سرچشمه:
صفحه
فیسبوک
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
به
مناسبت سالگرد پرواز محمود اعتماد زاده (م. به آذین)
روایتی و
سخنی از او:
«راه دو بیش نیست:
«راه دو بیش نیست:
یا مزدور
و ریزه خوار قدرت بودن، فراغت بى ثمرش را به زیبائى ها آراستن، حق را در پایش
قربانی کردن و یا در کنار مردم بودن، امید را در ایشان زنده نگه داشتن، دیدگان شان
را به زیبائی و حق گشودن.
زیرا که زیبائی نیرو است و حق نیرو است، خاصه در
زمینهٔ گستردهٔ زشتی و بیدادی که بر مردم مى رود.
اما
زیبائی و حق به اعتبار آدمى است.
پس آدمی
و همهٔ آنچه نیاز زندگی او ست، شرط شکفتگی
تن و جان او ست، در مرکز ادبیات جای دارد، هسته و مغز زندهٔ آن است.»
میم
«یا مزدور و ریزه خوار قدرت بودن»
1
·
مفهوم
«قدرت» مفهومی انتزاعی و نامعین است.
·
قدرت
(حکومت) بهتر است که با حاکمیت طبقاتی تصریح شود، تا مشخص گردد.
2
·
قدرت هم
می تواند ناشی از حاکمیت توده ای باشد و هم ناشی از حاکمیت اقلیت انگل ضد توده ای.
·
هم حکومت
سالوادور آلنده بیانگر قدرت است و هم حکومت پینوچه.
3
· مزدور و ریزه خوار قدرت توده ای بودن فخر انگیز
است.
4
·
امروزه
جنبشی اجتماعی موسوم به «اتک» و کاریکاتورهای وطنی از آن نیز مبلغ همین نفی و
انکار قدرت بطور کلی اند و عملا قدرت را فقط برای اقلیت حاکم تجویز می کنند و توده
ها را از تسخیر قدرت نهی (از منکر) می کنند.
·
آنها همه
ضمن اتلاف انرژی اعتراضی توده ها، آب به آسیاب امپریالیسم (طبقه حاکمه) می ریزند.
شورای نویسندگان و هنرمندان
همه ی آن چه که شما رفیق عزیز در باره ی قدرت و
ماهیت آن می گویید، در کل روایت و سخن به آذین مستتر است
در ضمن در نظامی که شما داعیه ی آن را دارید توده
ها در قدرت اند و نه با قدرت و این مزدوری و جیره خواری نیست.
·
خیلی
ممنون.
·
حق با
شما ست.
·
ما هم چنین
ادعائی نکرده ایم.
·
به همین
دلیل اگر به فرمولبندی ما توجه کنید، با فعل «تصریح» مواجه می شوید:
· «قدرت (حکومت) بهتر است که با حاکمیت طبقاتی
تصریح شود، تا مشخص گردد.»
1
· اصولا حکومت (قدرت) و حاکمیت دو مقوله متفاوت
اند.
الف
·
قدرت با
اوتوریته همتراز است.
·
به آذین
به احتمال قوی نمی دانستند.
·
مادر و
یا پدر به عنوان مثال در خانواده اوتورییته (قدرت) دارند.
·
سخنران
در مجلس اوتورتیه دارد.
·
بی آنکه
حاکمیت داشته باشند.
ب
· حاکمیت با برخورداری از حاصل کار غیر در رابطه
است.
2
·
ما
خواستیم تصریح کرده باشیم تا سوء تعبیر و تفسیر پیش نیاید.
·
و گرنه حق
با شما ست.
3
· ضمنا در نظامی که ما داعیه آن را داریم، در قدرت
بودن و با قدرت بودن توده ها بر هم انطباق پیدا می کنند و حتی اگر اعضای طبقات
دیگر با قدرت توده ها باشند، به هر نیت هم که باشد، برای ما مثبت تر است و بهتر
است از آن که به توطئه چینی و جنگ داخلی برخیزند.
علی بیک
حیف از آن استعداد که در حزب بازی ها هم خود هدر
رفت وهم چند نسل را ویران کردند.
مترجمی بیکران...
خدا بیامرزد!
· در رابطه
با کامنت حضرت علی بیک:
1
· حزب
چیست؟
2
· حزب
سازمانی است که هر طبقه برای نمایندگی کردن اراده و مطالبات خود تشکیل می دهد:
· هم برده
داران (روم باستان)، هم فئودال ها (قرون وسطی) و هم بورژوازی (عصر جدید) برای دفاع
از منافع طبقاتی خود و برای احراز و حفظ قدرت، حزب داشته اند.
3
· حتی در
قرآن با مفهوم حزب و احزاب برخورد می کنیم.
4
· ادیان هم نوعی حزب بوده اند و همچنان و هنوز هستند.
5
· هیچ کس
اما از واژه فحش واره ی «حزب بازی» حربه ای بر علیه برده داران و اشراف فئودال و
بورژوازی نساخته است.
6
اعضائی از حزب توده
در اوین
یکی از دانشگاه های بیشمار طبقه حاکمه
در اوین
یکی از دانشگاه های بیشمار طبقه حاکمه
· فقط وقتی
نوبت به «بی همه چیزان» مولد همه چیز رسید، حزب به آماج حملات ارتزاق کننده ها از
عرق جبین توده ها بدل شد.
7
· در این
حزب بازی کذائی بزعم شما، «بی همه چیزان» شریف ترین و کیمیا واره ترین فرزندان خود
را فدا کرده اند.
8
· از شما
چه پنهان، ببرکت همین فداکاری ها ست که تاریخ گامی هر چند کوچک به جلو برداشته
است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر