۱۳۹۳ شهریور ۱۴, جمعه

مقوله «رقیب» در آثار خواجه شیراز (63)


تحلیلی از شین میم شین 
  
صبا تو نکهت آن زلف مشک بو داری
به یادگار بمانی که بوی او داری

·        معنی تحت اللفظی:
·        صبا تو بوی خوش آن زلف مشک بو را داری.
·        به یادگار بمانی.
·        چون بوی او را داری.  

1
صبا تو نکهت آن زلف مشک بو داری
به یادگار بمانی که بوی او داری

·        خواجه در این بیت دیالک تیک عاشق ـ رقیب ـ معشوق را به شکل دیالک تیک عاشق ـ صبا ـ معشوق بسط و تعمیم می دهد و رقیب (صبا) را به خاطر اینکه حاوی و حامل عطر زلف معشوق است، مطلوب تلقی می کند.
·        خواجه در این بیت، کسوت انتزاعی از تن رقیب در می آورد و ماهیت آن را نشان خواننده و شنونده شعرش می دهد:
·        رقیب (صبا)  همدم و همنشین و بادی گارد و نوکر و کنیز معشوق است و به همین دلیل حاوی و حامل ذراتی از  بوی زلف او ست.
·        و گرنه رقیب و یا بادی گارد در نظر خواجه و همگنان طبقاتی اش ارج و ارزش درخود (فی نفسه) ندارد.

2
صبا تو نکهت آن زلف مشک بو داری
به یادگار بمانی که بوی او داری

·        این بدان معنی است که خواجه دوئالیسم همه چیز و هیچ را به شکل دوئالیسم معشوق و رقیب، زلف معشوق و صبا بسط و تعمیم می دهد و ضمن تجلیل از معشوق (طبقه حاکمه) به تحقیر رقیب (ارگان های سرکوب) می پردازد.
·        بدین طریق و ترفند، شاه  وشیخ و کنسرن تجلیل می شود، خادم خلق جا زده می شود، ساواک و ساواما و سیا و موساد و غیره تحقیر می شود و مورد لعن و نفرین قرار می گیرد.

دلم که گوهر اسرار حسن و عشق در او ست
توان به دست تو دادن، گرش نکو داری

·        معنی تحت اللفظی:
·        دلم را که درج گوهر اسرار حسن و عشق است، می توانم به دست تو دهم، اگر از آن خوب نگهداری کنی.

1
دلم که گوهر اسرار حسن و عشق در او ست
توان به دست تو دادن، گرش نکو داری

·        خواجه در این بیت، دیالک تیک فرم و محتوا را به شکل دیالک تیک دل و اسرار حسن و عشق بسط و تعمیم می دهد تا به خودستائی دست بزند.
·        خواجه بکرات و به طرق مختلف خود را متخصص حسن و عشق قلمداد کرده است.  

در آن شمایل مطبوع هیچ نتوان گفت
جز اینقدر که رقیبان تند خو داری

نوای بلبلت ای گل کجا پسند افتد
که گوش و هوش به مرغان هرزه گو داری

·        معنی تحت اللفظی:
·        ای گل، تو که گوش و هوش به نوای مرغان هرزه گو داری، هرگز نخواهی توانست نوای بلبلت را خوشایند یابی.

1
نوای بلبلت ای گل کجا پسند افتد
که گوش و هوش به مرغان هرزه گو داری

·        خواجه در این بیت دیالک تیک عاشق و معشوق را به شکل دیالک تیک مرغ و گل بسط و تعمیم می دهد و گل را به دلیل گوش دادن به نوای مرغان هرزه گو و کم بها دادن به بلبل مزمت می کند.
·        اگر به جای بلبل خود خواجه را قرار دهیم و به جای گل خانی و یا سلطانی را، معنی این بیت آشکار می گردد.
·        خواجه از نمایندگان سیاسی طبقه حاکمه می خواهد که فقط به مواعظ امثال او گوش هوش بسپارند و نه به کسان دیگر.  

2
نوای بلبلت ای گل کجا پسند افتد
که گوش و هوش به مرغان هرزه گو داری

·        خواجه در این بیت، ضمنا به طبقه بندی دلبخواهی پرندگان به عالی و پست، به بلبل و مرغان هرزه گو مبادرت می ورزد.
·        آنچه در این بیت، بظاهر بی ضرر می نماید، تبلیغ راسیسم و نیچه ئیسم و فاشیسم است:
·        خواننده هم خواه و ناخواه از طبیعت به جامعه می رسد:
·        یعنی به جای بلبل اعضای شیک و پیک طبقه حاکمه را می گذارد و به جای مرغان هرزه گو، توده های بی همه چیز مولد همه چیز را.
·        راه بدین طریق به پذیرش نابرابری های اجتماعی، ایدئولوژی فاشیستی، فوندامنتالیستی، راسیستی و غیره هموار می گردد.

·        علاقه نیچه و شاملو و دربار و  جماران به خواجه بی دلیل نبوده و نیست.
·        خواجه مبلغ سرسخت ایدئولوژی طبقات اجتماعی واپسین است.  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر