۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۱, جمعه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۳۶۷)



میم حجری

 

هزینه آزادی، کمتر از هزینه سرکوب است.
حریف


پیش شرط علمی اندیشی
دیالک تیکی اندیشی است.

ضد دیالک تیکی اختیار (ازادی) جبر (ضرورت) است.
ضد دیالک تیکی ستم و سرکوب (بیداد)
داد است.
ضد دیالک تیکی آزادی سیاسی
استبداد است.
بدون رعایت اکید دیالک تیک نمی توان اندیشید.



هی حریف حواس پرت محروم از سواد بخور و نمیر
من ـ زورت نه عبادت بلکه حمایت است
اکابر توانگر کند فرد را
به عوض گنده گوزی
کلاس اکابر باز کنید تا ما از قندهار
تدریس دیجیتال دورادور کنیم و عرشاد شوید
و
یاوه نبافید



حجت الاسلام عباسی رئیس جامعه المصطفی: حاضرم سوگند بخورم سطح زندگی ۷۰ تا ۸۰ درصد مردم اروپا پایین تر از مردم ایران است.

بشر
فقط به نان
زنده نیست.
بشر
به جان (شعور و شناخت) هم نیاز دارد.
جنقوری اسلامی جنگل و طویله و تیمارستان است
جنگ در این جنگل نعمت الهی است و اقتصاد مال خر است
به بهانه حجاب
عذاب می دهند
و
آدم می کشند
از جوانان می پرسند:
کوه المپ در کدام قاره است:
جواب می دهند:
در هیمالیا



 با مقایسه نمیتوان به درک وتوضیح چیزی نایل آمد
اروپا بهشت برین نیست
ولی کسی در دوره بیکاری وبیماری و پیری وبلایای طبیعی
بی پناه نمی ماند.
از خدمات اجتماعی بهره مند می شود
ما از جنقوری اسلامی خبر نداریم
ولی با دهها هزار نفر از جنقوری
درسوسیال مدیا آشنا شده ایم که ابوخرند ونه خردمند


گمان می کنم که من قهرمانی و تقدس را زیاد نمی‌پسندم
چیزی که برای من جالب است، انسان بودن است.
آلبر_کامو
 
 
گمان می کنی و یا یقین داری
دخترباز عزیزم
بگو تا خون بریزم؟
من ـ زورت از انسان چیست؟
انسان انتزاعی فقط در کله عوامفریبان وجود دارد
در جامعه
انسان مشخص وجود دارد و نه مجرد و یا انتزاعی
عفت رختشو
عزت مرده شو
حسن حمال
علی لاشخور
مهدی کفاش





مشکل این جهان آن است .. که ابلهان پر از اطمینانند ، و عاقلان پر از تردید
#برتراند_راسل

طبقه بندی بشریت به خر و خردمند
خطای خطیری است که به عوامفریبی منجر می شود
کسی که این متد فکری را دارد
روی کله اش ایستاده و نه روی پاهایش
اصولا
کسی و حتی خری
خر نیست.
در طبیعت و جامعه تقسیم کار هست و هر فرد در حیطه تخصص خود خردمند است
دهقان و پیشه ور و کارگر خرتر از بقال نیست


هیچ چیز در این مملکت درست نیست،من مسئولیتِ یک اصلاح مهمی را بر روی یک تل خرابه و ویرانه به عُهده گرفته‌ام.این کار شوخی نیست،سَر من در حین تنهایی،در اثر فشارِ فکر در حال ترکیدن است برگرفته از کتابِ سفرنامه‌ی مازندران.

سؤال:
شکسپیر کی بوده؟
جواب:
پایتخت لندن بوده.

اینها
جوانان جنقوری اند
جامعه شده طویله
خلایق مغز زدایی شده اند
قحط شعور و شرم و شخصیت است
ما با سقوط فکری و فرهنگی جهانی به اسفل السافلین سر و کار داریم
وضع اروپا و امریکا و حتی همین اسرائیل از این بابت بهتر از جنقوری نیست




نه.
فلسفه و فلسفه علمی و مذهب و یا دین و قبلا علم الاساطیر و حتی هنر
فرمی از شعور است.
مذهب نتیجه نفی دیالک تیکی هنر و علم الاسطیر است
به همین دلیل قران حاوی صدها قصه است
خود مذهب توسط فلسفه نفی دیالک تیکی می شود
مذهب از عناصر روبنایی جامعه است و تابع زیربنا ست



کفگیرشان خورده به ته دیگ
حالا از اوباش بسیج و سپاه
امامزاده می سازند و از معجزات شان هارت و پورت می کنند
جای لشکرکشی بسیج و سپاه به اسرائیل را توله کشی توسط حضرات گرفته است




باهرنوع حکم مادام العمر، اسپرمی، فامیلی ودیکتاتوری مخالفیم،هر نوعش به دیکتاتوری میرسه.
ایرانی

هر دولتی
فرمی از دیکتاتوری طبقه اجتماعی معینی است
سؤال:
فرق سیدعلی و شازده و رجوی چیست؟
مخالفت صرف نمیتواند جای روشنگری علمی و انقلابی را بگیرد
توده باید بداند که قضیه ازچه قراره
هر دولتی
روی کار آید، دیکتاتوری خواهد بود
دیکتاتوری
ضمنا میتواند پلی به دموکراسی (توده سالاری) باشد



جنقوری شده طویله
نه بالایی ها سیاسی اند
و
نه پایینی ها.
به همین دلیل
خواننده ها و راننده ها را دستگیر می کنند تا ادعا کنند که طویله اوپوزیسیون دارد




دلیل رجعت مجدد حضرات به حجاب
خوردن تیر حماس و حزب الله و سپاه و سیدعلی به سنگ است
در آغاز شروع به گنده گوزی کردند
خیال میکردند که دولت اسرائیل خر است و مثل خر وارد غزه میشود و نابود میگردد
موشک های شان هم خاصیتی نداشتند
حتی اردنی ها سرنگونشان کردند
حالا بی حجابی را فحشا جامیزنند




نوبادی مثل سطل ننه ات طب ها
روبات است و نه آدم
سکه می اندازند و هارت و پورت می کند
ای شیاد روحت شاد
ای جلاد ننگت باد



شریعتی شیاد کجا ست که از این حرف ها می زد؟
دین و مذهب در زبان فرنگی یکی است:
رلیگیون
مذاهب در ایران به انشعابات مختلف از دین واحدی اطلاق می شوند
دین و یا مذهب
ایده ئولوژی اشراف بنده دار و فئودال بوده است
فوندامنتالیسم اسلامی
جریانی ضد مذهبی است
همشیره فاشیسم است



چه جوانان دلاوری چه جان های شریفی چطور میخواهید پاسخگو باشید در روز محاسبه؟
صدوقی

روز محاسبه؟
خیال می کنید که خرافات عهد بوقی حقیقت دارند؟
خدایی وجود دارد و حساب و کتابی؟
دهه سوم قرن ۲۱ است
لامصبا
اگر خدایی باشد
قبل از محاسبه و مصاحبه
باید شرم کند که دنیا طویله شده و کاری از دستش برنمی آید.
فقط در ۶ ماه ۳۵۰۰۰ نفر در غزه کشته و ۱۰۰ هزارنفر مجروح شده اند



مراقب باشید وارد بازی های دو قالیبافی ها و مصافی ها نشوید. افشاگری های مالی دوطرف برعلیه هم در زمان انتخابات و تیغ کشیدن بر روی هم، تنها برای کسب سهم و منفعت بیشتر از اموال عمومی است، نه در جهت منافع مردم.
یوسف

مبارزات
طبقاتی اند و نه اقتصادی محض
تفاوت مارکسیسم با اکونومیسم همین جاست
مبارزه طبقاتی
فقط میان توده و طبقات حاکمه نیست
میان خود اعضای طبقات حاکمه هم است
پوتین با ترامپ و غیره فرق طبقاتی وماهوی ندارد
داعش با سیدعلی و طالبان فرق ماهوی ندارد
اگر تیز بنگریم
جنگهای قرن ۲۱ زرگری اند


یکی از بلایای نازله بر فرهنگ کشور پس ازعنگلاب اسلامی
تخریب مستمر زبان فارسی است
خمینی خردستیز
خرابکار فکری و فرهنگی درجه اول بوده است.
ما لاطائلات او و امثال او را تحلیل و منتشر کرده ایم:
زبان فارسی و ناهنجاری های جدیدش

 
فهم، نیازمند بلوغ فکری، نه فقط در ذهن بلکه در سراسر وجود انسان است تحصیل کردن و مطالعه کردن قطعا هدفی فراتر از انتقال داده ها دارد
می خوانیم که زندگیمان را تحمل پذیرتر کنیم
می خوانیم که از فریب خشنودی ناشی از توهمات، در امان بمانیم
می خوانیم که به حیاتمان نشئه ای دوباره ببخشیم.
یاسپرس
 
مطالعه فرمی از هماندیشی است
مطالعه = هماندیشی با همنوع غایب از نظر
چه در هیئت مؤلف مطلب
و
چه در هیئت کاراکترهای مطلب
یاسپرس فاشیستی روانی بوده است
زنش یهودی بوده است
حتی پس از سقوط فاشیسم و افشای کوره های آدمسوزی و قتل عام ۶ میلیون تن از خلق یهود
به هوش نمی آید




در پیش آفتاب چه پرتو دهد چراغ؟  گل را خجل ز صبح بناگوش کرده‌ای
این بهترین غزل صائب است.
محتوای مصراع اول این بیت از سعدی است
شاید حتی خود این مضراع:
وقتی آفتاب باشد
نور کرم شبتاب و شمع و برق و چراغ های دیگر
تا حد هیچ تنزل می یابد.
مثل کدخدا در مقابل پادشاه
مثل قطره در مقابل دریا
مثل جزء در مقابل کل



با زهر چشم خنده هم‌آغوش کرده‌ای
بادام تلخ را چه شکرپوش کرده‌ای؟

داریم چون قبا سر بندت هزار جا
ما را چه ناامید ز آغوش کرده‌ای؟

تا چشم را به هم زده‌ای، از سپاه ناز
تاراج عافیتکده هوش کرده‌ای

در پیش آفتاب چه پرتو دهد چراغ؟
گل را خجل ز صبح بناگوش کرده‌ای

حق نمک چگونه فراموش من شود؟
داغ مرا به خنده نمک‌پوش کرده‌ای

شکر توام ز تیغ زبان موج می‌زند
چون آب اگرچه خون مرا نوش کرده‌ای

صائب ز فکرهای ثریا نثار خود
ما را چه حلقه‌هاست که در گوش کرده‌ای



بسیجیان کیانند؟
به قول خود همین آخوندها
شاید هم به قول خود علم الهدی
بسیجیان
مشتی اوباشند.
جل الخالق
اندک اندک از اوباش امام زاده می سازند که معجزه هم می کند
آنان که اخته را به نظر باور کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر