۱۳۹۷ مهر ۹, دوشنبه

زبان فارسی و ناهنجاری های جدیدش (۳۲ )

 

مهندس صادق انصاری
(ا. برزگر)
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
 
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)

ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین

دو جریان حاکم
ادامه
 
الف
در
نظریه نخست
مفاهیم و مقولات زیر کاربرد وسیعی دارند:

۱
تسلیم

۲
تقلید

۳
تعبد

۴
تعهد

۵
اعتقاد

۶
وحی

۷
حدیث

۸
فقاهت

۹
نظام ارزشی اسلام

۱۰
احکام الهی

۱۱
احکام اولیه

۱۲
مجعولات الهی
و
غیره

وقتی گفته می شود
که
 الف برزگر
گوهر بی همتایی در حزب توده بوده،
به همین دلیل است.

الف برزگر
بی شباهت به همه
به
نقش مفاهیم واقف است
و
مفهومی می اندیشد.

این نشانه درجه استکمال فکری و نظری ستایش انگیزی است.

ما
برای آشنایی با جریان نخست در روحانیت شیعه
این
مفاهیم دوازده گانه
را
زیر ذره بین تحلیل دیالک تیکی می گذاریم:

۱
تسلیم

تسلیم
دیالک تیکی از تسلیم مادی و تسلیم فکری 
است:

الف
تسلیم مادی

فرمانبری
گردن نهادن
مطیع گشتن
پذیرفتن شکست خویش و پایان دادن به جنگ

 تسلیم مادی
تسلیمی دنیوی ـ طبقاتی است.

تسلیم توده در مقابل طبقه حاکمه است.

مثلا
تسلیم توده برده در مقابل طبقه برده دار
است.

تسلیم توده رعیت در مقابل طبقه فئودال و روحانی
 است.

تسلیم طبقه کارگر در مقابل بورژوازی
 است.

ب
تسلیم فکری

اطاعت از امر خدا
استقبال از قضا
اعتراض نکردن به مصائب و ناملایمات
اخلاص در توحید

تسلیم فکری
انعکاس انتزاعی ـ آسمانی تسلیم مادی است.

۲
می توان گفت
که
ما
در
اسلام
با
دیالک تیک تسلیم مادی و تسلیم فکری
 سر و کار داریم.

نقش تعیین کننده در این دیالک تیک
از آن تسلیم مادی است.

یعنی از آن تسلیم توده در مقابل طبقه حاکمه است.

۳
از
اسلام
به
عنوان آیین محمد
می توان
به اهمیت تعیین کننده تسلیم پی برد.

اسلام
دین تسلیم توده
هم
در مقابل خدا
و
هم
در مقابل سایه خدا (طبقه حاکمه) است.

۴
در
 دین اسلام
وارونه سازی ترفند آمیز دیالک تیک تسلیم مادی و تسلیم فکری صورت گرفته است:

الف
نخست
کل بشریت
بی اعتنا به تعلقات طبقاتی
بنده
قلمداد می شود.

ب
بدین طریق
دیالک تیک بنده و بنده دار
(توده و طبقه حاکمه)
به شکل دیالک تیک بشریت و خدا بسط و تعمیم داده می شود.

دیالک تیک بشریت و خدا
انعکاس انتزاعی ـ آسمانی دیالک تیک بنده و بنده دار (توده و طبقه حاکمه)
است.

پ
چپ نمایی اسلام
همین جا ست:
همه اعضای جامعه بشری
بدون استثناء
بنده خدا هستند.

بعد نتیجه گرفته می شود
که
همه انسان ها برابر هستند.

بردگی همگانی = برابری همه اعضای جامعه

ت
بعد
تکالیف شرعی وضع می شوند:
نماز
یعنی
قیام و تعظیم و رکوع و سجود چند باره در روز
در مقابل ارباب بنده دار انتزاعی ـ آسمانی (خدا)

ث
اطاعت از فرامین الهی و موازین شرعی
مثلا
پرهیز از دزدی
پرهیز از دروغگویی
پرهیز از نافرمانی

۵
بدین طریق اعضای مولد و زحمتکش جامعه
تسلیم
را
در همه فرم های مادی و فکری  آن
تمرین می کنند و بدان عادت می کنند.

۶
بعد
دیالک تیک توده و طبقه حاکمه
در
غیاب خدا
به کار می افتد:
توده مولد و زحمتکش
(توده برده و رعیت و کارگر)
به
تسلیم
در مقابل سایه های ریز  ودرشت خدا
(اعضای طبقه حاکمه برده دار و فئودال و روحانی و بورژوا)
تن در می دهند.

۷
جامعه طبقاتی
با
هیرارشی عظیم خود
به عنوان پدیده ای عادی تحمل می شود.

۸
جای خدا
را
طبقه حاکمه می گیرد
و
جای بشریت بنده
را
توده مولد و زحمتکش برده و رعیت و کارگر

۹
دیالک تیک بشریت و خدا
مجددا
وارونه می شود
و
به صورت دیالک تیک توده و طبقه حاکمه در می آید.

طبقه حاکمه ای که سایه خدا ست.

چپنمایی اسلامی
بدین طریق فراموش می شود:
هم
فاتحه ای بر بردگی کل بشریت خوانده می شود
و
هم
فاتحه ای بر برابری همه اعضای جامعه.


۱۰
طبقه حاکمه
به بهانه سایه خدا بودن
توده های مولد و زحمتکش
را
به
غل و زنجیر بردگی می کشد.

۱۱
آنچه باقی می ماند،
بردگی مادی و فکری بشریت مولد و زحمتکش است:
بنده خدا بودن + بنده طبقه حاکمه بودن
بردگی مضاعف
مادی و فکری
طبقاتی و الهی  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر