۱۳۹۹ بهمن ۱۷, جمعه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) اختیار (آزادی) (۵)


پروفسور دکتر الفرد کوزینگ

برگردان

شین میم شین

 

۶

آزادی در فلسفه هگل

 

گئورگ ویلهلم فریدریش هگل

(۱۷۷۰ ـ ۱۸۳۱)

 

۱

·    خدمت بزرگ هگل در این است که او مفهوم آزادی را به عنوان مقوله ای تاریخی مطرح می کند.

 

۲

·    هگل نیز همانند اسپینوزا آزادی را در رابطه دیالک تیکی با ضرورت در نظر می گیرد:

·    «آزادی خالی از ضرورت و ضرورت محض بدون آزادی، تعاریفی مجرد و غیرحقیقی اند.

·    اختیار (آزادی) ـ ماهیتا ـ مشخص است و از تعین تاریخی برخوردار است و لذا ضرور است.»

·    (هگل، «مجموعه آثار»، جلد ۸، ص ۱۱۰)

 

۳

·    اختیار (آزادی)، به نظر هگل، صفت ممیزه «روح مطلق» است که در اعتلای تکاملی روح بشری ـ به طور دم افزونی ـ به خودشناسی نایل می آید:

·    «تاریخ جهان عبارت است از پیشرفت در درک آزادی.»

·    (هگل، «فلسفه تاریخ جهان»، مقدمه)

 

۷

درک بورژوازی از آزادی   

 

۱

·    درک بورژوازی از آزادی در دوره مبارزه اش بر ضد فئودالیسم ـ علیرغم محدودیت هایش که از سطح تاریخی پیشرفت علوم و از موضع بورژوازی به عنوان طبقه ای استثمارگر ناشی می شد ـ مترقی بود.

 

۲

·    با تحکیم قدرت اقتصادی و سیاسی کاپیتالیسم، طرح آزادی ایدئولوگ های بورژوائی خصلت ارتجاعی به خود گرفت.

 

۳

·    درک کنونی بورژوازی از آزادی را می توان در انکار آشکار و نهان قانونمندی های عینی در طبیعت، جامعه و شعور خلاصه کرد.

 

۴

·    درک بورژوائی از آزادی ـ به طور کلی ـ ایدئالیستی، عمدتا سوبژکتیویستی و در احکام سیاسی اش بر ضد مارکسیسم ـ لنینیسم است.

 

۵

·    لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی بورژوائی در مرحله ماقبل انحصاری کاپیتالیسم، اکنون در مرحله انحصاری آن، حتی برای خود بورژوازی به ایدئال (اوتوپی) بدل شده است و به جای آن قلدرمآبی عریان امپریالیستی در اقتصاد و دولت نشسته است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر