۱۳۹۹ آذر ۲۰, پنجشنبه

درنگی در اشعار رؤیا باقری (۴) (بخش آخر)

سروده‌های عاشقانه، آیینی و دفاع مقدس رویا باقری آماده چاپ می‌شود

 

من بی تو پریشان و تو انگار نه انگار

ویرایش و درنگ

از

ربابه نون

۱

ای شعر، چه می فهمی ازین حال خرابم؟

دست از سر این شاعر کم حوصله بردار

 

حق است اگر مرگ ِ من و عالم و آدم،

بگذار که یک بار بمیریم، نه صدبار 
 

معنی تحت اللفظی:

ای شعر 

رهایم کن.

تو حال خراب مرا که شاعر کم حوصله ای هستم، نمی توانی بفهمی.

اگر مرگ من و عالم و آدم حق است،

بگذار نه یکبار، بلکه صد بار بمیرم.

 

اکنون

مخاطب شاعر

نه

حریف و یا حریفه سنگدل،

بلکه

شعر است.

شعر بدین طریق شخصیت کسب می کند و مورد خطاب قرار می گیرد.

ضمنا

رد پای فروغ فرخ زاد

به

چشم می خورد.

فروغ هم شعر را مورد خطاب قرار داده است.

ولی در پله فکری دیگری.

۲

تصمیم خودم بود به هرجا که رسیدم

یک دایره آن قدر بزرگ است که پرگار

 

معنی تحت اللفظی:

وضع وخیم من

بنا بر تصمیم شخصی ام بوده است.

چون وسعت دایره بسته و وابسته به پرگار است.

 

شاعر در این بیت شعر

خود

را

و

اعضای جامعه

را

به پرگار مختار و خودمختار تشبیه می کند.

پرگار

خودش تصمیم می گیرد و دایره مورد علاقه خود را رسم می کند.

تفاوت سطح توسعه و تکامل اعضای جامعه 

هم 

بدین طریق

بسته به تصمیم فردی آنها تلقی می شود:

یکی پرگار را برای ترسیم دایره تنگ و تاریکی باز می کند 

و 

کلفت و رعیت و عمله می شود 

و 

دیگری برای ترسیم دایره فراخی باز می کند و ارباب و عالم و علامه می شود.

تئوری توسعه و تکامل شاعر

سوبژکتیویستی 

(ایندیویدوئالیستی)

است.

این جامعه ـ تئوری شاعر

از 

تئوری های امپریالیستی است

و

فاقد کمترین ارزش تجربی و علمی است.

شاعر اگر نوه شاه و شیخ بود،

حریف

از او فاصله نمی گرفت.

بلکه مثل کنه  به ماتحتش

می چسبید.

 

در این ۴۰ سال نکبت در ط. جماران توده خلق با تئوری های خرافی عهد بوقی و امپریالیستی مسموم شده است.

  

۳

اوج غم این قصه در این شعر همین جا ست:

من بی تو پریشان و تو انگار نه انگار.

 

این بیت پایانی این شعر رؤیا باقری است.

پرگار

کشته مرده دیوار 

است

و

دیوار

عین خیالش نیست.

دراین شعر رؤیا

ذلت زنان جماران در اواخر دهه دوم قرن ۲۱

تبیین می یابد.

 

موضوع اصلی زنان جماران در جهان پیازی و مجازی

همین است:

التماس مذبوحانه به دیوار.

ذلت به تمام معنی.

دریغ از ذره ای شعور و شخصیت و آزادی و استقلال.

 

پایان

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر