۱۴۰۲ شهریور ۱۷, جمعه

خود آموز خود اندیشی (۷۳۵)

  Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت پانزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۷ ـ ۶۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

جوانی به ره پیشباز آمدش

کزو بوی انسی فراز آمدش

 

نکو روی و دانا و شیرین زبان

بر خویش برد، آن شبش میهمان

 

معنی تحت اللفظی:

حریف آدمکش

مورد استقبال جوان زیبا روی و دانا و شیرین زبان قرار گرفت 

که او را دعوت به میهمانی کرد.

 

سعدی

 اکنون

 برای توصیف حاتم طائی،

دیالک تیک پدیده و ماهیت (ظاهر و ذات)

را

به شکل دیالک تیک جوانی و انسی و دیالک تیک نکو روئی و شیرین زبانی و دانائی

 بسط و تعمیم می دهد.

 

نکو روی و دانا و شیرین زبانی

که

غریبه ای را، که تصادفا قاتلش است،

به مهمانی دعوت می کند و اصرار دارد که چند روزی پیشش بماند.

 

نکو روی و شیرین زبان بودن حاتم پیشکشش،

ولی در دانائی اش باید تردید کرد.

 

دانا که غریبه ای را در جهنم جامعه فئودالی بدون اطلاع از چند و چونش مهمان نمی کند.

 

دانا که تمام زندگی اش را به خاطر نام تلف نمی کند، بلکه به قول خود سعدی، دنبال معنی می گردد

و

نه دنبال آوازه.

 

سعدی باید احکام فلسفی خود را که به زیور دیالک تیک آراسته اند،

 یاد داشت کند و هر از گاهی نگاهی به آنها بیندازد:

 

مر او را سزد گر گواهی دهند

که معنی و آوازه اش همرهند.

 

معنی تحت اللفظی:

سزاوار کسی است که ذات و ظاهرش سازگارند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر