
قصد خود زنی داشته است و نه زن زنی
۱۴
تقصیر هفت تیر است که به زن
زده است و نه به نر مایل به خود زنی
خردستیزی و خر پروری
۱
پیامد خردستیزی
توسعه و تعمیق خریت در جامعه است.
۲
مؤسس خردستیزی
نیچه کثافت
بوده است.
۳
پیامد خردستیزی
تبدیل جامعه به طویله و تیمارستان و جنده خانه است.
۴
پس از اتمام خردستیزی
با خلایق هر کاری
می توان کرد.
۵
خر
خویشاوند خمیر
است.
با پوزش از خر که خر نیست.
۶
خمیر و خر
قابل استحاله به همه چیز اند.
این دعاوی حریف
باید مورد تأمل قرار گیرند.
۱
فاشیسم هم چپ بوده
و
چپ است.
اگر حریف شک داشت برود پای منبر بنن بنشیند
که
خود
را
تروتسکیست
قلمداد می کند.
۲
فوندامنتالیسم هم چپ است.
۳
هم
فاشیسم ضد سرمایه داری (ضد نزولخواری، ضد یهودی) بوده و در پی تشکیل جامعه سوسیالیستی برای نژاد ارباب و عنتر بوده
و
هم
فوندامنتالیسم
(ارتجاع سرخ علوی)
ضد سرمایه داری، ضد امپریالیستی است
و
در پی تشکیل حکومت عدل علی (طویله بی طبقه توحیدی) است.
۴
احزاب سوسیال ـ دموکرات و لیبر و کار و غیره
چپ اند.
۵
نه
چپ بودن
فی نفسه
مثبت است
و
نه
ضد سرمایه داری و ضد امپریالیستی بودن
۶
مخالفت و موافقت با چیزی
یک رابطه سه عضوی است:
باید پرسید:
از موضع کدام طبقه اجتماعی
کسی مخالف و یا موافق با چیزی است.
۷
نوید نو
شهامت هماندیشی ندارد.
۸
ما را ممنوع الکامنت کرد ه است
۹
نوید نو چپ است؟
عیرانی ها و بی اعتنایی ها به روشنگری ها
۱
لامصبا
همین دیروز و یا پریروز
لائیسیته و یا سکولاریته
را
و
سقوط ایده ئولوژیکی بورژوازی
را
توضح دادیم.
۲
بورژوازی فرانسه
حتی
که
گردن کلفت آخوندها را در فردای انقلاب بورژوایی
به
گیوتین سپرده و خون کثیف شان را در کوچه های پاریس به راه انداخته
دیگر
سکولار نیست.
۳
در سال ۱۹۰۵ سکولاریته را بازتعریف (تحریف) کرده است:
تابلویی بر سر در کلیسای طویله فرانسه نصب شده:
نه
دولت در امور مذهبی مداخله می کند
و
نه
مذهب در امور دولتی
۴
بورژوازی
دیری است که متحد ارگانیک کنیسه و کلیسا و مسجد است.
۵
در
طویله امریکا
هر هفته
یا
مذهب جدیدی اختراع می شود
و
یا
مذهب کهنه ای
از
قبور قرون بیرون کشیده می شود
تر و تمیز می شود
و
مد می شود.
۶
بورژوازی
اکنون
با
برده داران (عربستان و امارات و غیره)
متحد شده است
۷
جهنم جماران
بنا بر تصمیمات بورژوازی تشکیل شده است
و
در
گوادولوپ اعلام شده است.
۸
دیری است که اکثریت سران کشورهای امپریالیستی کشیش اند:
مرکل و می و غیره آخوند زاده اند
و
احزاب بورژوایی حاکم اکثرا مسیحی اند و یا یهودی و غیره اند.
۹
بورژوازی
حتی
لیبرالیسم را
و
شعارهای سه گانه انقلابات بورژوایی (آزادی و برابری و برادری) را نمایندگی نمی کند.
۱۰
بورژوازی
به همه افکار و سنن انقلابی آغازین خود
پشت کرده است و به
فاشیسم و فلاسفه فاشیستی و خردستیز روی آورده است
عیرانی ها و آبرو ریزی ها
هی
مشد حریف
۱
اصلاح طلبیسم ترجمه رفرمیسم است.
۲
رفرمیسم چیست؟
۳
رفرمیسم ربطی به اصلاحات ندارد.
۴
مراجعه کنید
به
رفرمیسم
در
تارنمای ما.
۵
مفت و مجانی.
هوشنگ ابتهاج
گاهی چنان در این شبِ تب کرده ی عبوس
پایِ زمان به قیر فرو میرود
که
مَرد
اندیشه میکند:
«شب را گذار نيست»
امّا
به
چشمهای تو
ای چشمه امید
شب پایدار نیست.
معنی تحت اللفظی:
در این شب ظلمت زده ی قیرگون
پای سمند زمان چنان در قیر فرو می رود و از رفتن بازمی ماند
که
آدم
به ابدیت ظلمت
ایمان می آورد.
من
اما
به
چشم های روشن خورشید
سوگند می خورم
که
شب
و
حاکمیت ظلمت
موقتی
است
و
نه
ابدی
اندکی اندر باب مفاهیم
سکولاریته
یا
لائیسیته
(به فرانسوی: laïcité)
مش سحر
درست بنویس
۱
سکولاریته
یا
لائیسیته
جامعه نیست.
۲
سکولاریته و یا لائیسیته
یکی از دستاوردهای انقلاب بورژوایی فرانسه است
که
کلیسا
را
یعنی
اشرافیت فئودال و روحانی
را
جماران و جمکران کثافت
را
حوزه های عرعریه
را
شریعت
را
مجاز
به مداخله در سیاست بورژوازی
یعنی
طبقه حاکمه مدرن
نمی دارد.
۳
به اختصار می توان
سکولاریته
یا
لائیسیته
را
به
جدایی دولت و یا سیاست از دین ترجمه کرد.
۴
عقل و آدمیت و احترام به قانون بورژوایی
ترجمه
راسیونالیسم
(خردگرایی)
هومانیسم
(انسانگرایی)
و
لقالیته
(قانون بورژوایی گرایی)
است.
۵
بورژوازی امروزه
ضد بورژوازی انقلابی و مترقی آغازین است
و
دیری است که بر دستاوردهای خجسته بورژوازی آغازین
آفتابه برداشته است.
۶
امروزه
جای راسیونالیسم (خردگرایی)
را
ایراسیونالیسم (خردستیزی) گرفته است.
جای
هومانیسم (انسانگرایی) را فاشیسم ، امپریالیسم، فوندامنتالیسم، میلیتاریسم گرفته است.
جای
لقالیته (قانون بورژوایی گرایی)
را
خودسری و خودکامگی بی شرمانه و وحشیانه و بربرمنشانه امپریالیستی و فوندامنتالیستی و فاشیستی ـ نئوفاشیستی گرفته است.
سعدی
گفتم:
«ببینمش،
مگرم درد اشتیاق
ساکن شود»،
بدیدم و مشتاق تر شدم
گویند:
«روی سرخ تو سعدی
چه
زرد کرد؟»
اکسیر عشق
بر
مِسَم
اُفتاد
و
زَر
شدم
معنی تحت اللفظی:
با خود گفتم:
«شاید برای تسکین درد اشتیاق
دیدار یار
مددرسان باشد»
اما
پس از دیدن یار
درد اشتیاق شدت یافت.
خلایق می پرسند:
«چرا رنگ سرخت
زرد شد، سعدی»
جواب می دهم:
«اکسیر عشق بر مس من زده شد و طلا شدم.»
اکسیر
(کیمیا)
جوهری گدازنده که ماهیت اجسام را تغییر دهد و کاملتر سازد
مثلا
جیوه
را
به
نقره
و
مس
را
به
طلا
مبدل می سازد
بسرای تا که هستی
که سرودن است، بودن
کدکنی
معنی تحت اللفظی:
تا زنده ای
شعر بسرای
برای اینکه سرودن نشانه بودن است.
۱
وقتی کسی فرمان به سرودن شعر صادر می کند
بدان معنی است که او میان شعر سرایی وآشپزی و هر کار مادی دیگر علامت تساوی می گذارد.
۲
این بدان معنی است که در قاموس کدکنی کار هنری مثل کار حرفه ای است.
۳
یعنی فرقی بین شاطر و شاعر
نان پزی و شعرسرایی وجود ندارد.
۴
آثار هنری اما بر خلاف آثار حرفه ای در دیالک تیکی از آگاهی و خودپویی تشکیل می شوند.
۵
شاطر
پیشاپیش
به
حاصل کار حرفه ای اش
واقف است.
۶
هنرمند اما نمی داند که اثر هنری اش نهایتا چه خواهد بود.
۷
شعری که آگاهانه سروده شود
شعار است و نه شعر
۸
مثلا اشعار خود کدکنی
شعارند و نه شعر
۹
کافی است که با اشعار سهراب سپهری و یا فروغ فرخزاد مورد مقایسه قرار گیرند.
۱۰
درست به همین دلیل
یعنی به دلیل گذاشتن علامت تساوی میان کار مادی و کار هنری
است
که
کدکنی
شعر سرودن را به معنی بودن تصور می کند.
۱۱
کار = منبع معنای زندگی
۱۲
سرودن اما دست خود آدم نیست.
۱۳
سرودن شعر
به
شاعر
تحمیل می شود:
شعر نتیجه پدیده ها و روندهای روحی و روانی (استاد ازل به قول خواجه) و ناشی از پدیده ها و روندهای روحی و روانی است.
۱۴
اگر شاعری شعری را که استاد ازل فرمان سرودنش را می دهد
نسراید
شاید جنون بگیرد.
مش محمود
نیاکان ما
صدها هزار سال
در
هارمونی و همبستگی
زیسته اند.
۱
فاز آخر کمون اولیه
بنا بر تحقیقات جوردان باستان شناس امریکایی
۳۰ هزار سال طول کشیده است
۲
اکابر توانگر کند فرد را
به هوش آورد هر جوانمرد را
لنگه کفش و هفت تیر و حمام
۱
ایها الناس
نجفی نجیب
اصلا شلیک نکرده.
۲
به قول خودش
استاد او را در حمام بغل کرده بود.
۳
خود هفت تیر
خودمختارانه
شلیک کرده و ضعیفه را که ۳۰ سال جوانتر از قویه (نجفی) بوده،
کشته است.
۴
شاید هم اصلا نکشته است.
۵
کسی جنازه پرستو (استاد) را دیده است؟
۶
پرستو کجا
لنگه کفش کجا؟
۷
پرورش پرستو
کلی هزینه برمی دارد.
۸
یکی از پرستوها
در طویله امریکا
به جرم جاسوسی برای اجامر جماران
۵ سال حبس کشیده
۹
دوست دختر سیف بوده
۱۰
بعد برگشته به جماران
با سرافراز دوست شده که رئیس صدا و سیما ست و در صدا و سیما مشغول کار شده
۱۱
بعد
مورد سوء ظن قرار گرفته و از جهنم جماران اخراج شده
۱۲
تا
در خارج
برای خوارج
اسناد منتشر کند و افشاگری کند
۱۳
جالبتر
اینکه
اسنادش
مکتوبات خودش
از زندان طویله امریکا
به مقامات طویله جماران اند.
۱۴
ضمنا
در نامه ای چند ماده ای به سید علی اخطار داده:
یا سیف را اخراج کن
یا
من اسنادم را منتشر می کنم
تاریخ طناز ورسوایی شعبده باز
۱
آمده بودند تا جامعه را تطهیر کنند
۲
شهر نو
را
با
جنده هایش
به
آتش کشیدند
و
با جاکش هایش در خیابان ها رژه رفتند
۳
اکنون
خود
به جاکشان درجه یک تبدیل شده اند
جامعه
جنده خانه شده
و
کشور نو تشکیل یافته است.
۴
اوتوپی طویله بی طبقه توحیدی
ورشکست گشته است.
۵
سرمایه بر اریکه قدرت نشسته است
از
تک تک سوراخ ـ سنبه هایش چرک و کثافت و خون می چکد
و
بر اخلاق فئوالی
فاتحه ای بلند خوانده است.
۶
خلاصه کردن ضرورت گذار به سوسیالیسم
در
تقسیم نان به تساوی
خطای خطیری است.
۷
گذار به سوسیالیسم
برای اعاده حیثیت از جامعه حیثیت باخته، جنده خانه و تیمارستان و طویله گشته است
مشاور عرشد مشد حسن
قصد بدی نداشته است.
۱
تمرین کرده است.
۲
شکنجه گران ساواک
هم
در
خانه
با
اعضای خانواده
تمرین
می کردند.
۳
مثلا
ناخن انگشتان زنان خود
را
می کشیدند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر