۱۳۹۷ فروردین ۱۷, جمعه

خرد ـ انسان ـ تاریخ (۴۷)

 
ایمانوئل کانت
(۱۷۲۴ـ ۱۸۰۴)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «انتقاد از عقل محض»
 نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر
دورنمای فراگیر نوینی
به روی فلسفه گشوده است:
اتیک
(نقد عقل عملی)
استه تیک
(نقد قوه قضاوت)
مذهبفلسفه
حقوقفلسفه
تاریخفلسفه


پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین

فصل پنجم
آثار ایمانوئل کانت
تا
 سال  (۱۷۶۸)
 
۷
·     قابل توجه اما در اندیشه ی «ارزیابی حقیقی قوای زنده» کانت، موضعگیری اساسی او در مقابل اوتوریته های (مراجع) فلسفی عصر خود و متد بررسی او ست.  

۸
·     کانت در اولین جمله پیشگفتار نوشته اش از سویی، خواهان حقیقت طلبی در مقابل اوتوریته ها می شود و از سوی دیگر متد بررسی جدیدی را عرضه می دارد:
·     «من به عللی بر آنم که در قضاوت راجع به جهان که در این اوراق عرضه می دارم، باید بنا بر آزادی خود نظر خوبی عرضه دارم که با نظرات بزرگان در تضاد باشد، بدون اینکه مجرم و تبهکار قلمداد شوم.
·     دوره ای بود که افراد از این بابت می بایستی هراس داشته باشند.
·     من تصور می کنم که این دوره، دیگر سپری شده است و فهم بشری این قید و بند ها را که به دلایل نادانی و شیفتگی بر دست و پا داشت، خوشبختانه در هم شکسته است.

·     اکنون هر کس می تواند وقتی پای کشف حقیقت در میان باشد، در نهایت تهور و بی باکی، به اعتبار نیوتون و لایب نیتس تره حتی خرد نکند و به هیچ اندرز خیرخواهانه ای جز فرمان فهم خویش تمکین نورزد.»
·     (مانفرد بور، «نوشتجات آغازین کانت»، جلد ۲، ص ۳۶۱)   

۹
·     کانت، این موضع خود در مقابل مراجع (اوتوریته های) فلسفی زمان خود را تا آخرین لحظه حیاتش حفظ خواهد کرد. 

۱۰
·     بخش مهمی از نظرات فلسفی ماندگار  کانت، منتج از این موضع او هستند. 

۱۱
·     با توجه به توسعه فلسفی فراتر کانت به معنی محدود کلمه باید از «اندیشه ارزیابی حقیقی نیروهای زنده» به دو نکته زیر اشاره کرد: 

الف
·    کانت، از سویی، اصل توضیح ماتریالیستی را به رسمیت می شناسد:
·     او از توضیح ناتورال (طبیعی) پدیده های طبیعت سخن می گوید. 

ب
·     کانت، از سوی دیگر، قوانین اساسی طبیعت نگری دینامیکی را به رسمیت می شناسد.

۱۱
·     کانت می نویسد:
·     «یکی از قوانین اساسی در علم الشیاء (تعلیمات طبیعت) این است که هیچ حرکتی در طبیعت نمی تواند بدون وساطت ماده پدید آید.
·     ماده ای که خود نیز در حرکت واقعی است.
·     و اینکه هر حرکتی که در بخشی از جهان از بین رفته است، یا با  حرکت واقعی دیگری می تواند پدید آید و یا با دست بی واسطه خدا. 
·     این جمله برای کسانی در هر زمانی موجب دردسر شده که برای خود آن نظر، هورا کشیده اند و کف زده اند. 
·     آنها مجبور شده اند که قوه تصور خود را با گردباد تصنعی تشکیل شده، خسته سازند.
·     فرضیه ای را بر فرضیه ای بنا کنند و به عوض هدایت فرجامین ما به نقشه عمارت جهانی که به اندازه کافی ساده  و قابل درک باشد، تا بتوان پدیده های مرکب طبیعی را از آن استخراج کرد:
·     بدین طریق آنها ما را با حرکت های بیشمار بی پایان گیج و سردرگم می سازند که بیشتر اعجاب انگیزتر و غیرقابل درک تر از آنند که برای توضیح شان باید مورد استفاده قرار گیرند.»
·     (همانجا، ص ۷۵)

۱۲
·     برای اینکه «راه طبیعت یگانه راه است.
·     راه طبیعت چنان است که است.
·     راه طبیعت بدون بی راهه های بی پایان است.
·      و سرانجام نظری سربلند خواهد بود که طبیعت نشان داده است.»
·     (ایضا، همانجا، ص ۷۷)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر