۱۴۰۰ فروردین ۲۵, چهارشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۴۳۴)

فروغ

 

میم حجری


۵۴۶۷

سنگ سخنگو

فریدریک لوردون:
تخریب برونی:
سرمایه داری محیط زیست را برای بشریت غیرقابل زیست می سازد

تخریب محیط زیست
و
هر تعمیر و تخریب و توسعه و تکامل در جامعه بشری
قبل از اینکه به سیستم حاکم مربوط باشد به طبقه حاکمه مربوط است.
به زبان مارکس
چیزی سوبژکتیو است.


این بورژوازی است که تنها به سود حد اکثر می اندیشد و عالم و آدم را فدای منافع استراتژیکی و تاکتیکی خود می کند.
تخریب محیط زیست توسط بورژوازی باید مشخصا مورد بررسی قرار گیرد تا درک علمی شود و توضیح علمی داده شود:
بورژوازی واپسین
در مغایرت با بورژوازی آغازین
آمیزه ای از خریت و خردستیزی است.
متحد کنیسه و کلیسا و مسجد و منبر است
مدافع و مبلغ انواع مذاهب و خرافات و روحانیت است.
به همین دلیل زمین را از آب و خاک و هوا به زباله دانی تبدیل کرده است و حیات بشری را به خطر افکنده است.
اگر طبقه حاکمه پرولتری روی کار بود و به ساختمان کاپیتالیستی جامعه می پرداخت، قضیه فرق می کرد.


۵۴۶۸

سنگ سخنگو

چرا عین آخوندا تفسیر میکنی؟! کنظور وقتیه که میخوای یه تصمیم بزرگ بگیری و میترسی که پشیمون بشی

سگ سخن جو

 

مثلا تصمیم بزرگ سکنه علامه جنقوری چیست؟
آلودن عصمت یک عشق در بستر هر لات و هر لاشخور؟

۵۴۶۹

سنگ سخنگو

اینایی ﮐﻪ ﺗﻮ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯽ آﺧﺮشم ﺑﻐﻠﺖ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻣﯿﮕﻦ ﺑﺎﺷﻪ ﻓﻘﻂ ﺗﻮ آﺭﻭﻡ ﺑﺎﺵ ، ﻣﻦ ﺍﺯﯾﻨﺎم ... ڪسی نمیخاد؟

سگ سخن جو

 

«ﻫﺮ ﭼﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﯽ»
چیست 

که 

گفتن و نگفتنش برایت یکسان است؟
اگر حقیقت باشد، تار و مار می کنی.
ای بسا کسا که به خاطر نگاهی
تیرباران شده است.
خلخالی کجا ست تا شهادت دهد؟

۵۴۷۰

سنگ سخنگو

چشمان کمى روشن که ادبیاتِ نوشتارىِ این حزب پس از مرگ آخرین صدرَش انگار کمى دمکرات تر شده هر چند اوباشِ به اصطلاحِ اصلاح طلبِ درونِ رژیم را هم مشمولِ لطفش کرده و در صفِ دمکراتها نشانده.

سگ سخن جو

 

ببینید.
شما به صاحب نظر
بیشتر گیر می دهید تا به نظر.
سعی کنید فوت  فن تفکر مفهومی را یاد بگیرید.
یادگیری بی ضرر و ضرور است.
بر خلاف ادعای شما
خط مشی حزب توده همیشه همین بوده است:
تشکیل جبهه با مخالفین رنگارنگ مثلا شاه و اکنون شیخ برای سرنگونی.
نفی نامعین شاه و شیخ.

چیزی که اصلا نفی نیست.
این خط مشی ربطی به دموکراسی و دموکراتیسم حزب توده ندارد.


۵۴۷۱

سنگ سخنگو

شما نمی دانید که دموکراسی به چه معنی است.
یعنی از حضرت ارسطو هم عقب مانده ترید.
دموکراسی یعنی توده فرمایی.= کموینسم
حزب توده اگر حزب توده باشد، باید توده فرمایی (دموکراسی) را آماج اصلی خود قرار دهد.
مخاطب حزب توده
 نیروهای ملّی، مترقی و آزادی‌خواه کشور است و نه دموکرات ها.
باید روی این مفاهیم خم شوید
اگر توان خم شدن دارید:
ملی به چه معنی است؟
مترقی به چه معنی است؟
آزادی به چه معنی است؟

۵۴۷۲

سنگ سخنگو

خوب.
شما «نیروهای سیاسی مترقی و پیشرو در کشور» را نام ببرید.
این دار و دسته ها
نه
ملی اند
نه
مترقی
و
نه
آزادیخواه.
این هنوز چیزی نیست.
اینها اصلا معنی این مفاهیم را نمی دانند.
ما آزموده ایم
در این باره بخت خویش


۵۴۷۳

سنگ سخنگو

چرا دعوت و آغوش تان را برای اقشار دیگراندیش و متفاوت با خودتان را بازنکردید؟

سگ سخن جو

 

 این انتقاد هرمز
بی اعتنا به منظورش
انتقاد علمی درستی است.
ضمنا انتقادی مارکسیستی است.
حزب توده پیشین
شخصیت های سیاسی و هنری و و علمی و مذهبی و غیره را نیز مورد خطاب قرار می داد و جذب می کرد.
ضمنا
حزب توده حاوی دارو دسته های متنوع است.
عدالت، مهر، راه کذایی توده و غیره
این دار و دسته ها چه کم از جبهه ملی و میرحسین و حزب دموکرات کردستان دارند؟
چرا از اشرف دهقانی حرفی نیست؟
اشرف دهقانی رادیکال تر از فرخ نگهدار است
چرا از احزاب کار و رنجبران و غیره حرفی نیست؟

ادامه دارد.

 

۲ نظر:

  1. (انسانی هستم اساسا مخالف شکار جانوران) -شکار کردن برای رفع نیاز اولیه ، شکار برای تفریح و تفنن و پر کردن اوقات فراغت . پس کسی که برای تفنن شکار می کند ، اوقات فراغت دارد .
    نوع رفع نیاز ; 1-از طریق خرید از مراکز عرضه و فروش 2-از طریق دزدی 3-از طریق قرض و وام و نسیه 4-تولید خودی
    مثل اینکه یکی بگوید من مخالف شکار هستم اما در خفا برود نخجیرگاه
    کرد و کاری را در تیوری نفی کنی ، در عمل مرتکب شوید
    -من مخالف شکارم چون خلاف قوانین است .
    -من مخالف شکارم چون از کشتن موجود یا جانوری دیگر واهمه دارم .
    علت :ترس
    من مخالف شکارم چون برخی از جانوران در حال انقراض اند .
    چرا در حال انقراض اند ؟
    یکی از دلایل افزایش شکار و دیگری تخریب محیط زیست .
    چرا میزان شکار و تخریب محیط زیست افزایش یافته ؟
    - نیاز ؟ تفنن ؟
    یک انسان تفنگ به دست وارد باغی می شود ، به همراه افرادی که پی شکار پرندگان بودند ، اما او شکار نمی کند .
    حالت ، فاز ، احساس ; در حال نفی شکار

    پاسخحذف
  2. من را رها باید کنید
    در ورای من ها جهانی در تب و تاب است

    پاسخحذف