پروفسور دکتر کامیلا وارنکه
برگردان
شین میم شین
۱
· کل عبارت است از مجموعه ای از عناصر کیفیتا همانند و یا عناصر کیفیتا متفاوت که سیستم واحد پیوندمند و منسجمی را
بوجود می آورند.
· سیستمی که اجزای منفرد آن بلحاظ مورفولوژی و فونکسیون
وابسته به یکدیگرند.
· (مورفولوژی یعنی فرم شناسی بلحاظ سیر
توسعه و خودویژگی ها. مترجم)
۲
· بنابرین، مفهوم «کل»، یک مفهوم مناسبتی است که تنها در رابطه با قرینه اش، یعنی جزء معنا پیدا می کند.
۳
· کل، اگرچه از اجزاء تشکیل می یابد، ولی نمی توان شیوه های رفتار آن را ناشی از جمع ریاضی اجزای آن
دانست.
۴
· کل در مقابل اجزای
خود، قانونمندی های کیفیتا مستقلی از خود
نشان می دهد.
۵
· مثلا طبقات اجتماعی
از افراد (اعضا) تشکیل می یابند، ولی
رفتار هر طبقه ـ بمثابه کل ـ را نمی توان در رفتار افراد (اعضای) آن خلاصه کرد.
۶
· بنابرین، کل «بیشتر» از جمع ریاضی اجزای متشکله
خویش است.
۷
· این به اصطلاح «بیشتر»،
از تأثیر متقابل اجزاء کل ناشی می شود، که در مقایسه با توانائی اجزای منفرد از کیفیت برتری برخوردار است.
۸
· تشکیل کلیت
ها هم در کردوکار مادی و هم در کردوکار فکری، نقش مهمی بازی می کند.
۹
· به کمک روش های ترکیبی می توان از تجزیه کلیت های موجود، عناصر مجزائی به دست آورد و با بهم
پیوستن مجدد آنها (به ترتیبی دیگر) می توان سیستم های بی سابقه ای را تشکیل داد که
ببرکت خصلت کلی شان چیزهای کیفیتا نوینی باشند.
· مراجعه کنید به کلیت،
جزء و کل در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر