۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۳, جمعه

جهان و جهان بینی فروغ فرخزاد (10)

فروغ فرخزاد (1313 ـ 1345)
(1934 ـ 1966)

   
 مادر تمام زندگی اش
سجاده ای است گسترده
در آستان وحشت دوزخ.

مادر همیشه در ته هر چیزی
دنبال جای پای معصیتی می گردد
و فکر می کند که باغچه را کفر یک گیاه
آلوده کرده است.

مادر تمام روز دعا می خواند
مادر گناهکار طبیعی است.

و فوت می کند به تمام گل ها
و فوت می کند به تمام ماهی ها
و فوت می کند به خودش
 
مادر در انتظار ظهور است
و بخششی که نازل خواهد شد
.
 
میم

·        این شعر فروغ بلحاظ سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) خیلی ارزشمند است.
·        این شعر تحلیلی رئالیستی (واقع بینانه) از جامعه است.
·        خیلی زیبا ست.
·        یادش به یاد باد «گل لبخند!»

مهرداد
·        شما که معنی واژه های غربی به کار برده را می‌دانید، چرا فقط معادل فارسی را استفاده نمی‌کنید؟
·        یا اینکه اگر این واژگان رایج هستند، نیاز به ترجمه ‌ی آنها داخل پرانتز نیست.

میم
·          خیلی ممنون.
·        به دو دلیل باید برخی مفاهیم (کلمات) را در فرم اصلی شان بکار برد:
1
·        اولا به این دلیل که استاندارد اند و با ترجمه آنها، محتوای غنی خود را تا حدودی از دست می دهند.
·        مثال سوبژکت که به «ذهن» ترجمه می شود:
·        دیالک تیک اوبژکت و سوبژکت (دیالک تیک عینی و ذهنی)  
·        اما سوبژکت در فلسفه، صدها معنی دارد که «ذهن» فقط یکی از آنها ست.
·        رئالیسم (واقع بینی) از این قبیله بود.
·        مفهوم «رئالیسم» غنی تز از مفهوم «واقع بینی» است.
·        ولی شامل حال «واقع بینی» هم می شود. 
·        در این جور موارد بهتر است که اصل مفهوم (واژه) بکار رود.

2
·        ثانیا زمانی که معادل فارسی برای آن وجود ندارد .
·        سوسیولوژی یعنی جامعه شناسی.
·        اما در زبان فارسی برای این اسم (بلحاظ دستور زبانی) نمی توان صفت ساخت.
·        بعضی ها «جامعه شناسانه» بکار می برند که نه صفت، بلکه قید است.
·        از این رو برای صفت آن یعنی «سوسیولوژیکی» معادل فارسی دقیق یافت نمی شود و بهتر است که خودش را بکار بریم و برای جلوگیری از اعتراض و پرخاش بعضی ها در پارانتز بدان اشاره کنیم.
·        همین و بس.
·        با امتنان مجدد.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر