۱۳۹۹ اسفند ۲۲, جمعه

درنگی در اخلاق الاشراف عبید زاکانی (۲۶)

  Bild
  

خواجه نظام‌الدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی
 (۷۰۱ ـ ۷۷۲ هجری قمری)
رساله اخلاق الاشراف
نهايت خساست

 
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
 

مذهب باب اول

در حکمت

مذهب مختار 

ادامه

۱

لاجرم اکثر گردان و پهلوانان اين بيت را نقش نگين خود ساخته اند:
 
«گريز بهنگام، پيروزي است»
خنک پهلواني کاش اين روزي است

معنی تحت اللفظی:

بیشک

همه شجاعان

 شعار زیر را داده اند:

فرار به موقع از میدان

نوعی پیروزی است.

خوش به حال پهلوانی که این نصیبش شده است.

این بیت شعر از اسدی طوسی است.

اندرز گشتاسب به نریمان:

چو ثابت نباشد به جنگ و ستیز

از آن به نباشد که گیری گریز

به جنگ ارچه رفتن ز بهروزی است

گریز به هنگام پیروزی است

چو گویند کز جنگ برگاشت پشت

از آن به که گویند دشمنش کشت

معنی تحت اللفظی:

اگر در جنگ و ستیز ثباتی نداشتی، فرار کن.

رفتن به جنگ، نشانه بهروزی است.

ولی گریز به هنگام نوعی پیروزی است.

متهم کردن کسی به فرار از جبهه

بهتر از دادن خبر مرگ او در جبهه است. 

این اندرز گشتاسب

اندرزی راسیونال

است

و

ضد نیهلیسم فئودالی و فاشیستی است.

مرگ

هنر

نیست.

بالاتر از زندگی نعمتی وجود ندارد.

 

۲

از نوخاسته يي اصفهاني روايت کنند 
که
 در بياباني مغولي بدو رسيد، 
بر او حمله کرد. 
نوخاسته از کمال کياست تضرع کنان گفت:
«اي آغا خداي را هم گام مکش»
 يعني بگا مرا و مکش مرا. 
 
مغولش بر او رحم آورد و بر قول او کار کرد. 
جوان به يمن اين تدبير از قتل خلاص يافت
 گويند بعد از آن سي سال ديگر عمر در نيکنامي بسر برد. 
زهي جوان نيک بخت! 
گويا اين مثل در باب او گفته اند:
 
جوانان دانا و دانش پذير
سزد گر نشينند بالاي پير

عبید اکنون از اصفهانی انتزاعی تجربه ای را نقل می کند.

ک. دادن به عوض جان دادن و عمر دراز کردن.

۳

اي ياران! 
معاش و سنت اين بزرگان غنيمت دانيد. 

معنی تحت اللفظی:

رسم و آیین این بزرگان غنیمت شمارید.

کدام بزرگان؟

معاصران کذایی و یا اصفهانی انتزاعی؟

عمر خیام و گشتاسب کجا و اصفهانی انتزاعی کجا؟

 ۴

مسکين پدران ما که عمري در ضلالت به سر بردند 
و
 فهم ايشان بدين معاني منتقل نگشت.

معنی تحت اللفظی:

افسوس که پدران ما در گمراهی زیستند و به این معانی پی نبردند.

 در هر صورت

مذهب مختار کذایی

مخالف فضیلیت شجاعت فئودالی است.

کسی که مفاهیم اخلاقی را مورد تحلیل طبقاتی قرار ندهد،

بر او همان می رود که بر عبید رفته است.

مشتی زباله تحویل خواننده آثار خود می دهد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر