۱۴۰۱ آبان ۱۲, پنجشنبه

خود آموز خود اندیشی (۵۷۲)

Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۵۴ ـ ۵۵)

بخش سوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم! 

۱

چو انعام کردی، مشو خودپرست

که من سرورم، دیگران زیر دست

اگر تیغ دورانش انداخته است

نه شمشیر دوران هنوز آخته است؟

 

معنی تحت اللفظی:

اگر از کسی دستگیری کردی،

خیال نکن که سرور او هستی و او فرمانبر تو ست.

او را تیغ دوران محتاج تو ساخته است.

همان تیغی که همچان آخته است و می تواند تو را هم به روز او دچار سازد.

 

سعدی

حکیمی اندیشنده و شناسنده است

و

 لذا این وارونه سازی لاینقطع حقایق اجتماعی از سوی او در کمال آگاهی و تعمد ایدئولوژیکی ـ طبقاتی صورت می گیرد.

او

در این دو بیت شعر،

 تیره روزی توده مولد و زحمتکش را نه به خود طبقه ستمگر، بلکه به انعکاس آسمانی ـ انتزاعی میرغضبان آن طبقه نسبت می دهد و نام دوران بدان می گذارد.

 

بعدها

حافظ

این وارونه سازی حقایق اجتماعی را به کمال شرم انگیز بی نظیری خواهد رساند و حتی به سایه و سیاوش به ارث خواهد نهاد.

 

بنده و رعیتی که به هنگام پیری و یا به علت علیلی، پس از استثمار وحشیانه، «آزاد» و مجبور به گدائی شده،

نه محصول تیغ «دوران»، بلکه نتیجه تیغ ارباب بنده دار و نظام بنده داری، نتیجه تیغ ارباب فئودال و نظام فئودالی است.

 

نسبت دادن خانه خرابی توده مولد و زحمتکش به عوامل موهوم، از قبیل فلک و چرخ و گردون و دوران و سپهر و دهر و غیره

معنائی جز تحمیق مردم ندارد.

 

نسبت دادن سیاه روزی مردم به انعکاس آسمانی ـ انتزاعی میرغضبان دربار،

معنائی جز وارونه سازی حقایق اجتماعی ندارد.

 

این کار به معنی نوعی تبهکاری و جنایت فکری است، به معنی شقه شقه کردن بی رحمانه اندام خجسته حقیقت است.

 

مصراع شعر « نه شمشیر دوران هنوز آخته است؟» نیز وارونه سازی مجدد حقیقت دیگری است که با حقیقت نخستین در پیوند تنگاتنگ قرار دارد و نامش خیزش توده ای است.

خیزش توده ای به «دوران» ربطی ندارد.

خیزش توده ای واکنش مسلم و طبیعی توده مولد و زحمتکش نسبت به ستم و استثمار واقعی در جامعه است و این را هم سعدی و هم طبقات ستمگر بی کوچکترین تردید می دانند.

 

سعدی

اما

می کوشد، این حقیقت روشن را وارونه و معکوس و مخدوش جلوه دهد، تا توده مولد و زحمتکش گمراه شود و به یاد انرژی رهائی بخش واقعا موجود خود نیفتد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر