میم حجری
هی افلاطون
من ـ زورت از نادان و دانا چیست؟
مثلا خودت خیلی دانایی و فلسفه ات معرکه است؟
طبقه بندی اعضای جامعه به نادان و دانا
خود
نشانه نادانی است.
برای اینکه معیار عینی و علمی برای ایندو وجود ندارد.
هر عضو جامعه در زمینه ای علامه است.
به اندازه تقسیم اجتماعی کار
علامه وجود دارد.
دلیل طبقاتی طبقه بندی اعضای جامعه به دانا و نادان
تشکیل دیالک تیک کار مادی (فیزیکی) و کار فکری
بوده است.
یعنی
جدا شدن کار فیزیکی از کار فکری
بوده است.
اعضای طبقات حاکمه
کار سنگین و کمر شکن فیزیکی را به توده واگذار می کنند
و
خودشان
به کار فکری و هنری و طبی و مهندسی و معلمی و موعظه و مرثیه و تعزیه و تصنیف و تحریر و غیره می پردازند.
در نتیجه کارکنان عرصه تولیدی و خدماتی را خر محسوب می دارند
و
کارکنان عرصه فکری
را روشنفکر و علامه و دانا و باشعور (شاعر) و خبره و اله و به له جا می زنند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر