۱۳۹۶ تیر ۱۷, شنبه

حقوقفلسفه (۱۱)



 پروفسور دکتر ویلهلم رایموند بایر
برگردان
شین میم شین
 
 III
جریانات مختلف حقوقفلسفه
ادامه

ث
حقوقفلسفه اکلکتیسیستی
    کلکتیسیسم مدرن
   
 ۱
·      این حقیقت امر را امروزه می توان به مثابه یک پدیده فلسفی عام باز شناخت که فلسفه مارکسیستی مخالفان خود را به تغییر فکر وامی دارد.

۲
·      امروز ـ قبل از همه ـ به عوض محتوای طبقاتی حقوق،  گشتاور اقتصادی ـ با تأکید، ولی بطرزی دست و پا شکسته ـ وارد حقوقفلسفه  می شود.

۳
·      حقوق فونکسیون معین و نهائی خود را در تشکیل نگرش های اجتماعی  و نتیجتا در تشکیل نگرش های حقوقی از دست می دهد.

۴
·      حقوقفلسفه ایدئالیستی ـ امروزه ـ مناسبات زندگی مادی را به مثابه جزئی، جنبه ای، جانبی و گشتاوری از تشکیل شعور و ایده ها وارد برنامه خویش می سازد.
·      اما در نهایت برای ایده ها و احساس ها بمثابه علل نهائی حوادث تاریخی جا باز می کند.

·      (یعنی دیالک تیک ماده و روح را وارونه می سازد.
·      چون بدین طریق، نقش تعیین کننده را از ان روح (ایده ها، احساس ها) قلمداد می کند. مترجم)

۵
·      ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی ـ اما ـ نکات زیر را با صراحت و روشنی اثبات کرده است:

الف
·      خصلت جامعه ـ در حقیقت ـ نه بوسیله حقوق، بلکه بوسیله ساختار اقتصادی تعیین می شود.

·      (ساختار اقتصادی هر جامعه را مناسبات تولیدی حاکم در آن جامعه، زیربنای اقتصادی آن جامعه  تشکیل می دهد. مترجم)

·      مراجعه کنید به مناسبات تولیدی، زیربنا در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ب
·      حقوق محصول ساختار اقتصادی است.

پ
·      حقوق انعکاس ساختار اقتصادی است.

۶
·      از این نظر، پذیرش فاکتور اقتصادی در طرح ایدئالیستی حقوقفلسفه، اگرچه پیشرفت محسوب می شود، ولی پیشرفت ناقصی است که بر مسئله اساسی فلسفه سرپوش می نهد.

۷
·      در این برسمیت شناسی گشتاور اقتصادی بمثابه فاکتور مؤثر در تشکیل حقوق، اکلکتیسیسمی نشو و نما می یابد که اجزاء مختلف بیشمار تشکیل حقوق و کاربست حقوق را مجاز می دارد.

·      مراجعه کنید به اکلکتیسیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر