فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تئوری نسبیت (تئوری رلاتیویستی) (۳)

 

 پروفسور دکتر گونتر کروبر

 پروفسور دکتر هلموت میلکه

برگردان 

شین میم شین

 

۲۲

·     صحت تعدادی از پدیده های پیشگویی شده توسط تئوری نسبت عمومی (عام) نیز عمدتا تضمین شده است.

·     از آنجمله اند:

 

الف

شتاب گرانشی
(Schwerefeld)

شتاب گرانشی شتابی است که به اجسام به‌واسطهٔ گرانش وارد می‌شود. در نقاط مختلف زمین، اجسام با شتابی بین ۹٫۷۸ تا ۹٫۸۲ m/s² به سمت زمین جذب می‌شوند که به عرض جغرافیایی آن نقطه بستگی دارد. معمولاً مقدار متوسط این کمیت، که به‌صورت ثابت در روابط لحاظ می‌شود، برابرِ ۹٫۸۰۶۶۵ m/s² است.  

ویکی‌پدیا

 

·     انحراف اشعه های نور در شتاب های گرانشی (جاذبه)

 

ب

چرخش پری هل

Apsidal precession 

(Apsidendrehung)

 در مکانیک آسمانی ، ترجیح آپسیلدی ، تقدم خطی است که شکافهای مدار جرم نجومی را بهم متصل می کند. 

آپسیس ها نزدیکترین و دورترین نقاط مداری از بدن اولیه آن هستند. 

حق تقدم به عنوان اولین مشتق برهان پری اپسیس ، یکی از شش عنصر اصلی مداری است. 

ترجیح آپسیدال هنگامی مثبت تلقی می شود که محور مدار در همان جهتی حرکت مداری بچرخد.  

ویکی‌پدیا (فارسی)

 

·     چرخش پریهل عطارد (مرکور) و تغییر رنگ قرمز اجرام.

·     صحت تغییز رنگ قرمز اجرام در آزمایشات آزمایشگاهی هم اثبات شده است.

 

۲۳

·     خدمت مهم تئوری نسبیت عمومی (عام) عبارت است از اثبات نظری همترازی اجرام ثقیل و خنثی که قبلا به طرز آزمایشی اثبات شده بود.

 

۲۴

·     قانون جاذبه نیوتونی و معادله حرکتی نیوتونی و تصحیح رلاتیویستی اش را می توان از تئوری جاذبه اینشتین به مثابه مورد مرزی استخراج کرد.

 

۲۵

·     استنتاجات کوسمولوژیکی (استنتاجات مربوط به کیهان شناسی) که از تئوری نسبیت عام به عمل آمده اند، همه از دم فرضیه اند.

 

۲۶

·     نیل به کاینات پایان مند و یا بی پایان، مسئله ای است که به پیش شرط های تعیین شده، مثلا به اصل کوسمولوژیکی و یا به ساختمان سلسله مراتبی، مربوط می شود

 

۲۷

·     مناسبت مکانیک کلاسیک و تئوری نسبیت خاص و تئوری نسبیت عمومی (عام) با همدیگر به مناسبت حقایق نسبی در نظام های مختلف شباهت دارد که همدیگر را به طور دیالک تیکی نفی می کنند.  

 

·     (نفی دیالک تیکی یعنی حفظ جنبه های مثبت حریف و حذف جنبه های منفی آن. مترجم)

 

۲۸

·     می توان گفت که مکانیک کلاسیک، حقیقت نسبی ئی است که جوانب معینی از واقعیت عینی را درست منعکس می کند.

·     مکانیک کلاسیک اما  برای عرصه هایی که در آنها سرعت هایی قابل مقایسه با سرعت نور مطرح می شوند، توسط تئوری نسبیت خاص نفی می شود.

·     تئوری نسبیت خاص نیز آنجا که جاذبه مورد صرفنظر قرار می گیرد، می تواند به نوبه خود حقیقت نسبی ئی محسوب شود.

·     اگر میدان های جاذبه در نظر گرفته شوند، در آن صورت تئوری نسبیت خاص توسط تئوری نسبیت عام نفی می شود.

  ادامه دارد.