۱۳۹۳ شهریور ۱۸, سه‌شنبه

جبر (ضرورت) (3)


پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

6
مفهوم «جبر» در فلسفه بورژوائی آغازین

·        در عصر پیشرفت علوم طبیعی نوین و تدارک انقلابات بورژوائی در قرن هفدهم، مفهوم جبر در فلسفه بورژوازی انقلابی آغازین، بر ضد اشراف فئودال نقش بسیار مهمی به عهده می گیرد.

1
·        نمایندگان فلسفه ماتریالیستی در این زمان، با تکیه بر نتایج علوم طبیعی بویژه علم مکانیک، آموزش جبر عینی در طبیعت را توسعه می دهند.

2
هولباخ
 
·        اما آنها ـ بویژه هوبس، اسپینوزا، هولباخ ـ  جبر عینی را مطلق می کنند و تصادف را یک مقوله صرفا سوبژکتیف محسوب می دارند، که گویا بیانگر جبر هنوز ناشناخته ای است.

3

·        به نظر آنها «در طبیعت چیزها، هیچ چیز تصادفی وجود ندارد و همه چیز پیشاپیش بنا بر جبر طبیعت الهی تعیین شده و چگونگی وجود و تأثیر آن مقرر گشته است.»
·        (اسپینوزا، «اتیک»، جلد، 1، ص 29 )

4

·        جبر مجرد و مطلق مورد نظر دترمینیسم مکانیکی، اگر چه بطور فرمال، تصادف را منکر می شود، ولی به قول انگلس، «جبر را تا حد یک پدیده تصادفی محض تنزل می دهد.
·        اگر بودن 6 دانه گندم در سنبل و نه پنج و یا هفت دانه، به همان سان مقدر شده که قانون حرکت منظومه شمسی و یا قانون تبدیل انرژی، پس این بدان معنی است، که نه تصادف تا حد جبر ارتقا یافته، بلکه برعکس، جبر تا درجه تصادف تنزل پیدا کرده است.
·        چنین درکی از جبر، نمی تواند علوم را از شر طبیعت شناسی تئولوژیکی و تله ئولوژیکی خلاص کند.
·        زیرا نامی که ما به آن می دهیم (مثلا مشیت و اراده الهی، به زبان کالوین و یا آگوستین و یا قسمت به زبان ترکی و یا جبر می نامیم) برای علوم تقریبا یکسان است.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 488)

5
·        یک همچو برداشتی در پراتیک اجتماعی به فاتالیسم (تقدیر گرائی، سرنوشت گرائی) ختم می شود.
·         
·        مراجعه کنید به فاتالیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری .

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر