خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی
(۷۰۱ ـ ۷۷۲ هجری قمری)
رساله اخلاق الاشراف
نهايت خساست
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
(۷۰۱ ـ ۷۷۲ هجری قمری)
رساله اخلاق الاشراف
نهايت خساست
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
گونههای دیگری از نفس در نوشتههای اسلامی:
۱
نفس راضیه
(روان خرسند)
در این مرحله،
جان فرد از آنچه بر او میگذرد
خرسند است.
حالا
نفس
به
مرحله
استحاله می یابد.
مرحله ای که در آن جان (یعنی همان نفس کذایی) بر هر بلایی که بر سرش می آورند، راضی است.
کسب و کار فقهای فئودالی
تحریف است و بس.
فقهای فئودالی
تخریب جسم و روح و روان اعضای جامعه
را
و
تبدیل آنها به برده فرمانبر مطیع و سر به زیر
را
به گردن نفس راضیه می اندازند.
یعنی
طبقه حاکمه ستمگر
را
تبرئه می کنند.
فقه
در خدمت مناسبات جامعتی ارتجعی و ضد خلقی حاکم
است.
فقه
از
عناصر روبنای ایده ئولوژیکی
جوامع طبقاتی از هر نوع است.
۲
نفس مَرضیه
(روان خرسندییافته)
جانی که خدا از او خرسند است.
عجب تحریفی.
خرسند با خرسندی یافته
چه فرقی دارد؟
مرضیه
مفعول است
و
نه
فاعل.
مرضیه
یعنی
پسندیده.
نفس مرضیه
اصلا
ربطی به نفس ندارد.
حتی به قول خود فقهای فئودالی
نفس مرضیه
به
جانی اطلاق می شود که خدا از او راضی است.
نفس مرضیه
نتیجه تجرید فئودالی از بردگی مطلوب است.
کسانی حاوی نفس مرضیه قلمداد می شوند که خرتر از خر هستند
و به هر ستم و زورگویی تن در می دهند و دم نمی زنند.
۳
نفس صافیه
(روان پالوده)
جانی که به کمال رسیدهاست.
صافیه مؤنث صافی (پاکیزه، خالص، بی غل و غش) است.
نفس صافیه
نفس پاک
است.
نفس پاک و ناپاک
چیزهای خیالی سوبژکتیوی اند
و
هر کس هر جور دلش خواست، آنها را تعریف و عملا تحریف می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر