۱۳۹۷ مهر ۲۲, یکشنبه

تأملی در تأملات ﻣﻴﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎ ﻋﺴگرﻯ (ﻣﺎﻧﻰ) (۳)

 
ﻣﻴﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎ ﻋﺴگرﻯ
(ﻣﺎﻧﻰ) 
(۱۳۳۰)
 شاعر، نویسنده و پژوهشگر  
  انقلاب در برابر انقلاب!  
منبع:
رادیو مانی

https://radiomani.org/?p=9451

تحلیلی 
از 
یدالله سلطانپور 
 
۱
ایران و ایرانیان در حال تعویض تمدنی هستند. 
جنبش بریده بریده
 اما 
نسبتا پایدار ایرانیان 
به ویژه  از دیماه ۱۳۹۶ به این سو 
نشان پوست اندازی فرهنگی، تمدنی و تاریخی ایرانیان در ژرفای جامعه را با خود دارد.

 ویژه گی‌های این دگرگشت بزرگ به قرار زیرند:

انحطاط اخلاقی 

بخش گسترده‌ ای از مردم ایران از فروپاشی اخلاقی که خود در آفریدن آن سهیم بوده و اکنون  گرفتار در آن‌ اند به تنگ آمده اند. 
از انقلاب خود در ۱۳۵۷ پشیمان و ناخرسندند 
و
 در برابر آن بسیج شده اند. 
بیزاری از این خطا که  به گونه ای مهندسی شده به آنها تحمیل شده 
خود آغاز پایان فروپاشی اخلاق حاکم 
و
 رفتن به سوی عرف و اخلاقی نوین است. 
گرچه اکنون ابعاد فروپاشی اخلاق در ایران دامن گسترده است
 اما 
جانشینی اخلاقی دیگر بر این ویرانه، 
امر ناگزیری می نماید.
۱
انحطاط اخلاقی 

بخش گسترده‌ ای از مردم ایران 
از 
انقلاب خود در ۱۳۵۷ 
پشیمان و ناخرسندند
 اولا
نارضایتی از «انقلاب» چه ربطی به انحطاط اخلاقی دارد؟
ثانیا
سخن از کدامین انقلاب است؟
انقلاب را محمد رضا شاه کرده بود 
و
 بساط فئودالیسم و روحانیت کثافت را برچیده بود.

انقلاب 
یعنی صعود از پله توسعه موجود جامعه به پله بالاتر:
مثلا
گذار از فئودالیسم به کاپیتالیسم.

برگشت مجدد اشرافیت فئودال و روحانی به حاکمیت و حکومت
به معنی شکست انقلاب بورژوایی سفید است.
به معنی پیروزی مجد ضد انقلاب و یا ارتجاع است.
ثالثا
منظور از انقلاب مردم چیست؟

احزاب سیاسی بیسواد ایران
خیال می کنند که اگر مردم بسیج شوند و تغییری صورت گیرد،
انقلابی 
صورت می گیرد.

برای این جماعت فرمالیست (صورت پرست، ظاهر بین، سطحی عندیش)
فرم 
تعیین کننده محتوا 
ست.

به زعم این جماعت
اگر طبقه کارگر با اقدام به کودتا زمام امور را به دست گیرد،
انقلابی
 صورت نگرفته است.
ولی اگر ارتجاع سرخ و سیاه با بسیج توده عقب مانده از قافله تمدن و روشنگری
زمام امور را به دست گیرد، 
انقلابی صورت گرفته است.
آنهم
چه انقلابی!
انقلابی مردمی
بدین طریق
عنگلاب ضد خلقی اسلامی
به مثابه انقلاب مردمی قلمداد می شود.

مفهوم من درآوردی انقلاب مردمی
هم
از آن مفاهیم خر رنگ کن است.
محمد رضا شاه
هم
انقلاب بورژوایی سفید
را
انقلاب شاه و مردم
قلمداد می کرد.

هندوانه سیری چند؟

۲

انحطاط اخلاقی 

بخش گسترده‌ ای از مردم ایران
 در برابر آن (انقلاب خود) بسیج شده اند. 
باز هم 
اولا
بسیج بخش گسترده ای از مردم در برابر انقلاب کذایی
چه ربطی به انحطاط اخلاقی دارد؟
ثانیا
بسیج مردم در برابر انقلاب خود
دیگر چه صیغه ای است؟
آخر
این چه انقلاب مردمی است 
که
زباله ترین زباله ها
را
یعنی 
بدترین دشمنان مردم
را
بر اریکه حاکمیت و حکومت نشانده است.
ضمنا
این بخش گسترده مردم
را
کدام اوتوریته ای 
کدام طبقه ای
با کدام برنامه ای
بسیج کرده است؟
۳
بیزاری از این خطا که  به گونه ای مهندسی شده به آنها تحمیل شده 
خود آغاز پایان فروپاشی اخلاق حاکم 
و
 رفتن به سوی عرف و اخلاقی نوین است.

عجب جفنگی:

مانی 
خیال می کند
که
 در اثر انقلاب اجتماعی
نه
مناسبات تولیدی
نه
زیربنای اقتصادی جامعه
نه
فرماسیون اقتصادی جامعه
نه
فرم مالکیت بر وسایل اساسی تولید
نه
طبقه حاکمه
بلکه
اخلاق حاکم 
عوض می شود.


زنده باد 
مانی
پیغمبر دهه دوم قرن ۲۱


روح الله خم و خمین و احمدی نجات  هر دنبیل
کجا هستند؟


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر