۱۴۰۲ شهریور ۱۳, دوشنبه

فرهنگ مفاهیم سیاسی (الف) ایدئالیسم (۳)

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان 

شین میم شین
 

۱۶

·    مشخصه کلیه فرقه های ایدئالیسم ذهنی، انکار وجود مستقل از شعور انسانی و در خارج از ضمیر انسانی واقعیت عینی است.

 

۱۷

·    اگرچه تفاوت های مهمی میان ایدئالیسم ذهنی و ایدئالیسم عینی وجود دارد، ولی وجه مشترک آندو در تضاد با ماتریالیسم، ماهوی تر و مهمتر است

 

۱۸

·    ایدئالیسم ریشه های اجتماعی و معرفتی ـ نظری دارد که پیدایش و  وجود آن تا حال حاضر را قابل فهم می سازند.

 

۱۹

·    امکان تشکیل و وجود ایدئالیسم در پیچیدگی روند شناخت نهفته است.

·    در این نکته نهفته است که عناصر منفرد روند شناخت را می توان از پیوند مربوطه گسست و استقلال بخشید و از آن شالوده ای برای درک یکجانبه سرهم بندی کرد.

 

۲۰

·    بدین طریق است که ایدئالیسم ذهنی عمدتا به مطلق کردن عناصر شناخت حسی، مثلا احساس و ادراک می پردازد.

·    در حالیکه ایدئالیسم عینی عمدتا به مطلق کردن عناصر شناخت عقلی، مثلا مفاهیم و ایده ها و یا تفکر در مجموع می پردازد و آنها را به صورت موجودات ایده ای مستقل در می آورد.

 

(مثلا

افلاطون

از

تماشای ایده عینی بوسیله روح در ایام تهی بودن از جسم

و

هگل

از

 ایده مطلق

دم می زند.

مترجم)

 

۲۱

·    ریشه های اجتماعی تعیین کننده  ایدئالیسم در این نکته است که امکانات موجود درروند شناخت را می توان به صورت سیستم ها و جهان بینی های ایدئالیستی واقعیت بخشید.

 

۲۲

·    مهمترین ریشه های اجتماعی ایدئالیسم در جدایی کار فکری از کار فیزیکی و در انحصار کار فکری (در انحصار خود در آوردن کار فکری) توسط طبقات حاکمه و ثروتمند است که ناشی از شکاف طبقاتی در جامعه سرمایه داری است و در منافع طبقات اجتماعی استثمارگر در سرپوش نهادن بر مناسبات اجتماعی واقعی و توجیه ایده ئولوژیکی آنها ست.

 

(دشواری اثبات بطلان ایدئآلیسم در این است

که

عمل

اگرچه زادگاه نظر است،

قبل از انجام، باید در ذهن به صورت نظر پیشایپش تشکیل یابد.

باید

از ذهن بگذرد.

 

نظرات لنین،

مبنی بر اینکه «بدون تئوری انقلابی، جنبش انقلابی وجود ندارد»

و

یا

«شعور فقط انعکاس واقعیت عینی نیست، بلکه بانی واقعیت عینی است»

اگرچه درست اند،

ولی

در تحلیل نهایی،

نظراتی ایدئالیستی ـ عینی اند.

 

مترجم)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر