۱۴۰۲ اردیبهشت ۱۸, دوشنبه

تحلیل دیگری از تراژدی «مهره سرخ» ـ شاهکار سیاوش کسرایی (۱۱۷)

 Siyavash Kasraei.jpg 

تحلیلی 

از

شین میم شین
 

۵

گر نیک، اگر که بد

گر دلشکن، اگر که دل آرا ست،

گهواره شما، پیشینه شما

غمنامه و سرود و ستمنامه شما

زرنامه خرد، عطش داد، عطر عشق

شهنامه شما و نسبنامه شما ست.

 

سفینه رهایش بشری اکنون تعریف استه تیکی ـ تئوریکی ـ هنری می شود:

هرچه باشد، زیبا و زشت، نفرت انگیز و دل آرا،

گهواره بشریت بوده است و خواهد بود:

 

الف

گهواره شما

 

سفینه رهایش بشری گهواره و پرورشگاه دیالک تیکی بشریت بوده است.

سفینه همیشه یادآور گهواره است.

سفینه اما ضمنا همیشه در کشاکش با امواج سهمگین دریا ست.

هر سفر سفینه ای دشوار و مخاطره آمیز است.

هر وجبی از راه،

 دیالک تیکی از بیم و امید، مقاومت و مبارزه، مرگ و زندگی است.

بهتر از این نمی توان بیم و امید، مقاومت و مبارزه دمبدم بشریت در مقابل قوای طبیعی و اجتماعی را تصور و تصویر کرد.

 

ب

پیشینه شما

 

 

سفینه رهایش بشری،

 تجسم مادی سابقه تاریخی بشریت است:

حاوی و حامل تجارب تلخ و شیرین و دانش گردآمده نسل های متوالی است.

آئینه تاریخ بشری نمای تمامعیار است.

مهره های امانت،

 تبلور و تجسم مادی همین مبارزه رهائی بخش طولانی و تمام تاریخی اند.

 

پ

غمنامه و سرود و ستمنامه شما

 

سفینه روان بر آب های جهان،

 تجسم مادی سیر و سرگذشت سرشته به غم و سرود و ستم بشریت است.

 

ت

زرنامه خرد

 

سفینه روان بر آب های جهان،

 خردنامه ای است که بر اوراق زرین نقش بسته است.

تجسم تئوری به محک پراتیک خورده و اثبات گشته است.

 

ث

عطش داد، عطر عشق

 

سفینه حامل مهره های سرخ،

 تجسم عطش بشریت به عدالت و داد است:

سیر و سرگذشت مبارزه بشریت بر ضد بیداد است.

درست به همین دلیل سرشته به عطر عشق است:

عشق به همنوع و عشق به رهائی بشریت از انقیاد طبیعی و اجتماعی

 

ج

شهنامه شما و نسبنامه شما ست

 

سفینه سرگردان در بحر سپیده دم،

 تجسم داستان های دیرین بشری، شجره نامه و تبارنامه بشریت زحمتکش است.

 

۶

خوش سیر می کند

بر شهرهای دیده و دل های بی شمار

باشد که عاقبت

در ساحل سلامت

صاحبدلان بر او بگشایند بندری

تا بار خود فرو نهد، آنجا کند قرار!

 

سفینه رهایش بشری اما بی هدف و آماج نیست.

در جست و جوی بندری است،

بندری که پارسایان دلاور در ساحل سلامت بر آن بگشایند تا بار خویش از مهره های امانت فرو نهد و در آنجا قرار گیرد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر