۱۳۹۹ اسفند ۲۴, یکشنبه

میتسه گربه ـ مینی موش (۳)

 

 gebrauchtes Buch – Muschi Miezekatze. [Hardcover] – Muschi Miezekatze. [Hardcover]

 

جینا روک پاکو

(۱۹۳۱)

 

برگردان

میم حجری

 مینی موش عروسک نیست!

 

 ·    «این مینی موش است!»، پطر به دوستانش می گوید.

·    «این مال من است!»

 

·    مینی موش اما نظر دیگری دارد.

·    او بر آن است که پطر مال او ست.

 

·    وقتی مینی موش پطر را صدا می زند، او فوری می آید.

·    بعضی وقت ها گرسنه است و بعضی وقت ها همبازی لازم دارد.

 

·    پطر همیشه در خدمت او ست.

 

·    مینی موش اما هر وقت پطر می خواهد، به سویش نمی رود.

 

·     مینی موش سرش شلوغ است و اغلب با کمبود وقت روبرو ست.

 

·    او باید توپ های کاغذی را شکار کند، از پرده اتاق بالا رود و مگس بگیرد.

 

·    «این اما خیلی دوست داشتنی است!»، بچه ها می گویند.

 

·    بچه ها مینی موش را نوازش می کنند و در بغل می گیرند.

 

·    مینی موش برای مدتی از این وضع راضی است.

·    بعد دیگر حوصله اش از این چیزها سر می رود و صدای اعتراض آمیزی از خود در می آورد.

 

·    وقتی بچه ها دست از سرش بر ندارند، واکنش بد از خود نشان می دهد.

·    اگر این هم کارساز نباشد، چنگ می زند.

 

·    «از دستم خون می آید»، آنیا داد می زند.

·    «مینی موش خیلی پست است!»

 

·    پطر اما به دفاع از گربه اش بر می خیزد.

 

·    «مینی موش به شما گفت که می خواهد برود»، پطر برای شان توضیح می دهد.

·    «مینی موش که عروسک و اسباب بازی نیست!»

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر