۱۳۹۳ خرداد ۱۱, یکشنبه

جفنگیات اجنه در « جهان» جیم و جاک (12)


من به این نتیجه رسیده رسیده ام
که مردم هر آنچه که تو گفته ای و یا کرده ای
فراموش خواهند کرد،
ولی احساسی را که به آنها داده ای، فراموش نخواهند کرد.
مایا انجلو
گاف سنگزاد

1
·        اولا خواهر، چگونه می توان بدون بر زبان راندن حرفی و یا بدون انجام کاری احساسات کسی را تحت تأثیر قرار داد؟
·        مثلا چگونه می توان بدون نقل جوکی و یا بدون  قلقلکی خری را به خنده انداخت؟

2

·        ثانیا چگونه به این نتیجه رسیده ای که مردم حرف هائی را که از کسی شنیده اند و یا خدمات کسی را و یا بلاهائی را که کسی بر سر خودشان و یا همنوعان شان آورده اند، فراموش می کنند؟
·        مردم هرچی باشند، هنوز از نعمت حافظه محروم نیستند.
·        تازه وقتی که صخره صما تحت تأثیر تحولات محیط خویش قرار می گیرد و نسبت بدان واکنش نشان می دهد، چگونه می توان ادعا کرد که انسان حافظه مند و خدای ناکرده خردمند گفتار و رفتار و کردار دیگری را فراموش می کند؟

3

·        ثالثا کاش چنین بود که تو می پنداری.
·        ما اما به این نتیجه رسیده ایم که انسان ها هرگز نه حرفی را و نه رفتار و کرد و کار کسی را فراموش نمی کنند و نمی توانند هم فراموش کنند.
·        آئینه جان و روان آدمی چه بسا بی اعتنا به خواست و میل و نیاز او هر آنچه را که در آن منعکس می شود، مو به مو ضبط می کند تا به هنگام نیاز اکتوئالیزه و بالفعل کند و چه بسا دمار از روزگار او در آورد و یا دستگیرش باشد.
·        به همین دلیل است که آدمی با حلاجی محفوظات ذهنی چند ساله خود می تواند عمری را در سلول انفرادی سپری سازد.


·        اصولا فراموش کردنی در بین نیست، چه در عالم بیدرای و چه در عالم خواب.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر