احسان طبری
(۱۲۹۵ ـ ۱۳۶۸)
(۷۳ سال)
فیلسوف، نویسنده، شاعر، نظریهپرداز برجستهٔ مارکسیسم-لنینیسم، ایدئولوگ و عضو کمیتهٔ مرکزی و هیئت سیاسی حزب توده ایران
ویکی پیدیا
درنگی
از
شین میم شین
پائیز،
پلی است از زوال تا زایش
دانشمند فرزانه، رفیق احسان طبری
آذر فراهانی
گل شمعدانی گلی رنگ بسان لاله عروسان در نور روز می لرزد.
تشبیه لرزش گل شمعدانی به لرزش لاله عروسان در نور روز،
به شرطی قابل درک و توضیح خواهد بود که بدانیم که منظور طبری از لاله عروسان چیست؟
رخنه های روشنی در متون تیره طبیعت را طبری اعجاز آمیز تصور و تصویر می کند.
طبری گنجینه عظیمی از واژه های فارسی و عربی و فرنگی در اختیار داشته است.
معجزه
از مفاهیم فقهی محبوب طبری بوده است.
احتمالا یکی از دلایل عدم اعدام طبری توسط فقها
اشتراک مفهومی ـ فقهی بوده است.
طبری
طبیعت را به زرگری افسونگر تشبیه می کند که از عناصر شیمیایی، مثلا کربن و غیره
زبرجد و الماس می سازد.
این سنگ های قیمی در طبیعت،
تحت فشار غول آسا ترکیب و تشکیل می یابند.
طبری چنان وانمود می کند که انگار زبرجد و الماس نه جزو مواد جامد، بلکه جزو موجودات اند.
دلیل این تصور طبری این است که در نگین حاصله از زبرجد و الماس،
دیالک تیکی از کار طبیعت و کار بشر تبلور یافته است.
به زبان هگل،
نگین، ماده معدنی ـ طبیعی جامدی است که روح بشری در آنها نفوذ کرده است.
یعنی
روحمند (جاندار) شده است.
زرگری
افسونگر است که از جسم مرده، زبرجد و الماس می سازد.
طبری
در این بند این نثر شعرگونه طبری
بادمجان در بستان
به گنبدی صیقل خورده و براق نشبیه می شود،
گوجه
به
اطلس (حریر، ابریشم) سرخ
و
به کرک دار
به
قبه (گنبد) زرین آویزان از شاخه بنفش رنگ
این تشبیهات طبری فی نفسه ستایش انگیزند.
در همین بند این متن شعرگونه طبری،
عظمت استه تیکی ـ هنری و ادبی او عرض اندام می کند.
تخریب حزب توده و کشتار اعضای آن توسط ارتجاع فئودالیستی ـ فوندامنتالیستی
ضمنا
خیانت فرهنگی بزرگی به بشریت بوده است.
با امحای حزب توده،
جامعه نه فقط به لحاظ سیاسی، بلکه ضمنا به لحاظ ادبی و استه تیکی و هنری
فقیرتر و حقیرتر و ذلیل تر و ترحم انگیزتر گشته است.
صدها سال دیگر
هم ادیبی از طراز طبری زاده نخواهد شد و تربیت نخواهد یافت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر