فروغ
فرخزاد (1313 ـ 1345)
(1934
ـ 1966)
مادر تمام زندگی اش
سجاده ای است گسترده
در آستان وحشت دوزخ.
سجاده ای است گسترده
در آستان وحشت دوزخ.
مادر همیشه در ته هر چیزی
دنبال جای پای معصیتی می گردد
و فکر می کند که باغچه را کفر یک گیاه
آلوده کرده است.
مادر تمام روز دعا می خواند
مادر گناهکار طبیعی است.
و فوت می کند به تمام گل ها
و فوت می کند به تمام ماهی ها
و فوت می کند به خودش
و فوت می کند به تمام ماهی ها
و فوت می کند به خودش
مادر در انتظار ظهور است
و بخششی که نازل خواهد شد.
میم
·
این شعر فروغ بلحاظ سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) خیلی
ارزشمند است.
·
این شعر تحلیلی رئالیستی (واقع بینانه) از جامعه است.
·
خیلی زیبا ست.
·
یادش به یاد باد «گل لبخند!»
مهرداد
·
شما که معنی واژه های
غربی به کار برده را میدانید، چرا فقط معادل فارسی را استفاده نمیکنید؟
·
یا اینکه اگر این
واژگان رایج هستند، نیاز به ترجمه ی آنها داخل پرانتز نیست.
میم
·
خیلی ممنون.
·
به دو دلیل باید برخی
مفاهیم (کلمات) را در فرم اصلی شان بکار برد:
1
·
اولا به این دلیل که
استاندارد اند و با ترجمه آنها، محتوای غنی خود را تا حدودی از دست می دهند.
·
مثال سوبژکت که به
«ذهن» ترجمه می شود:
·
دیالک تیک اوبژکت و
سوبژکت (دیالک تیک عینی و ذهنی)
·
اما سوبژکت در فلسفه،
صدها معنی دارد که «ذهن» فقط یکی از آنها ست.
·
رئالیسم (واقع بینی)
از این قبیله بود.
·
مفهوم «رئالیسم» غنی
تز از مفهوم «واقع بینی» است.
·
ولی شامل حال «واقع
بینی» هم می شود.
·
در این جور موارد
بهتر است که اصل مفهوم (واژه) بکار رود.
2
·
ثانیا زمانی که
معادل فارسی برای آن وجود ندارد .
·
سوسیولوژی یعنی
جامعه شناسی.
·
اما در زبان فارسی
برای این اسم (بلحاظ دستور زبانی) نمی توان صفت ساخت.
·
بعضی ها «جامعه
شناسانه» بکار می برند که نه صفت، بلکه قید است.
·
از این رو برای صفت
آن یعنی «سوسیولوژیکی» معادل فارسی دقیق یافت نمی شود و بهتر است که خودش را بکار
بریم و برای جلوگیری از اعتراض و پرخاش بعضی ها در پارانتز بدان اشاره کنیم.
·
همین و بس.
·
با امتنان مجدد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر