خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی
(۷۰۱ ـ ۷۷۲ هجری قمری)
رساله اخلاق الاشراف
نهايت خساست
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
(۷۰۱ ـ ۷۷۲ هجری قمری)
رساله اخلاق الاشراف
نهايت خساست
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
۱
حکما فرموده اند
که
نفس انسانی را سه قوه متباین است
که مصدر افعال مختلف می شود:۲
در قرآن به چهار گونه نفس انسانی اشاره شدهاست.
این جمله به چه معنی است؟
این
اولا بدان معنی است
که
نفس
به
دو نوع طبقه بندی می شود:
الف
نفس انسانی
ب
نفس حیوانی
این
ثانیا بدان معنی است
که
نفس
مقوله فقهی
نیست.
یعنی
مقوله فقهی نفس
با
مقوله فلسفی روح (شعور)
قابل مقایسه نیست.
روح و شعور
را
می توان بسط و تعمیم داد و به انواع مختلف زیرمفاهیم مربوطه رسید:
مثلا
به
شعور اجتماعی، طبقاتی، انقلابی، ارتجاعی، دولتی، اخلاقی و غیره
و
به
همه چیزهای فکری و علمی و ادبی و اخلاقی و مذهبی وغیره.
ولی
روح و شعور
را
نمی توان
به اجزای متباین (متضاد) تجزیه کرد.
برخورد قرآن به مقوله فقهی نفس
برخورد بسیار معیوبی
است.
قرآن
نفس
را
سلب مفهومیت می کند.
چیزواره می سازد
تا
پدیده های اجتماعی مختلف
را
«توضیح» دهد.
انواع نفس در قرآن کریم:
۱
نفس امّاره
(روان بَدفَرما)
نفس اماره انسان را به سوی کارهای زشت هدایت میکند.
قرآن
نفس
را
سوبژکتیویته (فاعلیت و مسئولیت) می بخشد
و
آدمیان
را
سلب سوبژکتیویته و مسئولیت
می کند.
مثال:
نفس اماره
خمینی
را
به
صدور فتوای قلع و قمع زنان و جوانان و پیران مردم
سوق می دهد.
قرآن
بدین طریق
فاتحه ای
بر
شعور اجتماعی، شعور طبقاتی و شعوراخلاقی و غیره
می خواند.
در نتیجه
خمینی و جانیان جنقوری اسلامی
تبرئه می شوند.
اگر هم احیانا کسی بخواهد مسئولین شکنجه و آزار و اعدام اعضای جامعه
را
به
بازخواست کشد،
باید
نفس اماره جلادان
را
گیر آورد.
برای اینکه اگر نفس اماره اجامر جماران را به اعمال بد هدایت نکرده بود،
جنایات جنون آمیز
صورت نمی گرفت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر