خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی
(۷۰۱ ـ ۷۷۲ هجری قمری)
رساله اخلاق الاشراف
نهايت خساست
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
(۷۰۱ ـ ۷۷۲ هجری قمری)
رساله اخلاق الاشراف
نهايت خساست
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
حکما فرموده اند
که
نفس انسانی را سه قوه متباین است
که مصدر افعال مختلف می شود:
یکی
قوه ناطقه
که مبدا فکر و تمییز است
دوم
قوه غضبی،
و آن اقدام بر اهوال و شوق ترفع و تسلط بود،
و
سوم
قوه شهوانی
- که آن را بهیمی گویند -
و آن مبدا طلب غذا و شوق به ماکل و مشارب و مناکح بود.
به
نظر فلاسفه مذهب منسوخ
نفس
حاوی قوای سه گانه زیر است:
۱
قوه ناطقه
که مبدا فکر و تمییز است
منظور فلاسفه مذهب منسوخ
از
قوه ناطقه،
توان تکلم
است.
چون حضرات نمی دانند و نمی توانند بدانند که کلمه و تکلم چیست،
از
قوه ناطقه
دم می زنند
و
تکلم
را
به
گردن قوه ای از قوای سه گانه کذایی نفس بینوای بی تعریف می اندازند.
تکلم
را
با
چیزی ماورای طبیعی و ماورای مادی و ماورای اجتماعی
«توضیح» می دهند.
کلمه
در
دیالک تیک مفهوم و کلمه
و
تکلم
در
دیالک تیک تفکر و تکلم.
ما این مسائل را صدها بار تشریح کرده ایم.
۲
قوه غضبی،
و آن اقدام بر اهوال و شوق ترفع و تسلط بود
یکی دیگر از قوای سه گانه نفس کذایی
قوه غضبی
(خشم)
است
که
به
معنی اقدام به ترساندن حریف، اثبات برتری خود بر او و مسلط شدن بر او
ست.
ما
در این قوه دوم نفس
با
تنازع طبیعی و طبقاتی
سر و کار داریم
که
ریشه
در
دیالک تیک انسان و طبیعت
از
سویی
و
دیالک تیک توده و طبقه حاکمه
از
سوی دیگر
دارد.
انسان
برای ادامه حیات
در آن واحد
هم
با
طبیعت
در گیر است
و
هم
با
طبقه حاکمه و طبقات اجتماعی.
مثال:
توده
هم
باید با سیل و سل و سرطان و توفان و زلزله و آتش فشان مقابله کند
و
هم
با
خوانین و سلاطین استثمارگر و غارتگر.
۳
سوم
قوه شهوانی
- که آن را بهیمی گویند -
و آن مبدا طلب غذا و شوق به ماکل و مشارب و مناکح بود.
یکی دیگر از قوای سه گانه نفس کذایی
قوه شهوانی
است.
منظور فلاسفه مذهب منسوخ از قوای شهوانی
غرایز طبیعی مختلف از قبیل خوردن و آشامیدن و جفتگیری و غیره است.
سعدی
همه این قوای کذایی
را
در مصراع شعری چه بسا بهتر از فلاسفه مذهب منسوخ
تبیین داشته است:
خور و خواب و خشم و شهوت
حیوان
خبر ندارد ز جهان آدمیت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر