۱۳۹۷ شهریور ۱۹, دوشنبه

تأملی در زمینه اعدام در فرم های متنوع آن (۴)



تأملی 
از
میمحا نجار
 
 
ای جلاد ننگت باد
(هوشنگ ابتهاج)
(رشت، ۱۳۳۱) 
 
۱
بشنو ای جلاد،
می رسد آخر
روز دیگرگون:
روز کیفر،
روز کین خواهی،
روز بار آوردنِ این شوره زار خون.
 
معنی تحت اللفظی:
روزی خواهد رسید که جلاد به کیفر کردوکار خود خواهد رسید.
روزی که از جلاد انتقام گرفته خواهد شد
و
  این شوره زار خون بار خواهد آورد.
 
این
عینا و عملا
به معنی وارونه گشتن دیالک تیک جلاد و قربانی است:
اکنون
جلاد 
جای قربانی را می گیرد 
و
قربانی
جای جلاد 
را
 
اکنون
گردن خود جلاد 
توسط قربانی
زده می شود.
 
این
به معنی تداوم روند اعدام با تعویض جای جلاد و قربانی (سوبژکت و اوبژکت اعدام) است.
 
ایراد عینی و عملی این وارونه سازی
اما
کجا ست؟
 
۲
بشنو ای جلاد،
می رسد آخر
روز دیگرگون:
روز کیفر،
روز کین خواهی،
روز بار آوردنِ این شوره زار خون.
 
ایراد عینی و عملی این انتقام از جلاد این است 
که
 قربانی دیگر توان انتقامگیری از جلاد را ندارد.
 
مثال
 
 
حضرت علی
جلاد هزاران تن بوده است که تن به بردگی به اصطلاح اسلامی نداده اند.
 
بعد
نوبت به خود جلاد می رسد.
 
جلاد 
(سوبژکت اعدام)
به
قربانی
(اوبژکت اعدام) 
مبدل می شود.
 
فونکسیون جلاد
را
ابن ملجم
به عهده می گیرد و سر امیر مؤمنین را به شمشیر می بندد.
 
خود امیر مؤمنین هم نمی تواند،
دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت 
را
وارونه سازد
و
گردن جلاد
را
بزند.
 
امام حسن
فونکسیون جلاد (سوبژکت اعدام)
را
به عهده می گیرد.
 
روند بی پایان اعدام
 ضمن تعویض مکرر جلاد و قربانی
 ادامه می یابد.
 
این حقیقت امر در شعار زیر طنین لاینقطع می اندازد:

می کشم، می کشم، آنکه برادرم (را) کشت.

۳
بشنو ای جلاد،
می رسد آخر
روز دیگرگون:
روز کیفر،
روز کین خواهی،
روز بار آوردنِ این شوره زار خون.
 
این
البته
در بهترین حالت است.
 
چون
پس از هر اعدام در هر بعد و حجم و تعداد
چه بسا 
دهه های متمادی می گذرد
و
از
جلاد
نه نامی باقی می ماند و نه نشانی.
 
علاوه بر این، 
جلاد
چه بسا
مأمور است و نه ، آمر.
 
عیب و ایراد بینشی شاعر حزب توده 
اکنون
اشکار می گردد.

سؤال 
این است 
که 
آمر چیست و یا کیست؟
 
۴
بشنو ای جلاد،
می رسد آخر
روز دیگرگون:
روز کیفر،
روز کین خواهی،
روز بار آوردنِ این شوره زار خون.
 
جلاد
قربانی بالقوه
است.

جلاد می تواند به قربانی بالفعل مبدل شود و یا بمیرد و مبدل نشود.
 
آمر جلاد
اما
از انتقام و کیفر مصون می ماند.
 
یعنی 
حتی
مویی از سرش کم و کسر نمی شود.
 
امیر مؤمنین
مأمور کیست؟
 
امیر مؤمنین
به قرمان کدام اوتوریته نامرئی 
گردن همنوع می زند؟
 
رسما
اعلام می شود
که
امیر مؤمنین 
مجاهد فی سبیل الله
 است.
 
یعنی مأمور الله است.
 
این
خود الله است که آمر اعدام است.
 
واقعا
هم
قضیه از همین قرار است.
 
سؤال
فقط این است
 که
 الله چیست و کیست؟
 
این الله خونخواه خون آشام کیست
که
از 
خون 
سیری نمی پذیرد؟

دلیل تداوم روند اعدام
در همین الله خونخواه خون آشام است.

الله
اما
اوتوریته مادی و عینی و واقعی نیست.

الله
مفهومی 
است.

مثل درخت که مفهومی است
 و
 از 
تجرید سرو و صنوبر و سپیدار و غیره 
تشکیل یافته است.

الله
به مثابه مفهومی مجرد
نتیجه تجرید چه کسانی است؟

اگر
الله مجرد
را
تشخص (مشخصیت) بخشیم
به
چه کسانی می رسیم؟

ادامه دارد.
  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر