خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی
(۷۰۱ ـ ۷۷۲ هجری قمری)
رساله اخلاق الاشراف
نهايت خساست
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
(۷۰۱ ـ ۷۷۲ هجری قمری)
رساله اخلاق الاشراف
نهايت خساست
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
انواع نفس در قرآن کریم:
۱
نفس امّاره
(روان بَدفَرما)
نفس اماره انسان را به سوی کارهای زشت هدایت میکند.
۲
نفس لَوّامه (روان سرزنشگر)
این نفس انسان را به خاطر اعمال زشتی که مرتکب میشود، سرزنش میکند.
از این نفس به وجدان تعبیر شدهاست.
بر اثر تکرار کردارهای زشت و گناهان، این نفس کارکرد خود را از دست میدهد.
اگر منظور قرآن از نفس اماره، غریزه باشد که فرمان به ارضای حوایج طبیعی، مثلا جنسی و خور و خواب و خشم و شهوت و غیره صادر می کند،
منظور از نفس لوامه باید خرد باشد که برای ارضای حوایج غریزی حد و اندازه تعیین می کند.
یعنی
ارضای حوایج غریزی
را
راسیونالیزه می کند.
نکته علمی جالب در این نفس،
تکرار اعمال زشت
مثلا
شکنجه و اعدام همنوع،
عادت به ستمگری
و
خواب خرد
(بی وجدانی)
است.
به
قول فرانسیسکو گویا
خواب خرد
به
تولد هیولا
می انجامد.
۳
نفس مُلهَمه
(روان الهامگیرنده)
این نفس، موجب نوعی پیوند میان انسان و عالم غیب است و از عالم غیب به آن الهام میشود.
ملهمه
یعنی الهام بخش و نه الهام گیر.
منظور از نفس ملهمه
اینتوئی سیون
(الهام)
است.
قرآن برای الهام
منبغ ایراسیونال (ضد عقلی)، ایرئال (ضد واقعی) و خرافی اختراع می کند.
عالم غیبی و عالم الغیبی
وجود ندارد.
الهام
نتیجه انعکاسات آگاهانه و خودپو و ذهنی و عینی تلنبار و انبار شده در اعماق ضمیر در طول حیات است
که
در لحظه معینی از حالات روحی و روانی
از اعماق کنده می شود
بالا می آید
و
اکتوئالیته (فعلیت)
کسب می کند.
۴
نفس مُطمَئنّه
(روان بیگمان)
این نفس متصل به خدا ست و به واسطه این پیوند،
دارای اطمینان است.
کسی که این نفس در او بیدار میشود،
راه و روش خود را مییابد و به دنبال یقین حرکت میکند. منظور از نفس مطمئنه،
نه
روان بی گمان،
بلکه یقین است.
یقین
یکی از مفاهیم تئوری شناخت است.
یقین
نه
ربطی
به
خدای کذایی
دارد
و
نه
ربطی
به
راهیابی.
یقین ضد دیالک تیکی شک است:
ما
با
دیالک تیک شک و یقین
سر و کار داریم.
به
نظر ما
انسان
تحت سلطه دیالک تیک قوای طبیعی و قوای طبقاتی
از
سویی
و
تحت سلطه دیالک تیک غریزه و عقل
از
سوی دیگر
است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر