۱۳۹۹ اسفند ۱۹, سه‌شنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۸۴۰)

 Fotogalerie

 پروفسور دکتر 

ولفگانگ ایشهورن

اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت

و

دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین 

 

مناسبات

ادامه 

 

 

۷

·    مسئله معرفتی ـ نظری تعیین کننده در درک مناسبات جامعتی مادی این است که خصلت مادی آنها (مناسبات جامعتی) را با چیزوارگی (شیئیت) حاملین شان یکسان قلمداد نکنیم.

 

۸

·    طبیعی است که هیچ مناسبات جامعتی به صورت خارجی، مجزا و ایزوله در جوار انسان ها و در جوار شیوه های رفتاری آنها و فراورده های کردوکارشان از ارزش های مصرفی بی واسطه تا نهادهای جامعتی، وجود ندارد.

 

۹

·    در عین حال، کلیه این پدیده ها زمانی مناسبات جامعتی را نمایندگی می کنند، که فقط به مثابه عناصر جامعه به مثابه سیستم نمودار می شوند.

 

۱۰

·    این حقیقت امری است که که افراد، ماشین ها (دستگاه ها)، ساختمان ها، انواع مختلف کردوکارها و غیره تحت شرایط مختلف می توانند حامل مناسبات جامعتی کاملا متفاوتی باشند.

 

۱۱

·    به همان سان هم مناسبات جامعتی واحدی می توانند حاوی عناصر شیئی کاملا متفاوتی به مثابه حامل باشند.

 

۱۲

·    از این رو، اگر مناسبات جامعتی به مشخصات شیئی و طبیعی حامل شان مبدل شوند، به همان سان که بافت های طبیعی شان از قبیل رنگ و سفتی و سختی  و غیره شان به آنها تعلق دارند، در آن صورت، مناسبات جامعتی یا نفی می شوند و یا در تغییرناپذیری (ثبات) تاریخی شان غیرقابل درک می شوند و به مشخصات ابدی و لذا به مشخصات غیر جامعتی اشیاء، استحاله می یابند.

 

۱۳

Baumwollspinnmaschine von European Photographer


·    به قول کلاسیک های مارکسیسم، «هر زنگی (سیاه پوست)، زنگی ئی است.

·    زنگی فقط در مناسبات معینی نخست به برده مبدل می شود.

·    ماشین پنبه ریسی، ماشینی برای پنبه ریسی است.

·    ماشین پنبه ریسی فقط تحت مناسبات معینی به سرمایه مبدل می شود.

·    سرمایه به همین دلیل، فقط مجموعه ای ریاضی از فراورده های مادی نیست.

·    سرمایه مجموعه ای از اندازه های جامعتی است.»

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۶، ص ۴۰۷)

 

۱۴

·    به قول کلاسیک های مارکسیسم، «جامعه از افراد تشکیل نمی یابد.

·    جامعه خود را در مجموعه روابط و مناسبات نمودار می سازد .

·    مناسباتی که این افراد در چارچوبشان با همدیگر دارند.

·    برده بودن و شهروند (آزاد) بودن، تعین های جامعتی اند.

·    روابط انسان ها با همدیگرند.

·    حسن به مثابه حسن برده نیست.

·    حسن در جامعه و با جامعه (به واسطه جامعه) برده است.»

·    (مارکس «گروندریسه اقتصاد سیاسی»، ۱۹۵۳، ۱۷۶)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر