آلخاندرا پیزارنیک
(Alejandra Pizarnik)
برگردان از آلمانی
خسرو باقرپور
اصل و منشاء
باد را باید نجات داد.
پرندگان باد را می سوزانند؛
در گیسوانِ زنی تنها
که از طبیعت بازآمده است
و
اندوه می بافد.
باد را باید نجات داد.
پایان
ترانه
زمان وحشت دارد.
وحشت زمان دارد.
وحشت.
در خونِ من قدم بزنید،
بهترین میوه هایم را از من بقاپید،
دیوار ندبه های مرا از هم بشکافید.
ویرانی از ویرانی،
تنها ویرانی
و
وحشت
وحشت بسیار
وحشت.
پایان
* آلخاندرا پیزارنیک
از شاعران برجسته ی اسپانیایی زبانِ معاصر است.
او آرژانتینی و زاده ی بوئنوس آیرس است و از تبار یهودیانِ مهاجر روس.
او از افسردگی رنج میبرد و دو بار تلاشی ناموفق برای خودکشی داشت
و
به همین سبب، تحتِ مراقبت و درمان بود.
او در ۲۵ سپتامبر ۱۹۷۲ میلادی، در حالی که ۳۶ سال داشت و تنها دو هفته بود که از بیمارستانی روانی مرخص شده بود، با خوردن ۵۰ قرص "سِکوباربیتال سدیم" خودکشی کرد.
پیکرش در "آرامگاه تابلادا" در بوئنوس آیرس بهخاک سپرده شده است.
اودر دانشگاه بوئنوس آیرس فلسفه خواند
و
بعد به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن به تحصیل راجع به تاریخ ادیان و ادبیات فرانسه کرد و چند اثر از چند نویسنده معاصر فرانسوی را به اسپانیایی ترجمه کرد
نام واقعی او فلورا پیزارنیک است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر