۱۳۹۳ شهریور ۱۸, سه‌شنبه

سیری در گلستان سعدی (152)


 سعدی شیرازی 
 ( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت چهاردهم
(گلستان با ب اول، ص  34 ـ 38) 
تحلیلی از شین میم شین

باز از شماتت اعدا بر اندیشم که به طعنه در قفای من بخندند و سعی مرا در حق عیال من، بر عدم مروت حمل کنند و گویند:

مبین آن بی حمیت را که هرگز
نخواهد دید روی نیکبختی

که آسانی گزیند خویشتن را
زن و فرزند بگذارد به سختی

·        معنی تحت اللفظی:
·        از سرزنش دشمنان ترسیدم که پشت سرم بخندند و فرار مرا نوعی بی مروتی در حق خانواده قلمداد کنند و بگویند:
·        «این بی غیرت که خود در آسایش بسر می برد و  زن و فرزندش را در سختی می نهد، هرگز روی سعادت نخواهد دید.»  

·        دوست سعدی با این سخنان زمینه را برای طلب پارتی بازی از او آماده می سازد:

و در این علم محاسبت، چنان که معلوم است، چیزی دانم، اگر به جاه شما جهتی معین شود 
که موجب جمعیت خاطر باشد، بقیت عمر از عهده شکر آن برون آمدن نتوانم.

·        معنی تحت اللفظی:
·        همانطور که می دانید، من در حسابداری سر رشته دارم.
·        اگر با نفوذی که شما دارید، اشتغالی برایم دست و پا کنید تا از فقر نجات یابم، مادام العمر سپاسگزار شما خواهم بود.  

·        این حرف اصلی دوست سعدی است.
·        فلاکت فکری و فرهنگی جامعه فئودالی اما فقدان صراحت و صداقت حتی میان دوستان دیر آشنا ست.
·        حریف روشنفکر، کلی یاوه و بهانه بی پایه تحویل دوست خود می دهد تا از او در رابطه با فروش نیروی کار فکری خود کمک بخواهد.
·        برای دیدن درجه تأثیر این مقدمه چینی ها توجه به واکنش ملجأ امید او جالب است:

گفتم :
«عمل پادشاه، ای برادر، دو طرف دارد:
امید و بیم.
یعنی امید نان و بیم جان.
و خلاف رأی خردمندان است بدین امید، متعرض (تقبل، پرداختن)  این بیم شدن.

·        معنی تحت اللفظی:
·        رابطه با سلاطین مبتنی بر بیم جان و امید نان است:
·        عاقلانه نیست به امید نان به خطر کردن جان تن در دهی.

1
 عمل پادشاه، ای برادر، دو طرف دارد:
امید و بیم.

·        سعدی در این حکم (جمله) خویش عالی ترین نماینده طبقه حاکمه را، یعنی خوانین و سلاطین فئودالی را معرفی می کند.
·        طنز قضیه اما این است که این استنباط سعدی از خوانین و سلاطین فئودالی از سوی حکیمی صورت می گیرد که تخلصش اسم یکی از همان سلاطین است و در کتابی صورت می گیرد که به یکی از همان سلاطین تقدیم شده است.

·        این اما به چه معنی است؟

2
عمل پادشاه، ای برادر، دو طرف دارد:
امید و بیم.

·        این انتقاد از سلاطین و خوانین فئودالی ظاهرا باید بر جسارت مدنی سعدی دلالت داشته باشد.
·        چون انتقاد از عالی ترین مقام جامعه فئودالی می تواند خیلی گران و حتی به قیمت جان تمام شود.
·        سعدی ولی به اعتراف خودش، فردوسی نیست و نمی خواهد هم فردوسی باشد.
·        سعدی ایدئولوگ سر سپرده طبقه حاکمه است.  

3
عمل پادشاه، ای برادر، دو طرف دارد:
امید و بیم.

·        بی پروائی سعدی در افشای عمل پادشاهان فئودالی، به دلیل اظهر من الشمس بودن این دوگانگی است:
·        تفاوت فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی برده داری و فئودالی با فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری در همین فرم و شیوه حکومت (دولت)  است:

الف
·        ستم و زورگوئی در سیستم اجتماعی برده داری و در سیستم اجتماعی فئودالی علنی است.
·        پادشاه در ملأ عام یکی را لخت می کند و شلاق می زند و دیگری را درجا به دار می آویزد و یا گردن می زند.

ب
·        ستم و استثمار در سیستم اجتماعی سرمایه داری اما مستور و پنهان است.
·        مخالف سیستم سرمایه داری در بهترین حالت، بوسیله رسانه های «بی طرف» طبقه حاکمه رسوا می شود.
·        در چشم به هم زدنی خاین به منافع خلق، خودفروش، عامل اجنبی، جاسوس، بی وطن و خیلی چیزهای بمراتب بدتر جا زده می شود.
·        بعد محاکمه می شود.
·        وکیل می گیرد و یا دولت برایش وکیل تعیین می کند.
·        بعد به حبس ابد و یا اعدام محکوم می شود.

·        اوپوزیسیون هم می تواند در بهترین حالت برای علنیت محاکمه راهپیمائی کند و یا حضور خبرنگاران خارجی را طلب کند.
·        ماهیتا اما همان می شود که در سیستم های اجتماعی برده داری و فئودالی شده است.
·        یعنی در به همان لولای دیرین می گردد و نمایندگان توده بی سر و پا، سر به نیست می شوند.

4
عمل پادشاه، ای برادر، دو طرف دارد:
امید و بیم.

·        مهمتر از همه دیالک تیکی است که شیخ خردگرای شیراز برای معرفی شاهان توسعه می دهد:
·        دیالک تیک بیم و امید

·        دیالک تیک بیم و امید، دیالک تیک شگفت انگیزی است که طبقه حاکمه از دیرباز توسعه داده و رفته رفته تکمیل کرده است:
·        در چارچوب این دیالک تیک، رابطه توده با طبقه حاکمه مادیت می یابد.

الف
·        توده از سوئی از طبقه حاکمه بیم و هراس و حتی وحشت دارد.
·        همین بیم و هراس و وحشت توده را به تمکین و حتی تسلیم در مقابل طبقه حاکمه وامی دارد.
·        بدین طریق و ترفند حاکمیت طبقاتی طبقه حاکمه حفظ می شود و تحکیم و توسعه روز افزون می یابد.

ب
 هنری فورد  (Henry Ford)
(1863 ـ 1947)
بنیان‌گذار کارخانهٔ خودروسازی فورد بود.
او اولین کسی بود که برای تولید خودروی ارزان‌قیمت خط تولید را به کار گرفت.
او نه تنها انقلابی در صنعت اروپا و آمریکا ایجاد کرد، بلکه ترکیب تولید انبوه کالا، دستمزد بالا برای کارگران و قیمت پایین پیشنهادی او چنان تأثیری بر اقتصاد و جوامع قرن بیستم ایجاد کرد که آن را فوردیسم نامیدند.
او دیدگاهی جهانی داشت و مصرف‌گرایی را باعث صلح در جهان می دانست.
هنری فورد به یکی از مشهورترین و متمول‌ترین مردان تاریخ تبدیل شد.
فورد در کنار فعالیت‌های صنعتی و اقتصادی، یک نظریه پرداز و نویسنده ماهر نیز بود.
کتاب یهودی بین‌المللی یکی از معروفترین آثار وی است که به آثار مخرب سرمایه‌داران یهودی بر صلح و اقتصاد جهانی می‌پردازد.
آدولف هیتلر رهبر فاشیسم آلمانی از هنری فورد به عنوان الگوی خود و کسی که به او انگیزه می بخشد، یاد کرده است.
آدولف هیتلر عکسی تمام قد از هنری فورد را در اتاق کارش قرار داده بود.
در سال ۱۹۱۸ نیمی از خودروهای آمریکا فورد مدل تی بودند.
اما تمام آنها سیاه‌ رنگ بودند.
تا پیش از راه‌اندازی خط تولید که برای فعالیت سریعتر تنها خودروی سیاه تولید می‌کرد 
مدل تی به رنگ‌های دیگر مانند قرمز نیز تولید می‌شد.
از ویکی پیدیای فارسی

·        توده از سوی دیگر به طبقه حاکمه امید نان دارد.
·        طبقه حاکمه بنا بر منطق عینی و آهنین استثمار استخوانی هم جلوی توده می اندازد تا برایش هم کار کند و هم حتی پارس کند.
·        طبقه حاکمه بخش ناچیزی از ثروتی را که توده تولید می کند با بزرگواری تام و تمام ارزانی توده بی همه چیز، ولی مولد همه چیز می دارد.
·        تا هم توان تولید داشته باشد و هم امکان تولید مثل.

·        حضرت هنری فورد هم حتی در این زمینه کلی تئوری تولید کرده است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر