۱۳۹۴ آبان ۱۸, دوشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (204)


جمعبندی از
مسعود بهبودی

یا اگر بخوانمت
ـ به ناز ـ
باز
ای سیاه چشم،
این شب سیاه را بهانه آوری؟

سر بپیچی و نشیب گیسوان
پشت عاج شانه آوری؟


اینجا هماندیشی در بین بوده است.

1
مؤدبانه نوشته بودیم

2
ولی حریفی می خواست
خودفروشان نر و ماده را
جزو توده های مولد و زحمتکش جا بزند
و آب به آسیاب طبقه حاکمه عیاش بریزد.

3
جنده و جاکش و عیاش دیگر فحش واژه نیستند.

4
جنده ها و جاکش ها و عیاش ها
مدرن تر از مدرن اند

5
بی قطره ای عرق شرم بر جبین
در ملأ عام عرض عندام می کنند.

6
باور نمی کند دل کس، مرگ خویش را
شهرنو را به آتش کشیده اند
تا کشور نو بسازند.

ممنون.

1
یکی از شگردهای مهم روشنگری
تحریک حریف است.

2
نیشتر بیدارنده بر خواننده خواب آلود است.

3
ضمنا این واژه ها دیگر رکیک نیستند.

4
شما از 
جنده ها و جاکش ها و عیاش های مدرن جامعه
شاید بسیار دور باشید و بی خبر باشید.

5
ما در دوره  دهشت بار تهوع انگیزی بسر می بریم.

ممنون

1
ما تنها جمله ای که راجع به این شعر نوشته بودیم
و هنوز باید موجود باشد
به شرح زیر بود:
«ایکاش ستم وارده بر زنان در این حد و اندازه می بود.»

2
ما مخالفتی با این شعر نداشته ایم.
شعر زیبائی است و ما شاید آن را 15 بار
به اشتراک گذاشته باشیم.

3
ما هرگز ادعا نکرده ایم که مسئله زنان را
می توان در شعری به چالش کشید.

4
نظراتی را در رابطه با ما
نقد و رد کنید که ما نمایندگی کرده ایم.

5
اما ذکر نکته ای بی ضرر و ضرور است:
از این چند صد نفر که با دسته گل و هلهله و هندوانه و هورا
نسبت به این شعر واکنش نشان داده اند
بدشواری می توان 5 نفر را حتی پیدا کرد
که آن را تا آخر خوانده باشند،
تأمل روی آن و فهم آن پیشکش.

6
سؤال اما این است
که چرا و به چه دلیل
جامعه ما به این روز افتاده است؟


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر