تحلیلی
از
شین میم شین
حریف
سپاه پاسداران از ابتدای جنگ ایران و عراق شکل گرفته است.
در جنگ با عراق سهم تعیین کننده ای داشته
به رغم تبلیغات منفی بسیار بوق های تبلیغاتی ضد ایرانی
سپاه پاسداران پشتوانه ی مردمی قوی دارد
بسیاری از کسانی که ضدیت دارند
در خارج از ایران تشریف دارند
و
تحت تاثیر افکار ضد ایرانی قرار دارند
حتی داخلی ها هم ممکن است
کورکورانه پیرو خارج نشینان باشند.
این واکنش حریف
به
کامنت زیر از ما ست:
۱
بحث بر سر مفهوم ترور است.
۲
ما
باید
خواه و ناخواه
روی این مفهوم
کار کنیم.
۳
مثال:
اعدام قاسم سلیمانی
شبیه اعدام رؤسای حماس و جهاد اسلامی و ابوبکر بغدادی و موسوی اردنی و اجامر القاعده و طالبان
است.
۴
سؤال این است که اعدام تروریست ها
مثلا
اعدام پینوچه، لاشخورهای نازی، موسولینی و غیره و غیره
آیا
ترور
است
و
یا
اعدام انقلابی
است؟
۵
روشنفکران وطنی
محو فرم اعدام
اند
و
بی اعتنا
به
محتوای اعدام.
۶
اگر همین لاشخور را توده بازداشت و دادگاهی و اعدام می کرد
و
روزی
دیر یا زود
هم
همین کار
را
خواهد کرد،
کسی عنوان ترور بدان نمی داد.
۷
تأمل مفهومی ما این است که ترور تعریف شود و یا طبقه بندی شود.
۸
لنین از بلشویک های مسلح در نبرد با ارتجاع تزار
انتقاد می کند
که
چرا
افسر تزاری
را
که
در صدد رساندن خود به سربازان و نهی آنان از تسلیم
بود،
به
خمپاره
نبسته اند؟
۹
چه فرقی بین اعدام افسر ارتجاع تزاری با خمپاره و افسر ارتجاع تازی ـ نازی با پهباد
وجود دارد؟
مسئله دیگر
ماهیت سپاه پاسداران عنگلاب اسلامی
است.
۱۱
این
مسئله
ما
را
در
تحلیل شوهای تله ویزیونی از اعترافات سران حزب توده
به
خود
مشغول داشت.
۱۲
محمد علی عمویی
از
جوانان مؤمن برگشته از جبهه
سخن می گفت
که
بازجویی از پیران پرولتاریا
را
به
عهده
داشته اند
و
ضمنا
به
راه راست
هدایت شان
کرده اند.
۱۳
شکنجه وحشتناک شلتوکی و سرداران و سران زجرکشیده توده
که
توسط اجنه
صورت نگرفته است.
۱۴
ما
با
پسیکوپات های (روان بیماران) برگشته از جبهه های جنگ
سر و کار داشته ایم
و
سر و کار داریم
که
از
ترور کودکان و نوجوانان مردم
کیف خر می کنند
و
به
پست و مقام و عیش و نوش
می رسند.
ولی وقیح
فرقی
با
هیتلر
ندارد
و
سپاه پاسداران عنگلاب اسلامی
فرقی
با
گشتاپو
ندارد.
۱۶
مگر اعدام یکی از سران گشتاپو
چه توسط ارتش سرخ و چه توسط ارتش امریکا و انگلیس
ترور
محسوب شده است
که
اعدام قاسم سلیمانی
ترور
محسوب شود؟
باید
همان رفتار
که
با
سران نازی شده
یعنی
تشکیل دادگاه نورنبرگ
با
سران جهنم جماران و طالبان و غیره
شود.
۱۸
اجامر فاناتیک فاشیسم و فوندامنتالیسم
تربیت پذیر
نیستند.
۱۹
اکنون
واکنش حریف هوادار سپاه پاسداران عنگلاب اسلامی و جهنم جماران
را
مورد تجزیه و تحلیل
۲۰
سپاه پاسداران از ابتدای جنگ ایران و عراق شکل گرفته است.
در جنگ با عراق سهم تعیین کننده ای داشته
به رغم تبلیغات منفی بسیار بوق های تبلیغاتی ضد ایرانی
سپاه پاسداران پشتوانه ی مردمی قوی دارد
حریف
اعتنایی
به
نظرات همنوع دگر اندیش خود
ندارد.
حریف
ضمن ذکر اطلاعات مرده راجع به گشتاپوی پان اسلامیستی ـ فوندامنتالیستی ـ شیعی
از
«پشتوانه ی مردمی قوی سپاه پاسداران
به رغم تبلیغات منفی بسیار بوق های تبلیغاتی ضد ایرانی»
تبلیغ می کند.
ترفند ایده ئولوژیکی حریف
در
مفهوم از نظر شیوخ جماران و لبنان، منفور «ایرانی»
گنجانده شده است.
طرفدار سینه چاک گشتاپوی پان اسلامیستی ـ فوندامنتالیستی ـ شیعی
مخالفت با آن
را
ضدیت با ایران
قلمداد می کند.
حریف
به
زبان دشمنان جماران
سخن می گوید:
سطل ننه ات طلب ها
نیز
اجامر جماران
را
تازی و ضد ایرانی
می نامند.
توده
که
از
دید هر دو
نه
وطن
دارد،
نه
ایرانی
است
و
ضمن بی وطن بودن،
خاین بالفطره و وطن فروش
است.
توده
جاسوس مادرزاد شوروی
است.
طنز و طعنه تاریخ طناز
را
باش.
همان لاشخورهایی
که
برای سران و سرداران اهورایی توده
به
ضرب شلاق و دست بند قپانی و زجرهای قرون وسطایی
پرونده سازی کرده اند
و
جاسوس شوروی قلمدادشان کرده اند،
اکنون
با
کثیف ترین اجامر اولیگارشی روس
لاس می زنند.
حتی
قاسم سلیمانی معدوم
را
به
دیدار چارق و چکمه و پوتین
می فرستند
و
بدان
فخر می فروشند.
۲۱
پشتوانه ی مردمی قوی سپاه پاسداران
ما
که
منکر پشتوانه مردمی طبقه حاکمه کثافت جماران و سازمان های مخوف سرکوب آن
نشده ایم.
مگر
نازی های نازی آباد آلمان
پشتوانه مردمی عظیمی
نداشته اند؟
قدرت و ثروت
هر
سوسک تهوع انگیز
را
سکسی می کند
و
برایش
پشتوانه مردمی
فراهم می آورد.
به
ویژه
در
شرایطی
که
توده
بی سر و بی سازمان و بی سردار
باشد.
هی
خاوران
خورشید ها با چه دردی زاده می شوند؟
خورشیدها با چه دردی می میرند؟
۲۳
بسیاری از کسانی که ضدیت دارند
در خارج از ایران تشریف دارند
و
تحت تاثیر افکار ضد ایرانی قرار دارند
حتی داخلی ها هم ممکن است
کورکورانه پیرو خارج نشینان باشند.
معیار ارزیابی حریف
همان معیار ارزیابی جلال آل احمد نیمه فاشیست - نیمه فئودالیست
است.
یعنی
معیار جغرافیایی
است:
بشریت
در
بینش فئودالیستی حریف
به
بشریت موجود در داخل طویله و بشریت ساکن در خارج طویله
طبقه بندی می شود
که
هر دو
صم بکم عمی و لایعقلون
اند.
نه
زبانی
برای بیان
دارند
نه
گوشی
برای استماع
و
نه
چشمی
برای رؤیت
و
نتیجتا
نه
عقلی
برای اندیشیدن.
یا
«تحت تاثیر افکار ضد ایرانی»
قرار دارند
و
یا
«کورکورانه پیرو خارج نشینان متأثر از افکار ضد ایرانی اند.»
جل الخالق
فقط
فاناتیک های خونریز بی شعور و بی شرم و بی رحم
دردانه های هستی
و
عاشقان سینه چاک ایران و ایرانی اند
که
«به
سلامی
گردن می زنند
و
به
دشنامی
خلعت می بخشند.»
(سعدی)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر