۱۴۰۱ اسفند ۱۸, پنجشنبه

شعری از سعید‌ی سیرجانی با تفسیرکی دلیجانی (۴)

  

میم حجری

خدا ناشناس
 سعید‌ی سیرجانی

 


خدای تو با وصف غلمان و حور
دل بندگان را به دست آورد

 

(اسلام

ایده ئولوژی طبقه حاکمه برده دار و روحانی (آل عبا)

است.

اسلام

برای بسیج توده مؤمن 

و

 گسیل آنان به غزوات جهت اشاعه نظام برده داری و برده کردن اقوام دیگر

وعده عیش و نوش و شهوت و عشرت

در

 دنیای واهی دیگر می دهد.

انقلاب اسلامی (انقلاب برده داری)

در آن زمان

تحت رهبری حزب الله به سرکردگی حضرت محمد

ضرورتی تاریخی بوده است.

جامعه در آن زمان برای جلوگیری از اضمحلال می بایستی از این دره خشن و خونین بگذرد.

اسلام

نعماتی را که طبقه حاکمه داشته، 

به

توده پابرهنه، وعده می دهد

تا در راه اشاعه نظام برده داری و ایده ئولوژی اش (اسلام)

بی هراس و بی مهابا

بجنگند.

این وعده های اسلام

مبتنی بر دیالک تیک داد و ستدند

که

دیالک تیکی یونیورسال است.)


به مکر و فریب و به تهدید و زور
به زیر نگین هرچه هست آورد

(آره.

طبقه حاکمه جدید

یعنی

اشرافیت برده دار و روحانی

برای ترویج نظام جامعتی برده داری 

که 

خشن ترین و خونین ترین و بی رحمانه ترین فرماسیون اقتصادی 

است،

به هر وسیله ممکنه دست می زند.

انقلاب اجتماعی

شوخی سرش نمی شود:

رب النوع تاریخ 

نوشداروی خود را در جمجمه جوانان می نوشد.

روبسپیر انقلاب اسلامی

در شب واحدی هزار گرد گردنفراز

 را

 که 

تن به بردگی نداده اند،

گردن می زند.)

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر