پروفسور دکتر الفرد کوزینگ
برگردان
شین میم شین
۴
آزادی از نقطه نظر بورژوازی آغازین
۱
· ایدئولوگ های بورژوازی انقلابی آغازین، در مبارزه علیه فئودالیسم، تعریفی نو از آزادی ارائه دادند و به ترویج آن همت گماشتند.
۲
· معنی آزادی به عنوان شعار بورژوازی مترقی عبارت بود از محو قید و بندهای نظام اجتماعی فئودالی و برقراری سلطه مالکیت خصوصی سرمایه داری بر وسایل تولید.
۳
· بیانگر فلسفی عمده آن دترمینیسم مکانیکی بود که تحقیق در زمینه مسئله آزادی را نیز عهده دار شد.
۱
آزادی در فلسفه اسپینوزا
باروچ اسپینوزا
(۱۶۳۲ ـ ۱۶۷۷)
فیلسوف هلندی
مؤسس راسیونالیسم
و
انتقاد مدرن از انجیل.
۱
· در فلسفه اسپینوزا آزادی در رابطه ای دیالک تیکی با ضرورت (جبر) عینی قرار دارد:
· «ادعای این که آزادی و ضرورت ضد همند، به نظر من ادعای باطلی است.
· به نظر من آزاد هر آن چیزی است که بنا بر ضرورت طبیعی خود وجود دارد و عمل می کند.
· مقید (غیر آزاد) هر آن چیزی است که چند و چون وجود و عمل آن بسته به اراده و خواست غیر باشد.»
· (مکاتبات اسپینوزا، ص ۲۲۸)
۲
· اسپینوزا برای اولین بار مفهوم آزادی را در رابطه با ضرورت عینی مورد بررسی قرار داد و مطلق کردن آزادی را در ذات حق و یا آزادی اراده مطرود شمرد.
· (اسپینوزا عملا رابطه دیالک تیکی جبر و اختیار (ضرورت و آزادی) را نمایندگی می کند، بی آنکه از دیالک تیک خبر داشته باشد.
· جبر با اختیار تضاد دارد و در دیالک تیک جبر و اختیار، نقش تعیین کننده از آن جبر است. مترجم)
۳
· به نظر او اراده و فهم یکی اند و فرقی با هم ندارند.
۴
· آزادی آدمی پا به پای پیشرفت شناخت بشری افزایش می یابد.
۵
· به نظر او آزادی و هر چیز دیگر به طور مکانیکی مقدر شده اند.
۶
· از این رو ست که آزادی مورد نظر اسپینوزا خصلت منفعل و تماشاگر دارد و شامل پراتیک انسانی نمی شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر