۱۳۹۹ اسفند ۲۲, جمعه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۳۹۰)

     

میم حجری



۴۷۷۲

سنگ سخنگو

آدما رو تا عصبانی نکنی حرف نمیزنن

سگ سخن جو


آدم اگر آدم باشد
عصبانی نمی شود.
خیلی ها هم صراحتا می گویند:
نذار روی سگم را نشان دهم.
یعنی عصبانی شدن به معنی سقوط از درجه آدمیت به درجه سگیت است.
آدم ها را عصبانی کنند
حرف نمی زنند
عرعر و عوعو می کند.
زوزه می کشند.
حرف با عرعر و عوعو فرق دارد

۴۷۷۳

سنگ سخنگو

 
آره.
ولی در آغاز نگفتند که جای سلطنت را ولایت خواهد گرفت
جامعه به قرون وسطی برخواهد گشت و ترور بر تخت خواهد نشست.
فقط گفتند بحث پس از مرگ شاه
حالا هم همین را می گویند
الترناتیو روشن نیست

۴۷۷۴

سنگ سخنگو

 
نه
تجربه ما این است که اگر آدم آدم باشد، عصبانی نمیشود
افسار عصبانیت در دست غریزه است و نه در دست عقل
اگر عقل ضعیف باشد
تحلیل نمی کنیم و عصبانی میشویم
دشنام می دهیم و یا بغض میخوریم.
و گرنه
اگر حق با ما باشد
شاید غم بخوریم
و
اگر حق با او باشد
انتقاد از خود و سکوت کنیم و پوزش بطلبیم.

۴۷۷۵

سنگ سخنگو

مناسبات تولیدی سرمایه داری
همه چیز را اتمیزه می کند
تنهایی افراد
رهاورد این مناسبات است.
جامعه به میدان جنگ همه بر ضد همه مبدل می شود.
دوست کمیاب و کیمیا می شود
فرم فاشیستی سرمایه داری
خانه خرد را تخریب می کند و خلایق را کور و کر و خر

۴۷۷۶

سنگ سخنگو

غریزه و الهام
از محبوب ترین مفاهیم طبقات حاکمه امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی اند.
جای خرد اندیشنده و راسیونالیته را غریزه و الهام (اینستینکت، اینتوئی سیون) می گیرد
ضمنا
یکی از علل امراض روانی
نادانی است


۴۷۷۷

سنگ سخنگو

 
بحث بر سر کرسی بود.
حریفه گفت:
در دهات کرسی اقتصادی تر است.
ما هم گفتیم
یکی از علل سردرد دهاتی ها کرسی است و پرسیدیم چرا؟
حریفه به واژه جنقوری گیر داده بود و نمی خواست بیندیشد
بدین طریق مفاهیم مختلف به هم گره می خورند


۴۷۷۸

سنگ سخنگو

آره. 

همه چیز برای کریم
فتنه (اسباب آزمایش) اند.
این همان کاری است که ارباب با بنده می کند
هی به محکش می زند


۴۷۷۹

سنگ سخنگو

ولی هیچی به اندازه ی راه رفتن روی اعصاب و روانِ یه پسر نمیتونه لذت بخش باشه.

سگ سخن جو


نه پسر انتزاعی وجود دارد و نه دختر انتزاعی
هم پسر سران جنقوری پسرست وهم پسر رفتگر ونانوایی
دختران مشخص
هم
برخورد مشخص با پسران مشخص دارند
هردختری روی اعصاب وروان توله سیدعلی و لاریجانی و ظریف
راه نمی رود
اگر از جان شیرین سیر نشده باشد
وگرنه بر او آن می رود که بر میترا رفته است


۴۷۸۰

سنگ سخنگو

در میان اعضاء بدن کمترین دستور پذیری و تبعیت از مغز رو چشم‌ها دارند. به سختی قابل کنترل و چارچوب مدار هستند.

سگ سخن جو


نه.
از این لحاظ فرقی بین اعضا وجود ندارد.
چه اعضای اندام و چه اعضای جامعه.
هر ارگانی در هر ارگانیسمی (هر عضوی در هر اندامی) حاوی استقلال نسبی است.
سیستم های بغرنج چنینند:
اعضای شان نسبتا خودکفا هستند.
تفاوت حواس در ایام پیری:
تقویت حس لامسه و تضعیف حواس دیگر است.

۴۷۸۱

سنگ سخنگو

 
فرم سخن مهم نیست.
مهم محتوای سخن است.
همه اعضای همه سیستم های بغرنج
حاوی استقلال نسبی اند
در خیلی از موارد
خودتصمیمگیرند.
روی مکانیسم اعضا و عناصر می توان بحث کرد.
چشم خیلی چیزها را بی اختیار می بیند و انبار می کند.
خود فرد اصلا متوجه نیست.
چون انعکاس روندی عینی است

۴۷۸۲

سنگ سخنگو

  

بزم رزم وجود ندارد.
دیالک تیک بزم و رزم وجود دارد.
مراجعه کنید به شعر کسرایی فیلسوف تحت عنوان آرش کماگیر:

به رزم ما و بزم ما

سبو و سنگ را جنگ است.

 
شما ای دوستان خفته با صد سرب در پیکر 
... 

از این رو آنچنان باشید، کو (کاو، که او) شایای تاریخ است

 
کسی که اندامش غربال شده 

دیگر نمی تواند بکوشد تا شایای تاریخ باشد
کسی هم که عمری در زندان وحشت به سر برده 

باید استراحت کند

و
حداقل در خارج از حیطه خطر مسئولیتی تقبل کند.

زمان چون ریسمانی دان که نه انجام و (نه) آغازش 

سراسر با شگفتی‌ها در این سیر پر از رازش 


 
طبری درک مارکسیستی از مقوله زمان ندارد.
زمان و مکان ظرف است و مظروف شان ماده است.
محتوای زمان که راز نیست.
راز چیست؟
راز از مفاهیم ضد عقلی حافظ است که منکر قابل شناخت بودن جهان بوده است.
این شعر طبری باید تحلیل شود.
مملو از ایرادات فلسفی است

۴۷۸۳

سنگ سخنگو

اگر در این جماعت سطل ننه ات طلب و سرتنت طلب (چه حزب اللهی و چه مریم اللهی)
کسی پیدا کردید که ذره ای مغز اندیشنده در کاسه سر داشته باشد
جهانپهلوانید.

۴۷۸۴

سنگ سخنگو

باد 

یکی از مهم ترین مفاهیم در شعر فروغ است.
فروغ هم مثل تو از باد گله دارد

۴۷۸۵

سنگ سخنگو
میگن وقتی دلت برا یه چیزی که نداشتی خیلی تنگ میشه یعنی تو زندگی قبلیت اونو داشتی .


سگ سخن جو


نه
زندگی قبلی
وجود داشته
و
نه
زندگی
بعدی
وجود خواهد داشت.
هر دو خرافه اند.
پیش به سوی کسب علم و خروج از خطه خرافه

۴۷۸۰

سنگ سخنگو

اینکه اینقدر دلم گرفته تقصیر عصر جمعه ست؟
 

سگ سخن جو

 

 
نه.
تقصیر خودت است.
ما اینهمه مطلب برای رفع دلتنگی منتشر می کنیم
ولی کسی نمی خواند تا از سنت چسناله دست بردارد

ادامه دارد.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر