۱۳۹۵ آبان ۴, سه‌شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (353)


جمعبندی از
مسعود بهبودی

از دست خود امپریالیسم امریکا
به کجا باید شکایت برد؟
همه فجایع خونین جهان
از امپریالیسم امریکا و همدستانش است.

صادق هدایت
مبلغ ایده ئولوژی فاشیسم است.

1
مراجعه کنید به
گفتگوی احسان طبری با صادق هدایت
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

2
صادق هدایت
بدترین دشمن توده و حزب توده بوده
است.

3
یکی از ترفندهای ایده ئولوژیکی ـ پسیکولوژیستی طبقه حاکمه امپریالیستی
حمله الکی ـ کشکی ـ زرگری به چیزی و یا کسی
برای مد کردن و توده ای کردن آن چیز و آن کس
و تقویت عمیق آن چیز و آن کس است.

4
مثلا در بلوای کروبی و موسوی و اجامر دنبلان،
امپریالیسم از این باند نئو «لیبرال» دفاع نکرد
تا مانع رشد آنها نگردد.

5
البته این آیات عظام
آگاهانه به عرفان خردستیز هجوم نمی برند.

6
ولی حملات آنها به عرفان کثافت
خواه و ناخواه
به تقویت عرفان منجر می شود.

7
عرفان فرمی از ایراسیونالیسم است
و امپریالیسم
امروز آن را وسیعا
تبلیغ می کند و مد روز می سازد.

8
چون خردستیزی عرفان
آب به آسیاب ایده ئولوژی مبتنی بر خردستیزی امپریالیسم
می ریزد.

سنای ایالات متحده امریکا
فقط خر نیست.
بی شرم هم است.

1
فقط در سوریه نیم میلیون نفر کشته شده است.

2
تعداد قربانیان در السالوادور و شیلی و عراق و افغانستان و لیبی و سومالی و غیره را و حتی در همین عیران را خدا می داند.

زمان و مکان
اتریبوت ماده اند.
این سه
بدون یکدیگر وجود ندارند

طرف
خر است.

1
اندیشیدن بلد نیست.

2
درست به همین دلیل
حرف زدن بلد نیست.

3
خدا کند مصاحبه کننده
بهتر از خر باشد.

4
«امریکائی ها»
از سرخ پوست تا سیاهپوست و سفید پوست
از برده های سنتی افریقائی تا برده های مدرن دگر قاره ای
میلیون ها بار بدتر از خاورمیانه ای ها
ستم دیده اند و استثمار و قتل و غارت شده اند.

5
بنا بر آمار رسانه ای امپریالیستی
تعداد کشته های «امریکائی»
در کلیه جنگ های امریکا با دول دیگر
140 میلیون نفر بوده است.

6
تعداد کشته های «امریکائی»
در داخل حدود و ثغور ایالات متحده امریکا
150 میلیون نفر.

7
به گزارش تلویزیون های امپریالیستی
در همین امسال که هنوز به پایان نرسیده،
در شیکاگو
3500 درگیری مسلحانه میان باندهای مسلح صورت گرفته و بیش از 500 نفر کشته شده اند.

8
نوجوانان و جوانان از فرط بیکاری و ذلت
گانگستر می شوند.

9
از فرط نا امنی
کسی جرئت بیرون رفتن از خانه به خود نمی دهد.

10
برای ارزیابی درست و دقیق مسائل
به تفکر تئوریکی نیار مبرم هست.

11
خدای خاک
مارکسیسم ـ لنینیسم را برای همین
آفریده است.

12
خرم آن کس که بتواند آن را
از آن خود کند.

13
با تفکر واره های سنسوئالیستی و امپیریستی
(حسگرائی و تجربه گرائی)
و با مصحبه های چندر غازیستی
نمی توان به توضح چیزی نایل آمد.

14
ولی می توان در سطح چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی
پرسه زد
گرد و خاک به پا کرد
هارت و پورت کرد
و افاده به افاق فروخت.

ما از کلاسیک ها
چیز زیادی نخوانده ایم.
این تعارف نیست.

1
اولا کجا مارکس و انگلس چنین ادعائی کرده اند؟
ثانیا فرض کنیم
چنین ادعائی کرده باشند.

2
معیار صحت و سقم ادعا
صاحب نظر است؟
(معیار حقیقت سوبژکتیو است؟)

3
کافی است آیه ای، حدیثی، روایتی، نقل قولی
از حکیمی ذکر کنیم
تا ادعای ما
ـ در طرفة العینی ـ
به حکم استحاله یابد و بقیه بدان ایمان بیاورند؟

4
اصلا معیار صحت و سقم نظر
(معیار حقیقت)
چیست؟
از قول همان کاشف این معیار؟
و حتی از قول خواجه شیراز؟

5
مناسبات اجتماعی
ـ اگر اندکی دقت کنیم ـ
یعنی به همان معیار خواجه و مارکس چنگ زنیم،
بسان خود جامعه
به مناسبات مادی و مناسبات ایده ئولوژیکی
(به مناسبات اقتصادی و مناسبات فکری، روحی، روانی، مذهبی و غیره)
تقسیم بندی می شوند.

6
به مناسبات زیربنائی (اقتصادی) و مناسبات روبنائی
تقسیم بندی می شوند.

7
ولادیمیر لنین
برای اینکه کج ترین دو زاری های خلایق بیفتد
مناسبات تولیدی را
ـ عمدا ـ
مناسبات مادی می نامد
تا بر عینیت و واقعیت آنها
(بر اوبژکتیویته و رئالیته آنها)
تأکید اکید ورزد.

8
زیربنای اقتصادی جامعه را
ساختار جامعه را
همین مناسبات تولیدی
همین مناسبات واقعی ـ عینی میان انسان ها
(میان اعضای طبقات اجتماعی مختلف)
تشکیل می دهند.

9
بر روی این مناسبات تولیدی است که
مناسبات ایده ئولوژیکی سر بر می کشند
روبنای ایده ئولوژیکی جامعه
برپا می شود.

آبرو می رود ای ابر خردبار، ببار
حافظ

جفنگ راست راستکی به همین جفنگ ولتر می گویند:
لامصب
چنین چیزی فقط در کره مریخ امکان پذیر است

خور و خواب و قتل و شهوت
تنه لش خبر ندارد
ز جهان آدمیت

نه ترامپ، جاکش است و نه جانان، جنده
ترامپ چیست و جانان چیستند؟
 
تو که اینهمه عکس منتشر می کنی
ایراد ایده ئولوژیکی ات کجا ست؟

دلیل جهیزیه یک میلیون دلاری
قاليياف بخ
چیه
نریمان شیرین؟
 
ضمنا فرق اختلاس با استثمار چیه؟
 
فرق لومپن پرولتاریا با طبقه حاکمه بورژوائی چیه؟
 
تو کجای عردبیلی
تا شود او چاکرت؟

پریسا نظری
نبودی،
شعر در من شعله ورشد
جنون سرکش دل بیشتر شد

نبودی، گریه گل کرد و دوباره
تمام دفترم ازعشق تر شد

این شعر پریسا
بلحاظ فرم و ساختار و صنعت شعری
فوق العاده زیبا ست.
ایرادش کجا ست؟


جلال سرفراز
زیبایی گاهی در تصویر زشتی ها ست.
هم زشتی، هم زیبایی، مفاهیمی سیالند،
که بسته به زمان و مکان و جایگاه و دیدگاه های متفاوت،
گاهی و جایی به جای هم می نشینند...
و همین است خوب و بد، تاریکی و روشنایی، و هر چه و هرچه..

حریف
که به نگاه ناظر در موقعیت های متفاوت وابسته است.

1
مفاهیم که نمی توانند به جای هم بنشینند.

2
مفهوم یعنی نتیجه تجرید هزاران چیز
مثلا مفهوم درخت
نتیجه تجرید سرو و صنوبر و بید و غیره است.

3
احساس، استنباط ، تفسیر و برداشت از زشتی و زیبائی
یعنی جنبه سوبژکتیو آندو
به قول درست جلال
« بسته به زمان و مکان و
جایگاه و دیدگاه یعنی موقعیت طبقاتی»
می تواند متغیر و گاهی حتی سیال باشد.

4
مثال
در قرون وسطی فئودالی
زنان چاق و چله زیبا تلقی می شدند
در عصر جدید بورژوائی
زنان چاق و چله زشت تلقی می شوند.

5
دلیلش شاید این باشد که زن وارد روند تولید و خدمات می شود
و زن متحرک و ورزیده و چالاک و لاغر
بهتر می تواند مفید افتد.

6
ایراد این نظر جلال و نظر حریف
گرفتاری در منجلاب سوبژکتیویسم معرفتی است که
بیماری مسری و مزمن اکثریت قریب به اتفاق روشنفکران ایرانی است

7
زشتی و زیبائی و امثالهم
جنبه اوبژکتیو هم دارند که از قضا در مقایسه با جنبه سوبژکتیو (علایق و سلایق و منافع و جایگاه و دیدگاه این و آن)
در دیالک تیک اوبژکتیو و سوبژکتیو
نقش تعیین کننده دارد.

8
زیبائی و زشتی چیزها
وجود عینی دارد و همیشه و برای همه اعضای جامعه
ثابت می ماند.
جلال و حریف این جنبه را از قلم می اندازند.

9
بدتر از آن
طرز تفکر متافیزیکی (ضد دیالک تیکی، دوئالیستی)
هر دو ست:
هر دو غافل از دیالک تیک زشت و زیبا هستند.
در حالیکه قرن ها قبل
شیخ شیراز بدان و هزاران دیالک تیک دیگر واقف بود:

جور دشمن چه کند گر نکشد، طالب دوست؟
گنج و مار
و
گل و خار
و
غم و شادي
به هم اند

10
بمراتب بدتر
ادعای سرسری جلال در زمینه ی جایگزینی نور و ظلمت (تاریکی و روشنایی) است.
چنین چیزی محال است.
 
چون عینیت نور و ظلمت 
قوی تر از عینیت زشت و زیبا و خیر و شر است.

11
این درد دیگری
در طرز تفکر روشنفکران ایرانی است:
رهبران ما حتی از نعمت شناخت امپیریستی (تجربه گرائی)
محروم بودند
نعمت شناخت ماتریالیستی ـ دیالک تیکی (رئالیستی) پیشکش
که
ـ قبل از همه ـ
برای سپاه زحمت و پیشرفت
بسیار گران تمام شد.

فرض کنیم که حق با شما ست.

1
مگر خود جنابعالی
چیزهائی را نمایندگی می کنید (سنگ شان را به سینه می زنید) که بدان باور ندارید؟

2
ثانیا
از شما چه پنهان
که مفاهیم فلسفی
مثلا ایده ئولوژی
مثل مفاهیم علمی
مثلا اکسیداسیون و احیا
مثل مفاهیم فقهی
مثلا خمس و زکات و امر به معروف و نهی از منکر
تعریف استاندارد دارند
و این تعاریف در واژه نامه های مربوطه منتشر شده اند.

3
تو اصلا کجائی تا شویم ما چاکرت
که انگلیسی می نویسی و شق القمر می کنی
مثل کوسه و کروب و سید علی و این و ان که
عربی عرعر می کنند؟

ایده ئولوژی یعنی چی؟

1
کسی روی زمین یافت می شود
که ایده ئولوژی نداشته باشد؟

2
شاید فقط حشرات
ایده ئولوژی نداشته باشند و یا عوامفریبان

3
ایده ئولوژی ستیزی
خود بدترین فرم ایده ئولوژی است.

4
هر طبقه اجتماعی
ایده ئولوژی طبقاتی اش را با شیر مادر از آن خود می کند.

5
به همین دلیل رونالد ریگان می گوید
که در شکم ننه اش
آنتی کمونیست بوده است.

6
جنگ نه ایده ئولوژی است و نه نتیجه ایده ئولوژی است.

7
جنگ فرمی از مبارزه طبقاتی است.

الف
جنگ های امپریالیستی جهانی و یا تجاوزات مسلحانه امپریالیستی
فرمی از مبارزه طبقاتی از بالا هستند.

ب
جنگ های رهائی بخش
جنگ های داخلی ـ توده ای
فرمی از مبارزه طبقاتی از پایین اند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر