۱۳۹۷ مهر ۱۱, چهارشنبه

سیری در مثنوی معنوی مولوی (بخش دهم) (۵)

 
جلال‌الدین محمد بلخی
معروف به مولوی
(۶۰۴ ـ ۶۷۲ ه. ق)
 
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
 
دفتر اول
 
بخش دهم 
بیان آنک کشتن و زهر دادن مرد زرگر 
به اشارت الهی بود 
نه به هوای نفس و تامل فاسد 

۱ تو گمان بردی که کرد آلودگی
در صفا غش کی هلد پالودگی
 
معنی تحت اللفظی:
شاه با قتل زرگر
مرتکب کار پلیدی نشده است.
برای اینکه پاکیزگی اجازه ورود ناخالصی به خالص را نمی دهد.
 
دلیل مولانا
مبتنی بر مطلق کردن پارسایی اعضای طبقه حاکمه است:
شاه
به عنوان سایه خدا
مطهر مطلق
است.
 
مولانا
پس ازاعلام پاکی و پارسایی مطلق شاه،
معصومیت او
را
جار می زند.
 
اگر
اثبات شود که خوانین و سلاطین 
ظل الله
نیستند،
بلکه
بر عکس
الله
ظل الخوانین و ظل السلاطین
است،
منطق مولانا تق و لق می شود.
 
الله
واقعا
هم
انعکاس انتزاعی ـ آسمانی اعضای خرد و کلان طبقات حاکمه است.
 
۲
بهر آن است این ریاضت و این جفا
تا بر آرد کوره از نقره جفا
 
معنی تحت اللفظی:
کوره
 بر نقره سنگ ستم روا می دارد
تا
خاک و خاشاک و آلودگی ها
را
از
نقره 
جدا کند.
 
این
بدان معنی است
که
قتل زرگر
به دست شیخ و شاه
به نفع زرگر بوده است.
 
آدم یاد سخنان جانیان جماران می افتد:
خلخالی
هر کس را که از ریخت و قیافه اش
خوشش نمی آید،
اعدام می کند.

بعد
می گوید:
«چه باک.
اگر بی گناه باشد، به بهشت می رود.»
 
خلاصه
زرگر
در اثر مرگ
از هر آلودگی رها شده است.

چه سعادتی.

۳
بهر آن است امتحان نیک و بد
تا بجوشد بر سر آرد زر زبد (کف)
 
معنی تحت اللفظی:
امتحان نیک و بد
برای آن است 
که
زر بجوشد،
کف از دست دهد
و
به خلوص رسد.
 
مولانا
همه مصائبی
را
که
بر سر زرگر آورده اند،
با
آزمایشاتی قابل قیاس می داند
که
 برای استخراج زر از سنگ مربوطه صورت می گیرند.
 
طرز استدلال مولانا
نه علمی است، نه تجربی است و نه منطقی است.
 
حکم ایراسیونالیستی (مبتنی بر خردستیزی معروف مولانا
قبل از همه
در
حق خودش
صدق می کند: 
 
پای استدلالیان چوبین بود
پای چوبین
سخت
بی تمکین بود.
 
بی اعتبار
طرز استدلال ایراسیونالیستی (مبتنی بر خردستیزی) خود مولانا ست.
 
و
نه
طرز استدلال راسیونالیستی (مبتنی بر خردگرایی) استدلالیان.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر