۱۳۹۳ خرداد ۱۶, جمعه

جهان و جهان بینی هوشنگ ابتهاج (44)


امیر هوشنگ ابتهاج (سایه)
(اسفند 1306)
 تحلیل واره ای از
شین میم شین

هوشنگ ابتهاج  با بیان اینکه «سقوط را بر شوروی تحمیل کردند»، تصریح می‌کند:
«نظام سرمایه ‌داری با تحمیل دو چیز اتحاد شوروی را از هم فرو ریخت:
اول، مسابقۀ تسلیحاتی و دوم، محاصره اقتصادی.
مسابقۀ تسلیحاتی تمام انرژی جامعه را مکید و محاصره شوروی آن را ورشکسته کرد.
 اما به یاد داشته باشید که کمونیست‌ها یک کشور دهقانی را تحویل گرفتند و یک کشور صنعتی ساختند که در بسیاری موارد از آمریکا جلوتر یا حداقل برابر بود.

·        شاعر برای ادعای خود مبنی بر «تحمیل سقوط به شوروی»، دلیل می آورد:
·        بنظر شاعر، امپریالیسم برای ساقط کردن نظام شوروی، دو ترفند در آستین داشته است:

1
اول، مسابقۀ تسلیحاتی   

·        حق با شاعر است.
·        تحمیل مسابقه تسلیحاتی از سوی طبقه حاکمه امپریالیستی یکی از ترفندهای سنجیده و اندیشیده بوده است.
·        اما بر خلاف تصور شاعر، فقط به توده های مولد و زحمتکش شوروی تحمیل نشده، بلکه بر توده های مولد و زحمتکش خود کشورهای امپریالیستی و در تحلیل نهائی بر توده های مولد و زحمتکش سرتاسر جهان تحمیل شده است.

2
·        این ترفند اقتصادی ـ استراتژیکی در زمان ریاست جمهوری رونالد ریگان و نخست وزیری بانوی آهنین ـ مارگاریت تاچر ـ جامه عمل پوشیده و بی خانمائی وحشت انگیز توده های زحمتکش ایالات متحده و بریتانیای کبیر را به دنبال داشته است.
·         مفاهیم «جنگ ستارگان»، «تاچریسم» و غیره در این رابطه ساخته شده اند.
·        در این زمینه بی شک پژوهش های مفصلی صورت گرفته است و نمی توان به شاعر توده و حزب توده حق نداد.
·        یکی از تفاوت های اصلی و تعیین کننده هنرمندان توده و حزب توده هم شم طبقاتی آنها ست.
·        سایه بیشک از مارکسیسم ـ لنینیسم اطلاع زیادی ندارند.
·        این ولی مانع آن نمی شود که «تیر تحلیل بر هدف زنند.»
·        مارکس در نامه ای به ابراهام لینکن از مفهوم «غریزه طبقاتی پرولتاریا» استفاده کرده است.  
·        غریزه طبقاتی توده ها با خرد اندیشنده قوم و خویش است.

3
اول، مسابقۀ تسلیحاتی   

·        طبقه حاکمه هم اکنون نیز جمهوری خلق چین را از این لحاظ تحت فشار قرار داده است.
·        طبقه حاکمه اما فقط با توسل صرف به این ترفند نمی توانست انقلاب اکتبر را به شکست کشاند و پیروزی ضد انقلاب را جامه عمل بپوشاند.
·        شاعر هم بیشک می دانند که این ترفند طبقه حاکمه برای شکست فجیع و شرم انگیز انقلاب اکتبر کفایت نمی کرد.
·        به همین دلیل ترفند دیگری را می جوید و بسته به سطح توسعه نظری خود می یابد:

4
دوم، محاصره اقتصادی.

·        سایه به احتمال قوی قصد ابلاغ مفهوم دیگری را دارند.
·        ولی واژه مناسب برای آن پیدا نکرده اند.
·        اتحاد شوروی ـ سایه هم بیشک می دانند ـ نه تنها در محاصره اقتصادی طبقه حاکمه امپریالیستی قرار نداشته، بلکه از زمان خروشچف، حتی به همکاری اقتصادی با کنسرن های امپریالیستی پرداخته بود.
·        بنظر هانس هاینتس هولتس ـ حکیم مارکسیست و مؤلف آثاری تحت عناوین «شکست سوسیالیسم و آینده آن»، «کمونیست ها امروز»، «یا سوسیالیسم یا بربریت» و غیره ـ همین همکاری یکی از خطاهای خطیر سیستم سوسیالیستی بوده است.

·    مراجعه کنید به  «کمونیست ها امروز» (حزب و جهان بینی آن)، «یا سوسیالیسم یا بربریت» و غیره در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

5
 دوم، محاصره اقتصادی

·        اتحاد شوروی در زمان استالین تحت محاصره اقتصادی قرار داشته و علیرغم آن نه تنها به زانو در نیامده بود، بلکه حتی بلحاظ اقتصادی توسعه هر چه بیشتر هم یافته بود و تحکیم هم شده بود.

·        آنچه سایه و نه فقط سایه احتمالا نمی داند، یکی از کشفیات بی همتای مارکس است که به تز «درک و یا استنباط ماتریالیستی تاریخ» معروف شده است.


·        کشفی برای بشریت در طراز کشف آتش.
·        کشفی بسان قطب نمائی بی خلل در تحلیل چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، پسیکولوژیکی، سوسیولوژیکی، هنری، اخلاقی، فکری و الی آخر)  از خرد تا کلان.

·        به همین دلیل هم بوده که لنین به تأکید نیروهای مولده را به عنوان معیار خلل ناپذیر برای ارزیابی پدیده های اجتماعی تعیین می کند.
·        شکست سوسیالیسم را هم باید با توجه به همین معیار ارزیابی کرد.

·        و گرنه با طناب «تحلیل» های تخیلی و تصادفی نمی توان در چاه عمیق شناخت چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی اندر شد و سالم و سلامت بیرون آمد.

·        تز «درک ماتریالیستی تاریخ» هم از دو دیالک تیک بنیادی،  اساسی و شالوده ای همه جوامع بشری و همه فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی ـ بدون استثناء ـ تشکیل یافته است:

الف
·        دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی

ب
·        دیالک تیک مناسبات تولیدی (زیربنا) و روبنای ایدئولوژیکی

·      مراجعه کنید به درک ماتریالیستی تاریخ، دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی، دیالک تیک زیربنای اقتصادی (مناسبات تولیدی) و روبنای ایدئولوژیکی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری      

6
 دوم، محاصره اقتصادی

·        دلیل شکست سوسیالیسم نیز ـ قبل از همه ـ در فراموش کردن توسعه پیگیر و سریع نیروهای مولده بوده است.
·        این اولین تکلیفی است که مارکس و انگلس در اولین جملات اولین سند  کمونیستی، یعنی «مانیفست حزب کمونیستی» برای  پرولتاریای پیروزمند تعیین می کنند.
·        تفاوت استالین با جانشینان او هم درست همین جا ست.
·        این تفاوت تعیین کننده میان استالین و مابقی رهبران حزب کمونیست شوروی را حتی بیسوادترین پیرزنان و پیرمردان در کوچه ها و خیابان های روسیه بر زبان می رانند.

·        دلیل محبوبیت کماکان استالین هم درست همینجا ست.
·        دلیل تداوم رهبری حزب کمونیست چین و ویتنام و غیره نیز در تحلیل نهائی همین جا ست.

·        توده های مولد و زحمتکش خادم پیشرفت اجتماعی را هرگز از حمایت خود محروم نمی سازند و مادام العمر گرامی می دارند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر