۱۳۹۱ آبان ۲۷, شنبه

سیری در شعری از امیر وطن مهر (1)

 
سرچشمه: 
صفحه فیس بوک 
امیر وطن مهر ـ شب نوشته ها


 
بیا حوای من 
سیب های همقد احساست ارزانی خودت 
بهشتت را به سیب فروختی 
من را به هیچ 
الف. و
جماعت مرد ـ همیشه ـ همه تقصیرات خرد و کلان جهان را به گردن باریکتر از موی زنان می اندازند.
این هم  نمونه ای شاعرانه از آن کردوکار همیشه همان است.


شاعر
میم عزیز، نگاهی شاعرانه و با خیال به شعرها داشته باشید.

·        حق با شما ست.
·        ولی شعر علاوه بر تخیل و رؤیا، حامل شعور و اندیشه نیز است و به نحوی از انحاء، ایدئولوژی معینی را اشاعه می دهد.
·        شاید خود شاعر به تأثیرات درازمدت و دیرنده شعر خویش واقف نباشد.
·        شعر که نتیجه آگاهی محض شاعر نیست.
·        شعر نتیجه غلیان روح دستخوش آشوب است.
·        شعر در دیالک تیک خودپوئی و آگاهی سروده می شود.
·        جنبه خودپوی شعر اگرچه به ذراتی از آگاهی سرشته است، ولی دست خود شاعر نیست.
·        تحلیل اوبژکتیف (عینی) شعر به همین دلیل ضرورت پیدا می کند.
·        شعر می تواند به توسعه شعور اجتماعی خواننده کمک کند، هم به توسعه شعور عاطفی خواننده و شنونده شعر و هم به توسعه  شعور نظری آنها.
·        شعر اما می تواند به تخریب هر دو هم منجر شود.
·        از این رو ست که بررسی بیدارانه شعر الزامی می گردد.
·        همین ایده در همین شعر موجز شاعر را ما برای هزارمین بار می شنویم:
·        پسر همسایه وقتی دزدی می کرد، پدر نه خود را و پسر خود را، بلکه مادر بیچاره را مجرم می شناخت و او را به خوردن لقمه حرام در دوره حاملگی و یا قصور در تربیت بچه  متهم می کرد.
·        یعنی همه کاسه کوزه ها بر سر زنان تحت ستم مضاعف شکسته می شد.
·        البته حق با شما ست و نباید در شعر مته به خشخاش نهاد.
·        هدف ما فقط هماندیشی بود.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر