۱۳۸۹ مرداد ۲۸, پنجشنبه

اوپورتونیسم

فردیناند لاسال

گونتر هیدن
برگردان شین میم شین

اوپورتونیسم ـ به معنی عام کلمه ـ عبارت است از رفتار بی انضباط، فدا کردن اصول اساسی به خاطر منافع لحظه ای و یا قسمی، عقب نشینی در مقابل دشواری ها و مقاومت ها.
• اوپورتونیسم فرم نمودین ایدئولوژی خرده بورژوائی و ضد مارکسیستی در جنبش کارگری است.
• اوپورتونیسم در جنبش کارگری را انگلس بمثابه «پرنسیپفروشی به بورژوازی در قبال وعده و وعید چیزهای جزئی و عمدتا در قبال پست و مقام پر درآمد برای رهبر» تلقی می کند.

• اوپورتونیسم یعنی ارجحیت قائل شدن به منافع طبقاتی بورژوازی در قبال جنبش کارگری.
• اوپورتونیسم یعنی صرفنظر از یک سیاست انقلابی پرولتری و جایگزین ساختن آن با سیاست مبتنی بر سازش با بورژوازی.
• اوپورتونیسم آماج مبارزه طبقاتی پرولتری، یعنی امحای سرمایه داری، بر قراری دیکتاتوری پرولتاریا، ساختمان سوسیالیسم و از بین بردن طبقات را پیر پا می نهد و با اعلام اینکه جامعه سرمایه داری عالی ترین جامعه بشری است و ماهیتا غیر قابل تغییر است و فقط باید به رفرم هائی اکتفا کرد، به حفظ آن کمر می بندد.
• اوپورتونیسم ـ از این رو ـ یکی از نمودهای نفوذ بورژوائی در جنبش کارگری است.
• این نفوذ بورژوائی در مرحله سرمایه داری رقابت آزاد ـ قبل از همه ـ از طریق عناصری در جنبش کارگری که منشاء خرده بورژوائی دارند و خرده بورژواهائی که هوادار طبقه کارگر بوده اند، اعمال می شد.
• این عناصر پایگاه اجتماعی اوپورتونیسم در جنبش کارگری را تشکیل می دادند.
• به سبب توسعه متفاوت سرمایه داری در کشورهای منفرد مربوطه، اقشار و گروه های بخصوصی در خرده بورژوازی بسیار تمایزمند نقش اقتصادی و سیاسی مسلطی بازی می کردند و پرولتاریا را تحت تأثیر قرار می دادند.
• از این رو بود که آموزش های اوپورتونیستی در کشورهای منفرد سرمایه داری بطور نسبتا مستقل و بی وابستگی به یکدیگر با محتوای ایده ای خاصی در مقابل مارکسیسم قد علم کردند.
• از آن جمله اند:
لاسالیانیسم.
• باکونیسم.
• پرودونیسم.
• و غیره.

• آنها از پلاتفرم خویش به مبارزه علیه مارکسیسم می پرداختند.

• (پلاتفرم عبارت است از موضعی که در تأملات، نیات، اعمال، آماجگذاری های سیاسی و غیره از آن حرکت می شود. مترجم)

• از این رو ست که در این دوره، مبارزه میان مارکسیسم و جریانات اوپورتونیستی مختلف به قول لنین، به «چارچوب ملی خالصی محدود می ماند» و «خود ویژگی های ملی خالص را منعکس می کند.»

• با گذار کشورهای سرمایه داری پیشرفته به مرحله امپریالیسم، اوپورتونیسم به پدیده بین المللی توسعه می یابد.

• سودهای کلان انحصاری و اضافی این امکان را برای بورژوازی امپریالیستی فراهم می آورند که آن بتواند بخش های معینی از طبقه کارگر را رشوه خوار سازد و وابسته منافع خویش نماید.
• در این کشورها، به خرج اکثریت عظیم کارگران که مورد استثمار شدید قرار می گیرند، اقشار ممتازی به نام اریستوکراسی (اشرافیت) کارگری و بوروکراسی کارگری تشکیل می شوند.
• بدین طرق، به قول لنین، «اریستوکراسی کارگری از طبقه کارگر جدا می شود و به بورژوازی می پیوندد.»

• این قشرها به پایگاه اجتماعی خاص اوپورتونیسم مدرن و بین المللی بدل می شوند.
• در سال های آخر قرن نوزدهم، مارکسیسم بر آموزش های سوسیالیستی خرده بورژوائی پیروز می شود و لذا اوپورتونیسم بین المللی مجبور می شود که نقاب «مارکسیستی» بر سر کشد.
• « اوپورتونیسم سوسیالیستی»، آنسان که لنین می نامید، اکنون دیگر نه از موضع پلاتفرم خویش، بلکه «از موضع عام مارکسیسم» مبارزه می کند.
• اوپورتونیسم بین المللی ـ اکنون ـ در هیئت رویزیونیسم وارد میدان می شود.
• با گذار نظام سرمایه داری به مرحله امپریالیسم، انقلاب پرولتری ـ بلحاظ تاریخی ـ در دستور روز قرار می گیرد.
• به همین دلیل، مبارزه بر ضد اوپورتونیسم و رویزیونیسم به وظیفه مهم نیروهای انقلابی در جنبش کارگری بدل می شود.
• اما ـ با این حال ـ اوپورتونیست ها در احزاب سوسیال ـ دموکرات بین الملل دوم غالب می آیند و آنها را به احزاب کارگری بورژوائی ـ رفرمیستی مبدل می سازند و بدین طریق جنبش کارگری دچار چند دستگی و تفرقه می سازند.
• نیروهای انقلابی در احزاب سوسیال ـ دموکرات بین الملل دوم ـ بالضروره ـ به مبارزه بر ضد اوپورتونیسم، رفرمیسم و رویزیونیسم و جدائی سازمانی از اوپورتونیست ها مجبور می شوند تا بتوانند بر شالوده مارکسیسم به تشکیل احزاب مبارز پرولتری ـ انقلابی مبادرت ورزند.
• بلشویک ها ـ زیر رهبری لنین ـ اولین انقلابیونی بودند که قاطعانه در این راه قدم گذاشتند.

روابط جدید اوپورتونیسم با امپریالیسم در شرایط کنونی

• در شرایط کنونی روابط جدیدی میان اوپورتونیسم و امپریالیسم پدید آمده است که به شرح زیر است:

1
• انقلاب علمی ـ فنی استثمار زحمتکشان را بدرجه فوق العاده ای تشدید کرده و موجب بالاتر رفتن سرسام آور سودهای انحصارات در کشورهای سرمایه داری انحصاری ـ دولتی شده است.
• اقشار خرده بورژوائی و اقشاری از طبقه کارگر با برخورداری از امتیازات مادی دچار رشوه خواری و فساد می شوند و در نتیجه آن، اریستوکراسی و بوروکراسی کارگری می توانند بسرعت رشد کنند.

2
• رسانه های گروهی مدرن که در انحصار انحصارات سرمایه داری قرار دارند، به تخریب شعور مردم می پردازند.
• در نتیجه اقشار وسیعی از مردم و حتی بخشی از جنبش کارگری و کمونیستی و فعالین آن دچار سرگیجه و سردرگمی می شوند.

3
• تغییرات ناشی از انقلاب علمی ـ فنی و دگرگونی های ناشی از تأثیرات جنگ جهانی دوم در ساختار طبقه کارگر و ترکیب اجتماعی آن و عضویت بسیاری از وابستگان به اقشار خرده بورژوائی در احزاب کارگری ـ کمونیستی شالوده عینی جدیدی برای تأثیرگذاری ایدئولوژی بورژوائی فراهم می آورند.

4
• با افزایش نقش علم و فن در عصر حاضر، نقش و نفوذ روشنفکران افزایش می یابد.
• در نتیجه، روشنفکران خرده بورژوائی در رهبری احزاب کارگری ـ کمونیستی اعتبار و نفوذ بزرگی کسب می کنند.

5
• اقدامات تنظیمی انحصاری ـ دولتی به عمل آمده در رابطه با انقلاب علمی ـ فنی توهم مبتنی بر تئوری همگرائی را تقویت کرده است.
• بنا بر تئوری همگرائی، سرمایه داری بطور خود به خودی، بدون مبارزه طبقاتی و بدون برقراری دیکتاتوری پرولتاریا به سوسیالیسم نزدیک و نزدیکتر می شود و سرانجام بدان مبدل می گردد.

مشخصات اصلی اوپورتونیسم کنونی

• مشخصات تعیین کننده اوپورتونیسم کنونی به شرح زیرند:
• انکار اهمیت بین المللی لنینیسم.
• انکار خصلت بین المللی انقلاب اکتبر.
• انکار قانونمندی های عام انقلاب سوسیالیستی و ساختمان سوسیالیسم.

اوپورتونیسم با رویزیونیسم پیوند ناگسستنی دارد.


• مراجعه کنید به رویزیونیسم، سوسیال ـ شووینیسم، رفرمیسم.

پایان

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    • اوپورتونیسم آماج مبارزه طبقاتی پرولتری، یعنی امحای سرمایه داری، بر قراری دیکتاتوری پرولتاریا، ساختمان سوسیالیسم و از بین بردن طبقات را زیر پا می نهد و با اعلام اینکه جامعه سرمایه داری عالی ترین جامعه بشری است و ماهیتا غیر قابل تغییر است و فقط باید به رفرم هائی اکتفا کرد، به حفظ آن کمر می بندد.

    پاسخحذف