۱۳۹۹ اسفند ۲۳, شنبه

درنگی در شعری از احسان طبری (۳)

  احسان طبری

ویرایش و تحلیل 

از

یدالله سلطان پور

۱

شما

 ای دوستان خفته با صد سرب در پیکر 

شما

 ای عمر خود را برده در زندان وحشت سر 



زمانی نو رسد از راه، 

این بایای تاریخ است 

از این رو آنچنان باشید، 

کاو شایای تاریخ است

 

معنی تحت اللفظی:

شهدا و محبوسان

زمان نوئی از راه خواهد رسید.

از راه رسیدن زمان نو، ضرورتی تاریخی است.

پس چنان باشید که شایسته این زمان نو آینده است.

«کاو» 

(که او)

باید

«کان»

باشد.

او

معمولا به انسان اطلاق می شود و نه به اشیاء و پدیده ها.


۲

شما

 ای دوستان خفته با صد سرب در پیکر 

شما

 ای عمر خود را برده در زندان وحشت سر 

زمانی نو رسد از راه، 

این بایای تاریخ است 

از این رو آنچنان باشید، 

کاو شایای تاریخ است

 

دوستان خفته با صد سرب در پیکر

که

دیگر نمی توانند شایای تاریخ باشند.

طبقه حاکمه

آنها

را

اعدام کرده است.

محبوسین زندان های وحشت

هم

به لحاظ جسمی و روحی و روانی

تخریب شده اند.

اندرز

را

باید

به کسانی داد که زنده و آزادند.

منظور  طبری هم احتمالا همین بوده است.

حزب توده

باید

از این به بعد

روشی پیشه کند

که

سران و سردارانش

عمری طولانی تر از زور (برشت)

داشته باشند

و

از امنیت لازمه برخوردار باشند.

حزبی که شهیدنامه قطور داشته باشد،

ترحم انگیز است و نه فخرانگیز.

خود طبری و یاران هم به این حقیقت امر 

هر چند دیر

ولی

بالاخره

پی بردند و توبه کردند تا زنده بمانند.

نیهلیسم و کیش شهادت

به

ضعف حزب توده و توده منجر می شود و نه به تقویت و عظمت آن.

 ۳

زمانی نو رسد از راه، 

این بایای تاریخ است 

از این رو آنچنان باشید، 

کاو شایای تاریخ است

 

طبری

در این بیت شعر

زمان

را

به

مهدی موعود

به

مسافر

تشبیه می کند که در راه است.

طبری

ضمنا

زمان

را

به

کهنه و نو

طبقه بندی می کند.

این تصور باطل از زمان

در ادبیات فئودالی و حتی معاصر کشور ما

رواج عمیق و وسیع دارد.

طبری

از

درک مارکسیستی ـ لنینیستی زمان

بی خبر بوده است.

مکان و زمان

ظرفند

و

مظروف این دو ظرف تو در تو

ماده

(واقعیت عینی) 

است.

معاصران طبری

در

ظرف زمان «نو»

قرار دارند.

زمان

را

نباید

با

امام زمان کذایی

عوضی گرفت.

منظور طبری

مناسبات تولیدی نو

است

که

جای مناسبات تولیدی کهنه

را

می گیرد:

مثلا مناسبات تولیدی سرمایه داری است

که

جای مناسبات تولیدی فئودالی

 را 

می گیرد.

 

از

آثار طبری

نمی توان چیزی فرا گرفت

و

چه بسا

بدآموزند.

به همین دلیل تحلیل دیالک تیکی آنها الزامی است.

 

مراجعه کنید 

به

 

سیری در جهان بینی احسان طبری (بخش اول تا بخش پنجم)


سیری در پژوهش طبری

حافظ و خیام

 

 

درنگی در فرازی «از دیدار خویشتن» احسان طبری

 

https://hadgarie.blogspot.com/2020/06/blog-post_41.html

 

روشنفکران (مولدین معنوی کذایی) در قاموس احسان طبری  

 

سیری در مرثیه ابتهاج «طبری»  

  

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3029


 

صمد بهرنگی از دید احسان طبری (بخش اول تا بخش ششم)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3464

 

 

گفتگوی احسان طبری با صادق هدایت 

 

http://hadgarie.blogspot.com/2013/07/29.html

 

https://hadgarie.blogspot.com/2013/07/30.html 

 

درنگی در اندرزهای احسان طبری (بخش اول تا بخش سوم)

 

https://hadgarie.blogspot.com/2020/06/blog-post_49.html

 

احسان طبری از دید این و آن

 

https://hadgarie.blogspot.com/2020/05/blog-post_171.html 


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر