۱۴۰۴ فروردین ۲۵, دوشنبه

درنگی در پژوهشی از احسان طبری راجع به ارزیابی و شناخت شخصیت انسانی (۳۳)

         


آذر و احسان طبری

طبری
لذا توضیح مى دهیم:
رفتار و رابطه نسبت به واقعیت و حقیقت
ادامه
 
طبری
روشن است که یافت حقیقت در هر امر و موضوع معین کار آسانى نیست. 
راه آن بررسى بى غرضانه و دقیق و پر وسواس فاکت ها و پدیده هاست 
 
۱
غرض
 در فرهنگ واژه ها به معانی زیر است:
آرزومندی 
 هدف ، 
نشانة تیر
 هدف ، 
مقصود.
 اراده ، 
قصد. 
 دشمنی ،
 قصد بد.
 
سؤال این است که اکنون طلاب طبری
  مفهوم ادبی و عامیانه «بررسی بی غرضانه  و دقیق و پر وسواس» او را چگونه معنی کنند؟
 
مفهوم ادبی و عامیانه تق و لق دیگر طبری در این فراز از پژوهشش،
«راه بررسی» است.
 
منظور طبری از مفهوم «راه بررسی»
در تحلیل نهایی
متد شناخت است.
 
طبری برای مفهوم فلسفی متد معادل فارسی و در واقع عربی اهلی شده و فارسی شده، پیدا و عرضه کرده است:
اسلوب.
 
پیدا کردن معادل برای  برخی مفاهیم فلسفی و غیره از خدمات احسان طبری و امیر حسین آریانپور است.
 
طبری
اما تعریف مارکسیستی از متد و یا اسلوب ندارد.

مراجعه کنید
به

متد

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9155

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7346

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3932


 

از متد متافیزیکی تا متد دیالک تیکی

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/4910

 
 
طبری
خیال می کند که متد به تنهایی وجود دارد و و یک تنه معجزه می کند.
 
به همین دلیل با اطمینان خاطر اعلام می دارد که 
روشن است که یافت حقیقت در هر امر و موضوع معین کار آسانى نیست. 
راه آن بررسى بى غرضانه و دقیق و پر وسواس فاکت ها و پدیده هاست
 
یعنی
استعمال متد بی غرضلنه و دقیق و پر وسواس شناخت (بررسی) چیزی، همان
و
کشف صد در صد حقیقت، همان.
 
طبری
انشاء الله می داند  که متد شناخت (راه بررسی کذایی) مارکس،
 کمترین تفاوتی با متد شناخت هگل نداشته است.
در این صورت  
طبری
باید از خود بپرسد:
پس چرا مارکسیسم مساوی با هگلیانیسم نیست؟
 
راستی تفاوت متد (راه بررسی)  دیالک تیکی هگل با متد دیالک تیکی مارکس کجا ست؟
 
برای پیدا کردن جواب به این سؤال باید جفت دیالک تیکی متد را پیدا کرد.
متد
به تنهایی
وجود ندارد.
 
متد
همیشه در دیالک تیک تئوری و متد وجود دارد.
تفاوت متد دیالک تیکی هگل با متد دیالک تیکی مارکس
در
تئوری (جهان بینی) هگل و مارکس است:
تئوری (جهان بینی) هگل، ایدئالیستی  است.
ولی 

تئوری (جهان بینی) مارکس، ماتریالیستی است.
 
نقش تعیین کننده در دیالک تیک تئوری و متد
از آن تئوری است.
اگرچه متد هیچکاره و هیچ واره نیست.

 

دیالک تیک تئوری و متد

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5355

 

پایان


اشاره ای به دیالک تیک تئوری و متد

قتل

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/4913

 

ادامه دارد.

دی شیخ با الاغ همی گشت گرد باغ (۱۵)

   https://tse4.mm.bing.net/th?id=OIP._W1m3a6JlYyVGMSk_zntKAHaEF&pid=Api&P=0&h=180  

درنگی

از

میم حجری

 

دی شیخ با الاغ همی گشت دور باغ

«یک توده ای به پهنه دنیایم، آرزو ست.»

گفتیم:

«خفته اند در اعماق خاوران

عیسی دمی به عالم بالایم آرزو ست.»

مسعود امیدی
این فاشیست‌ها خواستار پیوستن به ناتو شدند‌ و غرب جمعی هم از این خواسته‌اش حمایت کرد. 

و البته روسیه با هوشیاری و اراده خلل‌ناپذیر در برابر فاشیسم و نازیسم ایستاد.

نیروهای اکتیو در صحنه جهانی در شرایط کنونی به شرح زیرند:

ادامه

۱

جمهوری خلق چین

۲

امپریالیسم جهانی به سرکردگی امپریالیسم امریکا

۳

نئوفاشیسم
 
۴
اولیگارشیسم 
 
 ۵
فوندامنتالیسم 
ادامه
 
رابطه میان این  نیروهای اکتیو در صحنه جهانی در شرایط کنونی
اگر چه در تحلیل نهایی ماهیتا رابطه ای طبقاتی است، 
ولی رابطه ای تناقض آمیز و ضد و نقیض و متزلزل و متناقض و دم به دمی (تاکتیکی) و چه بسا غیرعقلی و غیر علمی و غیر منطقی و تصادفی و نیندیشیده و یا غلط اندیشیده (غلط تخمین زده شده) است.
 
این رابطه  را باید در دیالک تیک درونی و برونی به معنی همه جانبه کلمه
زیر ذره بین تحلیل مارکسیستی گذاشت:

۱

جمهوری خلق چین

جمهوری خلق چین
نتیجه انقلاب ملی (ضد مستعمراتی، ضد امپریالیستی، استقلال طلبانه) و دموکراتیک (ضد برده داری، ضد فئودالی، بورژوایی ـ ملی ـ چینی) است که در سال ۱۹۴۹ پیروز شده است.
بی آنکه به آماج های برنامه ای اش کاملا رسیده باشد.
یعنی 
پروسه و روند و قرآیندی است که علیرغم کسب موفقیت های غول آسا باید ادامه یابد.
بر طبق برنامه حزب کمونیست (مائوئیست)  چین
قرار است که در سال ۲۰۴۹ یعنی در صد سالگی جمهوری خلق چین صورت گیرد.
 
مراجعه کنید
به

انقلاب و قرارداد اجتماعی در روسیه و چین

لوسوردو

(۱۹۴۱ ـ ۲۰۱۸)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9658

 


 

جمهوری خلق چین ـ سی سال رفرم و سیاست درهای باز

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/1784

 

پایان

 

جمهوری خلق چین در تحول مدام

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/1781

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/1782

 

پایان

 

انقلاب و قرارداد اجتماعی

در

روسیه

و

چین 

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/1761

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/1764

 

پایان

 


 

دیالک تیک انقلاب

 پروفسور دکتر دومه نیکو لوسوردو

 مقایسه روسیه و چین
  (نوامبر 2004)  

  برگردان
 شین میم شین
 

۱

http://hadgarie.blogspot.de/2015/07/1_20.html

 

۲

http://hadgarie.blogspot.de/2015/07/2_20.html

 

۳

http://hadgarie.blogspot.de/2015/07/3_21.html

 

۴

http://hadgarie.blogspot.de/2015/07/4_22.html

 

۵

http://hadgarie.blogspot.de/2015/07/5_23.html

 

۶

http://hadgarie.blogspot.de/2015/07/6_24.html

 

۷

http://hadgarie.blogspot.de/2015/07/7_25.html

 

۸

http://hadgarie.blogspot.de/2015/07/8_27.html

 

۹

http://hadgarie.blogspot.de/2015/07/9_27.html

 

۱۰

http://hadgarie.blogspot.de/2015/07/10_28.html

 

۱۱

http://hadgarie.blogspot.de/2015/07/11_29.html

 

۱۲

http://hadgarie.blogspot.de/2015/07/12_31.html

 

پایان

 
ادامه دارد.

درنگی در پژوهشی از احسان طبری راجع به ارزیابی و شناخت شخصیت انسانی (۳۲)

        


آذر و احسان طبری

طبری
لذا توضیح مى دهیم:
رفتار و رابطه نسبت به واقعیت و حقیقت
ادامه
 
طبری
روشن است که یافت حقیقت در هر امر و موضوع معین کار آسانى نیست. 
راه آن بررسى بى غرضانه و دقیق و پر وسواس فاکت ها و پدیده هاست 
و
 اجرا و تعمیم و استنتاج دقیق و محتاطانه بر اساس اسلوب علمى
 و
 سپس تسلیم بى لجاج و عناد به نتایج این بررسى، 
علیرغم فرض هاى اولیه و پیشداورى ها (سبق ذهن ها)، میل ها، گرایش ها، غرض ها، محاسبات شخصى و غیره و غیره …
 
طبری 
در این جملات
 فوت و فن کشف حقیقت را به خیال خود به خلایق می آموزد.
ما این رهنمود متدیکی طبری را نخست تجزیه  و سپس تحلیل می کنیم:

۱
طبری
روشن است که یافت حقیقت در هر امر و موضوع معین کار آسانى نیست. 
راه آن بررسى بى غرضانه و دقیق و پر وسواس فاکت ها و پدیده هاست
 
اولین راه کشف حقیقت از دید طبری
بررسی بی غرضانه و دقیق و پر وسواس فاکت ها و پدیده ها ست.
 
این مفاهیم طبری را باید زیر ذره بین تحلیل مارکسیستی قرار داد:
 
بررسی بی غرضانه
چه نوعی از بررسی است و به چه معنی است؟
طبری
با مفاهیم فلسفی ـ مارکسیستی بیگانه است.
طبری
با مفاهیم ادبی ـ اخلاقی ـ مذهبی چه بسا فئودالی «می اندیشد.»
 
غرض
 در فرهنگ واژه ها به معانی زیر است:
آرزومندی 
 هدف ، 
نشانة تیر
 هدف ، 
مقصود.
 اراده ، 
قصد. 
 دشمنی ،
 قصد بد.
 
سؤال این است که طلاب طبری
اکنون مفهوم «بررسی بی غرضانه» او را چگونه معنی کنند؟
 
منظور طبری از مفهوم «بررسی بی غرضانه»
  احتمالا پیش گرفتن متد بررسی اوبژکتیو (عینی) 
 و 
پرهیز از پیش گرفتن متد بررسی سوبژکتیو (ذهنی و غیره) است.
 
مثال:
 
تحلیلگر
در قاموس طبری
باید منافع طبقاتی خود را فراموش کند.
 

 
به قول ماکس وبر
 (جامعه شناس امپریالیستی) 
باید متد بررسی اوبژکتیویستی (عینگرایی، ضد متد سوبژکتیویستی، ضد متد دیالک تیکی) را به خدمت گیرد.
در بررسی مسائل
خنثی و بی خاصیت و بی تفاوت و بیطرف باشد.
 
به زبان روحانیت
عاری و خالی و بری و مبرا از حب و بغض و جانبداری 
نسبت به جامعه و جهان و بشریت و طبقات اجتماعی و منافع طبقاتی طبقات اجتماعی و حتی منافع طبقاتی و شخصی خویشتن خویش باشد.

چنین روش بررسی ئی
را
در بهترین حالت 
در مورد اشیاء 
مثلا در پژوهش های شیمیایی و فیزیکی و بیولوژیکی و غیره 
می توان به خدمت گرفت.
 
این متد بررسی
از دید تیز بین و طبقاتی بین و واقع بین لنین،
البته میسر نمی شود:
«اگر احکام ریاضی حتی  به ضرر کسی باشند، تحریف می شوند.»
(نقل به مضمون)
 
ادامه دارد.