۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۲, پنجشنبه

سیری در جهان بینی خواجه شیراز (20)

 خواجه شمس الدین محمد بن بهاء الدّین حافظ شیرازی
(724 ـ 792)
تحلیلی از شین میم شین

 حافظ
ز خانقاه به میخانه می‌ رود حافظ
مگر ز مستی زهد ریا به هوش آمد

·        معنی تحت اللفظی بیت:
·        حافظ خانقاه را ترک گفته و راه میخانه در پیش گرفته تا بلکه بتواند خود را از مستی زهد ریائی رها سازد.

1

·        حافظ در این بیت، مثل همیشه اهل طریقت و عرفان (دراویش و مشایخ و غیره) را به تند باد انتقاد می بندد:
·        بزعم حافظ اهل طریقت و عرفان نیز مست اند.
·        با این تفاوت که آنها ـ بر خلاف خراباتیان و رندان رو راست مست ـ مست ریائی اند.

2

·        حافظ این اندیشه ترفندآمیز را نیز از سعدی فراگرفته است.
·        وقتی کسی دلیلی برای اثبات بطلان نظری در کله و چنته نداشته باشد، همیشه به دشنه دشنام دست می برد تا حریف ایدئولوژیکی خود را در اذهان عمومی رسوا و بی اعتبار سازد.

3

·        سعدی البته ـ برخلاف حافظ ـ در این زمینه دست به استدلال نظری و فقهی (تئوریکی و تئولوژیکی) می زند.
·        در روند تحلیل آثار سعدی به این مسئله مفصلا اشاره شده و خواهد شد:

 سعدی
(گلستان سعدی)
گفت:
«آن گلیم خویش بدر می برد ز موج
و این سعی می کند که بگیرد غریق را»

·        اما دلیل دشمنی سعدی و بویژه حافظ با اهل طریقت و عرفان چیست؟

·        چرا و به چه دلیل خانقاه محل زهد ریائی تلقی می شود و نه دربار؟

·        خواننده بهتر است که خود در این زمینه اندکی بیانیدشد.

 حافظ
می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب
بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند

·        معنی تحت اللفظی بیت:
·        می بنوش.
·        برای اینکه ارتکاب صد گناه دور از چشم این و آن، بهتر از عبادت ریائی ست.

1

·        حافظ در این بیت، اندیشه بیت پیشین را تکرار می کند.
·        با این تفاوت که به جای اهل خانقاه، اهل عبادت را می گذارد.
·        او بدین طریق عبادت ریائی را بدتر از ارتکاب صد گناه می داند.
·        سؤال اما این است که به چه دلیل تجربی و منطقی باید عبادت ریائی کذائی این چنین مذموم باشد و ضمنا معیار تشخیص و تعیین عبارت ریائی و یا خانقاه سرشته به باده ریا کدام اند؟

2

·        تفاوت شیوه کار سعدی با حافظ همین جور جاها نمایان می گردد.
·        سعدی برای تخریب اعتبار اهل طریق و عرفان دست به دامن «خرد» فئودالی می شود و با بافتن آسمان به ریسمان سعی می کند که نظر باطل خود را اثبات کند.
·        حافظ اما کاری حتی به «خرد» بنده داری ـ فئودالی ندارد.
·        حافظ پاشنه دهنش را بسان رندی می کشد و هر چه بد و بی راه می داند، نثار اوپوزیسیون نظام بنده داری ـ فئودالی حاکم می کند.

·        کردوکار حافظ را می توان عوامفریبی مبتنی بر قلدری نام داد.

·        همین عوامفریبی مبتنی بر قلدری را به مثابه شیوه تخریب مخالفین در قرن بیستم احمد شاملو مو به مو نمایندگی می کند و عملی می سازد.

·        خدامراد فولادی در مجله هفته پژوهشی در این زمینه دارد.

حافظ
در میخانه ببستند خدایا مپسند
که در خانه تزویر و ریا بگشایند!

·        معنی تحت اللفظی بیت:
·        در میخانه را ببستند، خدایا نیار آن روز را که در تزویر و ریا  را باز کنند.

1

·        تزویر یعنی تزیین چیزهای بد و خوب جلوه دادن آنها.

·        تزویر نیز یکی دیگر از مقولات اساسی حافظ است که همواره دست در دست با مقوله ریا بکار می رود.
·        ریا و تزویر و سالوس و غیره را می توان خمپاره های ایدئولوژیکی خواجه شیراز تلقی کرد که به سوی خیمه گاه اوپوزیسیون حاکم بی وقفه شلیک می شوند.
·        در قرن بیستم و بیست و یکم طبقه حاکمه خمپاره هیای ایدئولوژیکی خود را از مقوله های نفاق و محاربه با خدا و غیره  سر هم بندی خواهد کرد.

2

·        حافظ در این بیت، مخالفت علنی خود را با بستن در میخانه ها ابراز می دارد و از باز شدن در ریاخانه و تزویرخانه هشدار می دهد.
·        ظاهرا تضاد شعله وری میان طبقه حاکمه (دربار) و فرقه های مختلف و مقتدر مذهبی به مثابه نمایندگان ایدئولوژیکی ضد نظام وجود داشته است.
·        اگر اسناد و مدارک پژوهشی در این زمینه باشد، بهتر می توان هم حملات بی وقفه حافظ به اوپوزیسیون را و هم محتوای اجتماعی آن را توضیح داد.

حافظ
اگر به باده مشکین دلم کشد شاید
که بوی خیر ز زهد ریا نمی‌آید

·        معنی تحت اللفظی بیت:
·        اگر دلم هوای باده معطر به مشک می کند، شاید به این دلیل باشد که از زهد ریائی نمی توان انتظار خوبی داشت.

·        حافظ در این بیت نیز از باده مشکین به عنوان خمپاره ای برای حمله بر زهد ریائی بهره برمی گیرد.

حافظ
خوش می ‌کنم به باده مشکین مشام جان
کز دلق پوش صومعه بوی ریا شنید

·        معنی تحت اللفظی بیت:
·        مشام جان را با باده  معطر به مشک خوش می کنم.
·        برای اینکه از دلق پوش صومعه عفونت ریا به مشامش رسیده است.

1

·        حافظ در این بیت نیز اندیشه همیشه همانی را به خورد خواننده و شنونده غزل خویش می دهد:
·        او باده را به مثابه ضد دوئالیستی ریا به خدمت می گیرد.
·        از تکرار مکرر این مفاهیم و مقولات ایدئولوژیکی انتزاعی می توان به حدت و دشت تضاد شعله ور میان طبقه حاکمه و اوپوزیسیون پی برد.

2

·        شاید بتوان گفت که حافظ دیالک تیک تز و آنتی تز را به شکل دیالک تیک ریا و باده بسط و تعمیم می دهد تا ضمن نفی تز، سنتزی به نام تحکیم قدرت طبقه حاکمه بدست آورد.
·        خود حافظ هم از کارمندان عالیرتبه دربارها بوده است.
·        ظاهرا کار دیوانی می کرده است.
·        در این رابطه است که با تیمور لنگ و امثالهم عهد و پیمان دوستی در دنیا و عقبی می بندد.

3

·        خمپاره ایدئولوژیکی ریا در این بیت خیمه گاه اهل عبات و ریاضت را، یعنی صومعه را نشانه رفته است.
·        اگر بخت یار باشد باید پژوهشی در زمینه مواضع ایدئولوژیکی اهل خانقاه و اهل صومعه و غیره صورت گیرد تا دلیل حملات مستمر بی رحمانه حافظ به نمایندگی از سوی طبقه حاکمه روشن شود.

4

·        کینه حافظ نسبت به صوفیان و غیره کینه ای از سر تا پا چرکین و طبقاتی است:

حافظ
کجاست صوفی دجال فعل ملحد شکل
بگو:
« بسوز که مهدی دین پناه رسید!»

·        معنی تحت اللفظی بیت:
·        صوفی که حرفه اش حیله و مکر و نیرنگ است و شکل و شمایلش به کفار و بی دینان و مفسدان و بت پرستان شبیه است، کجا ست؟
·        به او خبر دهید که مهدی دین پناه آمده است.

1

·        از این بیت می توان به التهاب تضاد شعله ور میان دربار و اهل تصوف پی برد.
·        احتمالا شاه متواری برگشته و در مدت غیاب او حافظ و دیگر کارکنان دربار زیر فشار قرار داشته اند.
·        حافظ اکنون از مخالفین دربار انتقام می گیرد

ادامه دارد

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    ز خانقاه به میخانه می‌ رود حافظ
    مگر ز مستی زهد ریا به هوش آمد

    · معنی تحت اللفظی بیت:
    · حافظ خانقاه را ترک گفته و راه میخانه در پیش گرفته است. مگر خود را از مستی زهد ریائی رها ساخته است؟

    پاسخحذف